حسن حسام
رساتر از اذانِ شبکوران؛
سرود زندگی
جاری ست
میان رؤیا و سیلاب ِ طالبانی
سدی ست سخت-بنیاد
از عشق و رزم و فریاد
***
جهان طالبانی خواهد سوخت
در آتشفشانی که شمایید،
دختران!
و شاعران ،
کتاب مرثیه می سوزانند
و پای کوبان
آواز فتح می خوانند
***
نه در بامیان و بلخ و بدخشان
که بر سراسر این خاکدانِ گردان
به چون خرگاه ِ دین-پناهان،
بُرقَع در آتش گُر می گیرد
در پیکارِ زمُختِ سرنوشت
وجهان ،
روشن می شود
در آوازِ ره پویان ِشب نورد
***
مردگانِ بر خاسته از گور های هزار ساله
دِگربار در گور می شوند
و کابوسِ جان گیر،
جان می دهد،
هنگام که رنگین کمان ِرؤیاتان
زمینی شود.
چشمان عاشقی بیدار است،
دختران!
اُفق را بنگرید!
آسمان آبی ست …
21/08/2021 پاریس