دکتر ظریف میگوید اگر مقامهای دولت محمود احمدینژاد مفهوم «کاغذپاره» را بهتر درک میکردند٬ از اموال کشور «راهزنی» نمیشد.
در تکمیل اظهارات ایشان باید اضافه کرد که محمود احمدینژاد و همفکران او فقط فرصتِ «راهزنی» را برای بدخواهان کشور فراهم نکردند. نباید فراموش کنیم که محمود احمدینژاد در واکنش به طرح مجلس سنای امریکا و اتحادیهٔ اروپا برای قطع صادرات بنزین به ایران – با همان منطق – گفته بود «اگر دشمنان جرات دارند، به ایران بنزین صادر نکنند!»؛ و وزیر نفت ایشان هم ضمن استقبال از تحریم نفت ایران مدعی شده بود که «توانایی داریم در ۴۸ ساعت بنزین مورد نیاز کشور را تأمین کنیم».
نتیجهٔ این برخورد واکنشی، عوامفریبانه، نمایشی و غیرمسئولانه هم این شد که جان و سلامت میلیونها انسان به خاطر تنفس بنزین سرطانزا به خطر افتاد!
این را فقط «رقبای سیاسی» آقای احمدینژاد و اصولگرایان نمیگویند! تنها یک سال پس از اجرای طرح ضربتی تولید بنزین پتروشیمیایی، مجری این طرح – دکتر فریبرز پناهی – به صراحت اظهار داشت که «روند اجرایی تولید بنزین در مجتمعهای پتروشیمی بدون استفاده از روند اصلاح و بهسازی بود. طرح بنده این نبود که استفاده کردند. در واقع همان چیزی که در پتروشیمیها تولید میشد را بدون هیچگونه روند اصلاحی و رساندن آن به استانداردهای روز تحویل پالایشگاهها میدادند».
در همان سال، عسکر جلالیان، عضو کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی – در کنار بسیاری دیگر از نمایندگان – هشدار داده بود که «بنزینی که در پالایشگاهها به شکل غیر استاندارد تولید میشود، سرطانزا است واگر این بنزین سرطانزا در اختیار مردم قرار بگیرد مردم را به صورت حاد تری درگیر میکند».
حتی خانم دکتر مرضیه وحید دستجردی، وزیر بهداشت دولت احمدینژاد، معتقد بود که «موضوع بالا بودن میزان بنزِن در بنزینهای داخلی و آمار مرگ و میر ناشی از آلودگی هوا را باید بررسی کنیم»؛ و رشید رمضانی، رئیس اداره سرطان وزارت بهداشت از «شیوع انواع سرطان خون در کشور» بخاطر «وجود ترکیب بنزن در سوخت» سخن گفته بود. در برخی تحقیقات، میزان بنزِن در برخی از مناطق تهران را تا ۴۰ برابر حد مجاز برآورد کرده بودند.
اما جالب اینجاست که طرحِ ضربتی تولید بنزین پتروشیمایی – که با نادیده گرفتنِ جان و سلامت مردم به اجرا گذاشته شد – حتی هدف تبلیغاتی آقای احمدینژاد در «کم کردنِ روی دشمن» را هم تأمین نکرد! در واقع، در اولین گزارشی که «مرکز تحقیقات کنگره» در بارهٔ تاثیر تحریم بنزینِ ایران منتشر کرد، این نهاد به صراحت عنوان کرده بود که «مصرف این بنزین (تولید داخلی ایران)، همانطور که انتظار میرفت، منجر به افزایش چشمگیر آلودگی هوا در تهران شده است»!
به عبارت دیگر، برخلاف تصور آقای احمدینژاد، تحریمکنندگان بنزین از قبل پیشبینی کرده بودند که آسیب مورد نظرشان را بدست دولت او به مجموعهٔ ملت-دولت ایران وارد خواهند کرد! ضمن اینکه، در نهایت، بازی تبلیغاتی احمدینژاد با بنزین آلوده، نه تنها جان و سلامت مردم را به مخاطره انداخت، بلکه ایران را به عنوان کشوری ناتوان و عاجز از تولید بنزین سالم در چشم جهانیان بی آبرو کرد.
حال، با اهتمام آقای اسحاق جهانگیری، بحث سرطانزا بودن بنزینهای تولید داخلی مجدداً زنده شده است. پیش از این، مدتها این بحث از سوی رئیس سامان محیط زیست دولت یازدهم – خانم دکتر معصومه ابتکار – مطرح شده بود. حتی خانم ابتکار – علیرغم تمام هجمهها و حملات شخصی که متحمل شد – در یکی از اظهارات عمومی خود عنوان کرد که «تمام اسناد لازم مبنی بر سرطان زا بودن پتروشیمی موجود است» و نسبت به پیگیری این پرونده اصرار ورزیده بود.
در نتیجه، امروز لازم است این موضوع با جدیت و شدت پیگیری شود. امروز – در این فضای انتخاباتی که مردم به قضاوت در مورد عملکرد دولتها دعوت شدهاند – ضروری است این اسناد رونمایی و با مردم در میان گذاشته شود؛ و مسئلهٔ بنزینهای سرطانزا به یکی از موضوعات انتخابات و مناظرات تبدیل شود.
به چند دلیل:
اول اینکه جدا از اینکه بنزینهای داخلی چه تاثیری بر شیوع بیماری سرطان در ایران داشته است، حقیقت این است که «آرامش روانی» مردم بخاطر این موضوع مخدوش شده است. امروز بحث «سونامی سرطان» و ترس از این بیماری به یکی از دغدغههای جدیِ خانوادههای ایرانی تبدیل شده است. حق مردم است که بدانند چه اتفاقی افتاده است. قربانیان سرطان در کشور، و کسانی که روزانه با اضطراب و نگرانی شاهد رنج و درد عزیزانشان هستند، در مقولهٔ سلامت و سیاستهای مربوطه، «نامحرم» نیستند و نباید باشند.
دوم اینکه سیاستمداران غیرمسئول و پوپولیست باید ببینند که سیاستهای ماجراجویانه و غیرمسئولانه، بی کیفر و تاوان نخواهد ماند. اگر ماجرای بنزینهای آلوده بی سرانجام بماند، و اگر مسببین آن بدون کوچکترین پاسخگویی به فعالیتهای مدیریتی و سیاسی خود دامه بدهند، دیگر هیچ مانع بازدارندهای در مقابل تکرار این آسیبها قابل تصور نیست. بازگشایی این پروند به شفافیت و بهبود ساختارهای دموکراتیک کشور کمک خواهد کرد.
سوم اینکه حق مردم است که در آستانهٔ انتخابات ریاستجمهور، به وضوح ببینند که پوپولیسم، ماجراجویی و سیاستهای نمایشی و غیرمسئولانه میتواند چه آسیبهای جدی و مانایی به کشور وارد آورد. حق آنهاست که ببینند مسببین این قبیل سیاستها امروز در کدام ستادها فعالیت میکنند و از کدام نامزدها پشتیبانی میکنند تا با دید باز تصمیم بگیرند. حق آنهاست که بدانند سیاستمداران «پوپولیست» – که با وعدهٔ یارانه و باجهای غیرواقعبینانه به دنبال خریدن رای آنها هستند – تا چه میزان میتوانند در بلندمدت برای جان و سلامت و مال آنها خطرناک باشند. شناختن خطر پوپولیسم از ملزومات بلوغ جامعهٔ مدنی است.
چهارم انیکه تبدیل شدنِ بحث بنزینهای سرطانزا به یک موضوع اصلی مناظرات انتخاباتی، مدیران کلان کشور را به اتخاذ سیاستهای «محتاطانه» در حوزه سلامت مردم سوق خواهد داد. دستکم، بازگشایی این بحث به بازنگری در تصمیمات مربوط به «پارازیت»ها کمک خواهد کرد.
پنجم اینکه مباحث انتخاباتی در ایران بیش از حد «سیاسی» و انتزاعی شده است. باید تمرین کنیم که موضوعات ملموس و حقیقی، که مستقیماً با زندگی روزمره ایرانیان سر و کار دارد، از حاشیه به متن برنامههای انتخاباتی نقل مکان کنند. اگر بپذیریم که امروز «سرطان» به یکی از معضلات این جامعه تبدیل شده است، و اگر بپذیریم که بخشی از جامعه به شدت از این معضل رنج میبرند، باید از آن و عوامل آن در پُر مخاطبترین تریبونهای کشور صحبت کنیم.
ششم اینکه گشودن بحث سرطان، به تسریع درمان آن کمک خواهد کرد. کشاندن این موضوع به متن انتخابات، بابِ بحث دربارهٔ راههای مختلف درمان، شیوههای آلترناتیو مداوا و تخصیص بودجههای مختلف برای کمکرسانی به بیماران و خانوادهها را باز خواهد کرد.
در واقع، بنا نیست محصولِ فضا و مناظرات انتخاباتی فقط و فقط «هیجان» و «یارکشی» باشد. باید تلاش کنیم از دل آن «سازندگی» و «بهبود» بدست بیاوریم. طرح موضوع سرطان و عوامل انسانی و غیرانسانی آن، اولین گام بلند در این مسیر خواهد بود.
ارگان رسمی حزب سوسیال دموکرات و لائیک ایران
منو