“شعر انتقاد به خامنه ای”

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

“شعر انتقاد به خامنه ای”

لیاقت نداری تو بر رهبری

تو رهبر نه ای بلکه یک سرخری

هزاران شکنجه؛ هزاران فساد

تو راه جنون را چه خوش می روی

تو نابود کردی مرا زندگی

چوام ضد ظلم و ستم؛ بردگی

به خاک سیه من نشستم از آنک

ندارد ستم حد و یکدندگی

به فحاشی و جور و ظلم و جنون

شکنجه؛ ریا؛ قهر و مکر؛ هم که خون

نگردد تو نامت به تاریخ بر

به آخر شوند جانیان سرنگون

مگر شاخ دارد و یا دم فساد

که داده همه مملکت را به باد

بسی غارت و دزدی و جور و کین

بدین ملک کمتر کسی هست شاد

به فحش و شکنجه؛ به تحدید* و زور

چو شب کی توانی تو سد راهِ نور

به کار و به تحصیلِ ما سد تویی

تویی ماکیاول؛ ز حق جمله دور

خیالت ابد مانی بالا تو فرد

برای عدالت نداری تو درد

ز خود رایی و کینه و هم عناد

به تاریخ برگت بود خشک و زرد

شعر از: شاهین میر محمد حسینی

*تحدید: محدود ساختن

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.