مجبور به انتخاب بین بد و بدتر نیستیم!
انتخابات ریاست جمهوری اسلامی به زودی برگزار میشود. انتخاباتی که به قدمت حیات جمهوری اسلامی هیچگاه نه آزاد و نه دمکراتیک بوده است. انتخابات در جمهوری اسلامی کاملا گزینشی و انتصاب تعدادی کاندیدا از میان کاندیداهای بیشمار توسط شورای نگهبان میباشد. مردم مجبور به انتخاب از میان تعدادی کاندیدای انتصاب شده و گزینشی توسط ارگان شورای نگهبان است، که حتی برای مردم حق و صلاحیت انتخاب را هم به رسمیت نمیشناسد.
از همین منظر نیروهای چپ و دمکرات، خواهان استقرار یک نظام تماما دمکراتیک، انتخابی و سکولار، که میخواهند امر انتخابات تماما از طریق یک انتخاباتی آزاد و دمکراتیک و بدون هیچ گزینش و نظارتی صورت گیرد. نمیتوانند در چنین بازی “انتخاباتی” شرکت بکنند و یا از مردم بخواهند که از میان بد و بدتر یکی را انتخاب بکنند.
در طول حیات جمهوری اسلامی “انتخابات” شرایط و امکاناتی را فراهم کرده است، که نیروهای دمکرات و چپ توانسته اند، با شرکت در کارزار انتخاباتی مبتنی بر برنامه محوری و طرح مطالبات خود، در فضای سیاسی کشور تاثیرگذار باشند. در این دور با کاندیداتوری ابراهیم رئیسی یکی از مسئولین اصلی “هیات مرگ” قتل عام زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۷ فرصتی بی نظیر برای اپوزیسیون و قربانیان قتل عام زندانیان سیاسی فراهم شده است، تا بتوانند در سطح وسیعی این فاجعه ملی را در سطح ملی و بین المللی، بویژه برای نسل جدید بشناسانند و دادخواهی بکنند. اپوزیسیون و تمامی نیروهایی که بنوعی در این فاجعه ملی مورد ظلم قرار گرفته بودند، میتوانستند کاندیداتوری رئیسی را به یک کارزار سیاسی و حقوق بشری در سطح وسیعی در عرصه ملی و بین المللی تبدیل بکنند. زمانی میتوان این کارزار سیاسی و حقوق بشری را واقعا به کارزار تبدیل کرد، که همه نیروهای مخالف جمهوری اسلامی جدا از اینکه نسبت به شرکت یا عدم شرکت و تحریم انتخابات چه نظری دارند، به این ضرورت برسند، از فرصتهایی که در چهارچوب همین رژیم فراهم میشود، میتوان و باید استفاده بهینه در جهت پیشبرد اهداف دمکراتیک و حقوق بشری استفاده کرد. اما این کارزار سیاسی نباید به حمایت از روحانی یا کاندیدای دیگر نظام معنی و تعبیر شود. هنوز هم زمان برای این کارزار تا روز انتخابات است.
از فراهم شدن امکاناتی برای ایجاد کارزار سیاسی و حقوق بشری در خدمت پیشبرد و طرح مطالبات و شعارهای دمکراتیک نیروهای اپوزیسیون نباید اپوزیسیون تن به انتخاب ناگزیر بین بد و بدتر بدهد. “انتخاباتی” که در آن حداقل هایی از معیارهای یک انتخابات سالم، دمکراتیک و رقابتی وجود ندارد. نیروهای دمکرات و معتقد به استقرار نظام دمکراتیک و سکولار نه حق انتخاب کردن و نه حق انتخاب شدن دارند. نه میتوانند و نه باید در چنین انتخاباتی شرکت بکنند.
بخشی از اپوزیسیون بدون در نظر داشتن شرایط یک انتخابات دمکراتیک یا حتی توضیح قانع کننده اینکه انتخابات ریاست جمهوری اسلامی کدامین امکانات را در جهت گشایش فضای سیاسی کشور فراهم میکند، با تمامی نیرو در حمایت از روحانی به میدان آمده اند، حتی عمل سیاسی خود را فراتر از یک عمل سیاسی صرف توضیح میدهند، کار را به آنجایی رسانده اند، که نیروهای اپوزیسیون جمهوری اسلامی معتقد به عدم شرکت و تحریم کنندگان انتخابات را به انجام عملی “غیر اخلاقی” و “ابتذال” متهم میکنند.
با توجه به مجموعه عملکرد دولت روحانی در چهار سال گذشته و با توجه به اینکه مهمترین و مرکزیترین مسئله نظام جمهوری اسلامی برای کمتر کردن فشار به خود چه در عرصه داخلی و چه در عرصه بین المللی، مسئله اقتصاد و منطقه ایی و بین المللی، با توجه به شکلگیری اتحادی وسیع در منطقه علیه ایران و مواضع آمریکا بعد از ترامپ است. میدانیم که مسئله برجام هم با نظر مثبت و تحت نظر خامنه ایی به سرانجام رسید. بیت رهبری با توجه به تحریمهای بی سابقه ایران توسط کل دنیا هم چاره ایی جز تن دادن به برجام نداشتند. بهترین تیمی هم که میتوانستند و میتوانند این مسئله را پیش ببرند، تیم روحانی-ظریف است، تا مثلا رئیسی-قالیباف، در یک شرایط دیگر، ایدآل برای بیت رهبری و خامنه ایی کسی مانند رئیسی می بود. اما در این اوضاع داخلی و خارجی من فکر میکنم. که مطلوب خامنه ایی روحانی و تیمش است. چرا که روحانی در این چهار سال نشان داده است، که از چارچوب منویات خامنه ایی عمل کرده است و آنچه را که خامنه ایی از او خواسته است را انجام داده است. از همین منظر نیروی چپ، دمکرات دمکراسیخواه کشور باید روی پرنسیبهای برنامه ایی، سیاسی و حقوق بشری خود ایستادگی بکنند.
وهاب انصاری