اخباروگزارشات کارگری۲۲آبان۱۳۹۴

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

dfg

– عدم پرداخت6ماه حقوق وحق بیمه کارگران شهر سی سخت!

توبیخ کارگران درصورت مصاحبه بدستورشهرداردرفضای بسته رسانه ای !

– سرمایه داری حاکم، جعفرعظیم زاده را نیز با همان اتهام نخ نمای”اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی” و “تبلیغ علیه نظام”روانه زندان اوین کرد!

– هزینه یک خانوار ۴ نفره در ماه دستکم ۳.۲ میلیون تومان است!

– معلم بازنشسته : بی نظمی حاصل مدیریت سرمایه داران است,نه کار گران

دنیا شور و شیرین کارگران سر چهارراه

– مسمومیت 12کارگران با مونوکسید کربن در بخش جانانلوی شهرستان خداآفرین!

گزارش سازمانهای مدافع حقوق بشر درباره آزار پناهجویان توسط پلیس در بلغارستان

عدم پرداخت6ماه حقوق وحق بیمه کارگران شهر سی سخت!

توبیخ کارگران درصورت مصاحبه بدستورشهرداردرفضای بسته رسانه ای !

شهرداری شهر سی سخت حدود شش ماهی است که به جز 600 هزار تومان علی الحساب پرداختی به کارکنان خود تا کنون هیچ حقوقی به زیر مجموعه خود پرداخت نکرده است.

از چند ماه پیش تا کنون حتی پول بیمه تامین اجتماعی کارمندان شهرداری به حساب تامین اجتماعی واریز نشده و کارمندان این مجموعه مجبوراند با هزینه های هنگفت و به صورت آزاد به مراکز درمانی بروند.

به گزارش21آبان سفیر دنا،البته شاید کمی باورش سخت باشد که خانواده کارگر و کارمندی که حدود شش ماه حقوق دریافت نکرده اند همچنان به امید روزهای بهتر چشم دوخته باشند، شرایط مالی شهرداری سی سخت به جایی رسیده است که از چند ماه پیش تا کنون حتی پول بیمه تامین اجتماعی کارمندان شهرداری به حساب تامین اجتماعی واریز نشده و کارمندان این مجموعه مجبوراند با هزینه های هنگفت و به صورت آزاد به مراکز درمانی بروند.

این شرایط به گونه ای پیش رفته که چندی پیش کارگران شهرداری قصد داشتند با تجمع جلوی استانداری احقاق حق خود را مطالبه کنند ،نجابت و صبر کارگران و کارمندانی که ماهها حقوقی دریافت نکرده اند از آنجا نمایان تر می شود که حتی برخی از این افراد حاضر به بیان مشکلات متعدد خود در گفت و گو با رسانه ها نیستند و ترجیح می دهند مشکلاتشان بدور از هر گونه مسئله ای حل و فصل شود.

اما این که آیا طرح مشکلات مالی این افراد در فضای رسانه ای و آن هم بعد از گذشت شش ماه از سال چرا باید با ممانعت و گلایه از طرف شهردار مواجه شود جای بسی تامل دارد، شاید فضای بسته رسانه ای و رازهای مگو، شاید هم نگرانی از التهاب در این مجموعه موجب شده تا شهردار سی سخت در جلسه اخیر خود به گلایه از افرادی که اقدام به بیان مشکلات مالی با رسانه ها کرده بودند بپردازد و این افراد را از ادامه این رویه ممنوع و یا توبیخ کند.

البته توبیخ یکی از کارگران شهرداری در همچین مسئله ای به سال گذشته بر میگردد که این کارگر اقدام به مصاحبه با یکی از خبرگزاری های ملی کرده بود و برای دو هفته ای از کار اخراج شد.

شنیده ها حاکی از آن دارد که در جلسه اخیر شهردار با کارکنان شهرداری وی با انتقاد از مصاحبه و طرح مشکلات کارگران با رسانه ها خواستار ممانعت از این اقدام شده است،این که آیا سی سخت و شهرداری سی سخت تافته جدا بافته ای از مملکت است که کسی حق بیان مشکلات خود را ندارد مسئله ای است که خود به عوامل دیگری بر میگردد که خارج از موضوع است.

اما به نظر میرسد کارگر و کارمندی که بعد از حدود شش ماه از عدم دریافت حقوق تنها به بیان مشکلات مالی خود پرداخته و نه اقدام به تجمع در اماکن دولتی چرا باید با برخورد های شدید مانند آنچه در سال گذشته اتفاق افتاد و این گونه ممانعت هایی رو به رو شود؟ به نظر میرسد این طرز برخورد نه درخور شان کارگری است که چندین ماه صورت خود را با سیلی سرخ نگه داشته و نه با اصول دموکراسی هم خوانی دارد!

سرمایه داری حاکم، جعفرعظیم زاده را نیز با همان اتهام نخ نمای”اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی” و “تبلیغ علیه نظام”روانه زندان اوین کرد!

کارگران! تشکل های کارگری! مردم آزادی خواه و عدالت طلب ایران و جهان!

سرانجام جعفر عظیم زاده، دبیر هیئت مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران، پس از تأیید حکم شش سال زندان خود توسط شعبه پنجاه و چهارم دادگاه تجدید نظر و به دنبال آن، ابلاغیه ی شعبه اول اجرای احکام کیفری دادسرای ناحیه 33 زندان اوین، حاکی از معرفی نامبرده به این زندان، در روز یکشنبه 17 آبان، برای تحمل دوره شش سال زندان خود، به دادسرای مستقر در زندان اوین مراجعه و به بند عمومی این زندان منتقل شده است. وی در نیمه شب روز دهم اردیبهشت ماه توسط نیروهای امنیتی در منزل خود بازداشت و پس از تحمل 49 روز حبس در بند 209 زندان اوین، با قرار وثیقه 100 میلیون تومانی موقتاً آزاد شد. این فعال کارگری در شعبه 15 دادگاه انقلاب، به ریاست قاضی صلواتی محاکمه و به اتهام “اجتماع و تبانی بر ضد امنیت ملی” و “تبلیغ علیه نظام”، در مجموع به 6 سال حبس تعزیری محکوم شده است.

لینک متن کامل:

http://komitteyehamahangi.com/index.php?option=com_content&view=article&id=2357:———–q—–q–q–q—&catid=14:1389-12-23-23-57-18&Itemid=27

هزینه یک خانوار ۴ نفره در ماه دستکم ۳.۲ میلیون تومان است!

کارگران می‌گویند با وجود کاهش نرخ تورم، اما چیزی به قدرت خرید آنها اضافه نشده و حالا سفره‌های اقشار کم درآمد تنها با سرعت کمتری کوچک می‌شود و هزینه یک خانوار ۴ نفره در ماه دستکم ۳.۲ میلیون تومان است.

مرکز آمار ایران به تازگی آماری را منتشر کرده که طی آن، هزینه هر خانوار که معمولا مبنای آن ۴ نفر در نظر گرفته می شود، در سال گذشته ۲۳ میلیون و ۸۰۰ هزارتومان و درآمد نیز ۲۴ میلیون و ۱۰۰ هزارتومان اعلام شد. به عبارت دیگر، هر خانوار در سال ۹۳ ماهیانه یک میلیون و ۹۸۳ هزار تومان هزینه و ۲ میلیون و ۸۳ هزارتومان هم درآمد داشته است.

علاوه بر این، در تابستان امسال بانک مرکزی گزارش دیگری از وضعیت هزینه و درآمد خانوارها ارائه کرده بود که تفاوت فراوانی با گزارش مرکز آمار دارد. بانک مرکزی معتقد بود هر خانوار ایرانی در سال گذشته حدود ۳۱ میلیون و ۳۹۳ هزار تومان درآمد و ۳۲ میلیون و ۸۷۶ هزار تومان نیز هزینه داشته است، یعنی اینکه هر خانوار در سال ۹۳ ماهیانه ۲ میلیون و ۶۱۶ هزارتومان درآمد و ۲ میلیون و ۷۳۹ هزارتومان نیز هزینه داشته است.

با وجود این گزارش‌های متفاوت، کارگران می گویند محاسبات آنها با نوع نگاه و سبدی که بانک مرکزی و مرکز آمار برای تعیین میزان دخل و خرج خانوار پیش بینی می کند، متفاوت است. به عقیده کارگران، آنها در برخی بخش‌ها هزینه های بیشتری از میزان اعلام شده توسط مراکز اعلام آمار دارند و در برخی مواردی که در سبد معیشت خانوار وارد می شود، اصلا در زندگی آنها نقش چندانی ندارد.

آمارهایی متفاوت از دخل و خرج خانوار

کارگران می گویند بانک مرکزی و مرکز آمار تغییر مبلمان و دکوراسیون منزل، سفر، داشتن یا نداشتن و یا خرید خودرو را جزو محاسبات تعیین وضعیت معیشت خانوار می بینند در حالی که این موارد در زندگی بسیاری از کارگران نقش چندانی ندارد و برای آنها مواردی مانند هزینه های مسکن، خوراک، پوشاک، حمل و نقل، درمان، هزینه تحصیل فرزندان و مواردی از این دست مهم است که معمولا در لیست هزینه کرد خانوار کارگری وجود دارد.

با این اوصاف، کارگران معتقدند هزینه تامین هر خانوار ۴ نفره کارگری و شاغل در بازار کار ایران به ویژه در کلانشهرها در هر ماه دستکم ۳ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان است و بسیاری از آنها هرگز چنین درآمدهایی را ندارند. اگر هم چنین ارقامی تامین شود یا حاصل کار کردن چند عضو خانواده با یکدیگر است و یا اینکه فرد مجبور است در دو یا سه شیفت شبانه روز فعالیت داشته باشد، در غیر این صورت وجود کسری معیشتی در زندگی آنها قطعی خواهد بود.

همچنین کارگران عنوان می کنند هر نفر در ماه حداقل ۸۰۰ هزار تومان مخارج خواهد داشت و بخش بسیار زیادی از هزینه های آنها مربوط به تامین اجاره و رهن مسکن، خوراک، پوشاک و حمل و نقل می شود. با این وجود، میلیون‌ها کارگر و مشمول قانون کار ماهیانه تنها ۷۱۲ هزار تومان حقوق دریافت می کنند که از آن هم احتمالا باید حق بیمه نیز کسر شود.

از سویی متوسط دریافتی کل مشمولان قانون کار و یا دستکم بیش از ۱۰ میلیون نفر از آنها در ماه یک میلیون تومان تا یک میلیون و ۲۰۰ هزارتومان است که با این ارقام زندگی در شهرها به ویژه کلانشهرهایی مانند تهران با دشواری های فراوانی همراه است. نمایندگان کارگری می گویند هزینه اجاره مسکن حتی در حواشی کلانشهرها دستکم ۵۰۰ تا ۶۰۰ هزارتومان در ماه است.

دریافتی ۱۰ میلیون شاغل نهایتا ۱.۲ میلیون در ماه

اقشار حقوق بگیر و کم درآمد جامعه می گویند سال‌هاست که قیمت‌ها در بازار رشد می کند که گاهی تند و با شتاب و گاهی نیز با کُندی مواجه است ولی رشد قیمت‌ها متوقف نشده است. آنها می گویند محال است قیمت چیزی از سبد معیشتی اقشار ضعیف کاهش یابد و یا به قیمت های چند سال قبل خود بازگردد.

البته مقامات دولتی و مسئولان شگردی دارند که هرچند وقت یکبار با استفاده از آن خبر از کاهش قیمت‌ها می دهند به نحوی که ابتدا کالایی ۵۰ تا ۱۰۰ درصد به یکباره گران می شود، سپس از آن افزایش درصد ناچیزی کم می شود که به عنوان سوژه تبلیغاتی دولت‌ها مورد استفاده قرار گرفته و آنها می گویند قیمت فلان کالا کاهش یافته است ولی در اصل به عنوان مثال ۱۰ درصد از ۱۰۰ درصد افزایش یکباره قیمت یک کالا کم شده و هنوز اقشار کم درآمد باید آن کالا را با ۹۰ درصد گرانی نسبت به قبل تهیه کنند.

همچنین این شگرد به ویژه در برخی فصول مانند شب عید از سوی مقامات دولتی استفاده می شود که ذخیره فلان کالا و یا اجناس به میزان کافی وجود دارد و تدارک دیده شده، یا اینکه به عنوان نمونه مرغ و گوشت به میزان کافی تامین و در سردخانه ها است و مردم نگران نباشند در حالی که مردم نگران قدرت خرید خود هستند و به این فکر می کنند که آیا می توانند با درآمد اندک خود مایحتاج خود را خریداری کنند یا خیر؟ در واقع نوع نگرانی آنها با موضوعی که از سوی مسئولان مطرح می شود، متفاوت است و احتمالا کسی نگران تمام شدن گوشت و مرغ شب عید در بازار نیست و اینها جزو وظایف مسئولان است نه مردم.

بخشی ازیک گزارش مهربتاریخ22آبان

معلم بازنشسته : بی نظمی حاصل مدیریت سرمایه داران است,نه کار گران

ایمیل ارسالی به اتحادیه آزاد کارگران ایران

جعفر عظیم زاده کارگر جوشکار,برای گذراندن ۶سال محکومیتش به زندان فرا خوانده شد. به چه جرمی ؟ بر هم زدن نظم عمومی!!!!!؟ ما کارگران جهان را ساخته ایم ونظم را در جهان ایجاد کرده ایم,نظمی که خودمان از ان بی نصیب میباشیم وسرمایه داران از ان سود میبرند وبرای ما کارگران چیزی جز بی نظمی در توزیع ثروت, چیزی نمی گذارند. سرمایه داران چگونه میتوانند صحبت از نظم عمومی کنند,وقتی که در سراسر ایران بی نظمی حاکم است؟از بی نظمی های اقتصادی,تا بی نظمی در صنعت مواد غذایی, بی نظمی در مدیریت بانکها, بیمه ها,وبیمه تامین اجتماعی بطور اخص از کدامشان باید گفت؟؟؟

از نظمی که دانش آموزش به خاطر پولی که از او خواسته وپدر بیکارش ناتوان از دادن پول, به زندگی خود پایان میدهد وخود را حلق آویز میکند, از خود سوزی کارگر اخراجی در جلوی کارخانه بگویم ؟ آری ما کارگران اینهارا بی نظمی می دانیم وشما سرمایه داران را مسئول این بی نظمی در جامعه میبینیم. وخود را مبرا از تمامی این اتهامات میدانیم. این سرمایه داری حاکم است که بر هم زننده نظم در جامعه میباشد,نه کارگر ………… سرمایه داری در ایران باگسترش بیکاری فقر,فحشا گرانی واختلاس های میلیاردی درشت درشت بر هم زننده نظم میباشد,نه کارگری که عمری را در تلاش و زندگی را به سختی میگذراند.

ما کارگران نه تنها این اتهامات را رد میکنیم,بلکه میگوییم چرا ایران با داشتن این همه ثروت عظیم ومنابع زیر زمینی,بیشتر مردمش زیر خط فقر میباشند ؟ آیا این خود نشانگر بی نظمی در جامعه نیست؟ ان وقت کارگر را به این جرم متهم میکنید؟!! طبقه کارگر ایران علیرغم فشارها,بیکاریها,داشتن سفره خالیها,طراح نظم در جامعه میباشد, کسی نمیتواند مارا به بی نظمی وبر هم زدن نظم متهم کند,بی نظمی حاصل مدیریت سرمایه داران است,نه کار گران.

اتحادیه آزاد کارگران ایران

۲۲آبان ۹۴

دنیا شور و شیرین کارگران سر چهارراه

سقف آرزوی کارگران سرچهار راه در یک صبح پاییزی به‌کارگیری و تهیه آذوقه یک شب است و اصلاً درباره جزئیات خرید سبد کالا اطلاعی ندارند.

به گزارش 20آبان بلاغ، آنچه که در ادامه می‎خوانید، درددل‌های یک کارگر روزمزد ساروی است: من یک کارگرم، صبح‌ها باید کله صبح بلند شم برم سر چهارراه تا شاید بتوانم برای خانواده‌ام رزق و روزی به خانه بیاورم.

محل کارم چهار راه سرمحله است، برای اینکه از بقیه کارگرها جانمانم بعضی صبح‌ها باید حتی زودتر از ساعت 6 صبح سرچهارراه حاضر باشم.

گاهی وقت‌ها شده از خود خروس‌خوان هم سر چهارراه حاضر شدم ولی از کار خبری نبود، بستگی به شانست داره چه طوری بری سرکار، آخه برای اینکه کارفرماها موقتی قبولت کنند، باید هیکلتم کمی درشت باشه!

از طرفی هر ماشینی که آمد و کارگر می‌خاد، باید سریع‌تر از بقیه کارگرها بپری بالای ماشین، اگه این کار و نکنی ممکن چهار نفر چابک‌ تر از تو زودتر سوار ماشین شوند و از کار بیکار بمونی.

اول‌ها کمی خجالتی بودم، به همین دلیل بود که مدتی نمی‎توانستم کار گیر بیارم، البته گاهی با اینکه سریع سوار ماشین می‎شوم ولی برخی‌ها چابک‎تر از من هم هستند و سریع‌تر سوار ماشین می‌شوند، اونوقت کارفرما مجبور میشه ما را از ماشین پیاده کنه!

اول‌ها خیلی به من از نظر روحی فشار می‌آمد که کارفرما منو از ماشینش پرت کرد، پایین ولی یواش یواش برایم عادی شد، چون بنده خدا احتیاج ندارد، کارگر بیشتر چه کار کنه؟ برخی مواقع هم پیش می‌آد کار کم بشه، از روزی که این مسکن مهر تعطیل شد کار بنایی هم کم شد!

الان فصل زمستان مجبور هستیم که برای برداشت مرکبات عازم چهارراه بشیم، امسال نتوانستیم با یک کارفرمای که دائم کارگر می‌خاد قرار داد ببندم به همین دلیل مجبورم هر روز بیام سرچهارراه اگه نیام زندگی‌ام نمی‌چرخه، چه کار کنم دو تا بچه دارم و مستأجر هم هستم، تازه مهلت قرار دادم داره تموم میشه مجبورم کرایه خانه بیشتری بدم تا صاحب‌خانه مجبور نباشه اسباب و لوازم را بندازه بیرون!

پسرم یک کمی شیطونه چند بار به هم تذکر داده که بچه‌ات شیطونه باید یه فکری براش بکنی، بنده خدا سه ساله‌شه منو زنم همه تلاش منو می‌کنیم که بچه‌ها صداشون در نیاید ولی واقعاً دیگه دست خودمون نیست، بچه هست و کاریش نمی‌شه کرد.

فردا که هوا بارونه کار کم میشه حتی بعضی‌ها برای برداشت مرکبات هم کارگر نمی‌خان با بارش تگرگ و بادی که زده وضع مرکبات هم خوب نیست، خدا به ما رحم کنه، من شنیدم اخبار اعلام کرده زمستان سختی در پیش داریم با سرمای زمستان بازار کار کساد میشه، خدا کنه حداقل در ماه 20 روز بتونم برم سرکار؛ آخه پول پیش خونه و کرایه خونه و هزینه تحصیل دخترم را چه کار کنم.

با این اوضاع نامناسب هوا بدبختی اینکه بیمه هم نداریم اگه خدای ناکرده مریض بشیم چه کار کنیم، دفترچه‌ام بیمه ایرانیان هست ولی فقط ویزیتش اگه بری بیمارستان ارزونه ولی مطب‌های خصوصی و داروخانه‌ها اصلاً نگاه به دفترچه‌ات نمی‌کنند، اصل پول رو ازت می‌گیرند.

تنها پول قُلمبه‌ای که دست ما را میگرفت  یارانه بود که این همه یه روز بیستم می دن، یه روز بیست و پنجم و این ماه هم که معلوم نیست، باید گوش تیز کنیم موقع اخبار که یارانه کی پرداخت می‌شه، بدختی اینکه تلویزیون ما هم لعنتی مشکل داره با وجود اینکه براش آنتن خوب اتوبوسی خریدم ولی باز مشکل داره با این پول کارگری و بخور نمیر و در ماه بیست روز بیکاری مگه میشه خرج زندگی را داد.

دو سه شب پیش اخبار می گفت که وام خرید کالا می‌دن؛ چی هست این وام؟ نمی دونم ولی مال ما کارگرها نیست، ما که نه ضامن داریم و نه حساب خوب بانکی تازه این کالاها را کجا ببریم گیرم که نیاز به کالا داشته باشیم ضامن از کجا گیر بیاریم با این سود بالای بانک‌ها و این بگیر و ببندی که بانک‌ها دارن این وام واسه از ما بهترون هست.

ساعت هشت شد امروز کسی ظاهراً کارگر نمی خاد الان خونه برم چه کار کنم، تا غروب آخه دو روزه که سرکار نرفتم دو روز دیگه سررسید وام قرض الحسنه‌ای که با بچه محل‌ها داشتیم می‌رسه ولی چند روزه که نتونستم برم سرکار، از کی بگیریم؟

خدایا کمک کن اینا به درک، دخترم سفارش داد واسه مدرسه اش چند قلم وسیله احتیاج داره، مدرسه هم شد واسه ما قوز بالا قوز؛ ما مدرسه می‌رفتیم از این خبرها نبود، یک کیف جاجیمی و کتاب و چند تا دفتر داشتیم، یک تیکه نون هم تو بساط ما بود، الان هزار جور گرفتاری واسه ما در میارن، زیاد حرف زدم باران هوا هم شروع به باریدن کرد.

صدای اذان میاد ولی امروز هم مانند دیروز نتوانستم کاری پیدا کنم، توکلت علی‌الله میرم مسجد سر راه نماز می‌خونم دو تا نون می‌گیرم برای شام تا فردا خدا بزرگه.

مسمومیت 12کارگران با مونوکسید کربن در بخش جانانلوی شهرستان خداآفرین!

مونوکسید کربن، 12 کارگر را صبح امروز در بخش جانانلوی شهرستان خداآفرین مسموم کرد .

به گزارش 22آبان واحدمرکزی خبر، مسئول روابط عمومی مرکز مدیریت حوادث و فوریتهای پزشکی آذربایجان شرقی گفت : این کارگران که ساکن یک منزل اجاره ای بودند از اجاق گاز برای گرم کردن اتاق استفاده می کردند .

حبیب حسینقلی زاده ، نبود دودکش برای خروج گاز مونوکسیدکربن را علت مسمومیت این کارگران اعلام کرد .

به گفته وی ، مسموم شدگان به درمانگاه جانانلو و بیمارستان کلیبر منتقل شدند.

گزارش سازمانهای مدافع حقوق بشر درباره آزار پناهجویان توسط پلیس در بلغارستان

بنا بر گزارش گروه بین المللی امدادرسانی آکسفام، مهاجرانی که از مسیر بلغارستان به اروپا آمده اند می گویند توسط پلیس این کشور مورد آزار قرار گرفته اند. رفتارهای نامناسب با مهاجران هم در مرز میان صربستان و بلغارستان و هم در مراکز نگهداری مهاجران در داخل بلغارستان مشاهده شده است.

غلام حسین، ۳۵ ساله از تهران نیز می گوید: «حدود یک ماه و نیم پیش ایران را ترک کردم. به ترکیه و از آنجا به بلغارستان آمدم. در بلغارستان هجده روز در زندان بودم. در مرز بلغارستان، پلیس بلغارستان من را دستگیر کرد و به کمپی فرستاد که می گفتند زندان است. آنها گذرنامه ام را گرفتند و دیگر به من پس ندادند».

به گزارش13نوامبریورونیوز،در این تحقیقات، بیش از ۱۰۰ مصاحبه شوندۀ عمدتا افغان، سوری و عراقی از آزارهایی همچون اخاذی، سرقت، خشونت فیزیکی و حملات سگهای پلیس در خاک بلغارستان سخن گفته اند.

کمیته حقوق بشر هلسینکی نیز وقوع موارد مشابهی را در صوفیه، پایتخت بلغارستان تایید کرده است.

جهانزیب، مهاجر شانزده ساله افغان که از مسیر بلغارستان به صربستان آمده است، می گوید: «من در راه با مشکلات بسیاری مواجه شدم. حتی لحظه ای آرامش نداشتم و تقریبا هر روز گریه می کردم. کتک خوردم. اگر مادرم اینها را بداند گریه کردن را متوقف نمی کند. من نمی توانستم تمام هفته راه بروم زیرا پاهایم زخم و خونین بود. پلیس های بلغاری کفشهایم را دزدیدند».

سازمانهای مدافع حقوق بشر تاکید کرده اند آنچه روزانه در بلغارستان بر مهاجران می گذرد، غیرقابل قبول است.

غلام حسین، ۳۵ ساله از تهران نیز می گوید: «حدود یک ماه و نیم پیش ایران را ترک کردم. به ترکیه و از آنجا به بلغارستان آمدم. در بلغارستان هجده روز در زندان بودم. در مرز بلغارستان، پلیس بلغارستان من را دستگیر کرد و به کمپی فرستاد که می گفتند زندان است. آنها گذرنامه ام را گرفتند و دیگر به من پس ندادند».

در منطقه صرب نشینِ شهر مرزی دیمیتروفگراد، مهاجران پس از ثبت نام مجوزی از مقامات صرب دریافت می کنند تا ظرف ۷۲ ساعت از این کشور برای ورود به یکی از کشورهای عضو اتحادیه

اروپا عبور کنند. دولت صربستان روزانه با یک اتوبوس، مهاجران را از این شهر به بلگراد، پایتخت صربستان منتقل می کند و پس از آن مهاجران باید با اتوبوسی دیگر به مرز کرواسی بروند.

بیست ودوم آبان ماه1394

akhbarkargari2468@gmail.com

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.