هنوز طنین فریاد مردم اهواز در خیابان های این شهر بگوش میرسد. مشکل ما حل نشه اهواز قیامت میشه! امروز خبر رسید که میزان آلودگی هوای این شهر توسط ریزگردها به اوج رسیده است و بیش از پنجاه برابر حد مجاز است. در حقیقت امر شهر های خوزستان و بویژه شهر اهواز فاقد هوا برای تنفس است. در همین شرایط تنفسی بغایت خطرناک بخشی از مدارس تعطیل و عبور و مرور وسایل نقلیه مختل شده است. گفتمان حل معضل مردم اهواز در درازمدت و بلحاظ استراتژیک جای خود را به حفظ جان مردم اهواز بشکل فوری داده است و بطور وسیع ماسک تنفسی توزیع میشود و اخطار پشت اخطار که در خانه هایتان بمانید و پنجره ها را ببندید, با ماسک تنفسی بیرون بیائید, با سرعت کم رانندگی کنید و پنجره های اتوموبیل خود را بسته نگاه دارید, ویتامین ث و آب و شیر زیاد بنوشید و …
شایعاتی شنیده میشود که مردم میبایستی برای حفظ جان خود شهر را ترک کنند. صفحات الکترونیک نمایش دهنده درجه الودگی هوا کوتاه تر از خط اوج گیرنده این آلودگی سنج است. چشم چشم را نمیبیند و اینگونه است حال و روز بیشمار مردمی که در این شهر زندگی می کنند. حال آنکه این روزها بوی بهار و نسیم آن شنیده میشود و دمای معمول این شهر در این فصل میبایستی کویای حضور پر تعداد آنها در خیابانها و گشت و گذار آنان باشد. شهر گویا مرده است و تلی از گرد خاکستری روی شهر نشسته است. با توجه به تصاویر ارسالی, این شهر بنظر شهری متروکه و بی جان می آید.
حال این پرسش مطرح است که حاکمیت ایا برنامه ای برای نجات مردم اهواز دارد؟ آیا کلیت حکومت توان و خواست اقدامی برای رهایی اهواز بر گرد و غبار وحشتناک آن دارا است؟ بواقع از زیر لایه شهر اهواز نفت و گاز میگذرد و از رویش گرد و غبار و مردم شریف اهواز با ناباوری به آن نگاه میکنند. مردم اهواز نیز همانند مردم سراسر کشورمان خسته اند و از استبداد, فقر و بی عدالتی و بی فردائی خود نارضایتی دارند. هم از اینرو خروش بر حق خود را در خیابانهای بیش از صد شهر کشورمان در دیماه گذشته نشلن دادند و خواستار رفتن و سرنگونی نظام با همه پسوندها و پیشوندهای آن شدند که بغایت ستمگر, فاسد و خونریز است.
اصلاح طلبان شناخته شده و برخی نان به نرخ روز خورها از جمله محسن مخملباف و سازگارا که معلوم هم نیست سرشان به کجا وصل است به تکاپو افتاده اند که شاید آخرین شانس را برای حفظ همین رژیم رسوا در بین مردم داشته باشند و شاید راه نجاتی برایش بیابند. پیش از این تلاش کردند که از خطر تجزیه کشور و سوریه ای شدن آن مردم را بهراسانند و امروز نیز به بهانه صلح طلبی و پیشگیری از خونریزی ضرورت برگزاری رفراندوم را طرح میکنند حال آنکه مسئولین رژیم حتی یک لحظه نیز از ریختن خون معترضان در خیابان و زندانهای سراسر کشور دریغ نکرده و نخواهند کرد.
استبدادی که با گذشت زمان با بحرانسازی در داخل کشور و همچنین در سطوح بینالمللی و روابط خارجی بر غارت و چپاول منابع مالی و ملی کشورمان افزوده است و در فساد غوطه میخورد هرگز به خواست و تمایل نهادهای بین المللی سر فرود نمی آورد. حاکمانی که زنان ازاده را بجرم مخالفت با حجاب اجباری به زندانها می افکند و آنان را مخل نظم امنیتی میداند هرگز به رفراندوم کذائی پیشنهادی این پانزده چهره نیز تن نخواهد داد. در حقیقت امر شورش عمومی و دفاع از خود در برابر جانیان حاکم, حق مسلم مردم کشورمان است. این تعداد امضا کننده بیانیه مزبور نیز رنج خود برده و زحمت یاران میسازند.
گزارشگران
13.02.2018