بهرام رحمانی
صدها تن در کابل، پایتخت افغانستان در اعتراض به قتل یک زن جوان به نام «فرخنده»، که به اتهام سوزاندن قرآن توسط جمعی از مردان مذهبی کشته شد، تظاهرات کردند و خواهان اجرای عدالت شدند. فرخنده، زن 27 ساله افغان روز پنجشنبه عصر پنجشنبه 19 مارس 2015 برابر با 28 اسفند 1393، به اتهام آتشزدن قرآن در مقابل مسجد بزرگ کابل به حد مرگ کتک خورد، از بام مسجد شاه دوشمشیره در مرکز کابل، به پایین پرتاب شد، با خودرو زیر گرفته شد، به آتش کشیده شد و سپس به دست همان مردان وحشی مذهبی، به رودخانهای که از پایتخت میگذرد انداخته شد.
فرخنده مورد زخم و شتم و سنگ زدن قرار میگیرد
روایتهای مختلفی از چگونگی حادثه منتشر شده است، یک خانم که در مراسم یاد بود از فرخنده شرکت کرده بود، میگوید که این دختر خانم به ناحق قربانی شده است.
به گفته این خانم، پلیس باید از مجاوران مسجد شاه دو شمشیره تحقیق کند و آنها در تحریک مردم برای حمله به جان فرخنده دست دارند.
فاجعه مسجد شاه دو شمشیره واکنشهای متفاوتی را در افغانستان و در سطح جهان به همراه داشته است.
نور الحق علومی، وزیر داخله به تازگی گفته است که تحقیقات نشان میدهد که مقتول نقشی در سوزاندن قرآن نداشته است و به گفته علومی، هیچ نشانهای از آثار جرمی در محل حادثه دیده نشده است.
در ساعت نخست این حادثه، صالح محمد، فرمانده یکی از حوزهای امنیتی پایتخت افغانستان به بیبیسی گفت: «این حادثه زمانی روی داد که یک زن، نسخهای از قرآن را به آتش کشید و دهها تن از رهگذران با سنگ و چوب به او حمله کردند و او را کشتند.»
او گفت که پلیس در محل نتوانسته مانع اقدام مردان خشمگین شود. چند ساعت بعدتر، صدیق صدیقی، سخنگوی وزارت داخله افغانستان گفت که مقامهای امنیتی هنوز دقیقا نمیدانند چه چیزی باعث کشته شدن این زن شد.
یکی از شاهدان عینی که در محل حادثه حضور داشته به بیبیسی گفت: «آنها(گروهی مرد) او را لت و کوب کردند و کشتند بعد جسدش را به رودخانه(بستر خشک رودخانه) انداختند و سوزاندند. آتشنشانها بعدا آمدند و آتش را خاموش کردند و جسدش را بردند.»
در ویدئوهای که از مراحل مختلف ماجرا در شبکههای اجتماعی منتشر شده است، شماری از افراد پلیس دیده میشوند که در مراحلی تلاش میکنند فرخنده را نجات دهند و در مراحل دیگری کنار ایستادهاند.
اکنون ژنرال ظاهر ظاهر، فرمانده جنایی پلیس کابل گفته است که تا حال 13 تن به اتهام قتل فرخنده بازداشت شدهاند و تلاش برای بازداشت بقیه عاملان این حادثه همچنان جریان دارد.
در خبرنامه وزرات داخله آمده است که وظایف 13 تن از مسئولان حوزه دوم شهر کابل، از جمله فرمانده این حوزه به تعلیق در آمده و تحقیقات در مورد عملکرد آنها آغاز شده است.
کابل به 17 حوزه امنیتی تقسیم شده است و مسجد و زیارتگاه شاه دوشمشیره، جایی که این حادثه روی داد، مربوط به حوزه دوم امنیتی میشود.
در این میان، نهادهای مدنی با برگزاری نشستی خبری در کابل خواستار محاکمه علنی افرادی شدند که متهم به قتل فرخنده، دختر 27 ساله کابلی هستند.
فرخنده زنده به آتش کشیده میشود
در دهههای اخیر، حکومتهای قدرتمند غربی و منطقهای در راستای منافع سرمایهداری خود، گروههای فاشیستی و مذهبی را تقویت کردهاند. پس از این که حکومتهای غربی با حامیان منطقهای خود عراق و افغانستان و لیبی را اشغال کردند برای حفظ منافع اقتصادی، سیاسی و نظامی خود، گروههای مرتجع ناسیونالیستی به ویژه مذهبی را به قدرت رساندند و یا از آنها حمایت کردند.
سه سال است که در جنگ داخلی سوریه نیز دول غربی و حامیان منطقهای آنها، گروههای مذهبی را تقویت کردهاند که یکی از این گروههای مرتجع و تروریست اسلامی داعش است که در گذشته از حمایتهای با حمایتهای «بیدریغ و سخاوتمندانه» مالی و تسلیحاتی این دولتها برخودار بود. اما اکنون این گروه تروریستی، با اشغال بخشهایی از عراق و سوریه و اعلام «خلافت اسلامی»، ظاهرا با مخالفت همین دولتها مواجه شده است. در واقع مردم سوریه از یک طرف در میان جنگ حکومت جانی بشار اسد و حامیانش چون حکومت اسلامی ایران و حزبالله لبنان و روسیه و…، و از سوی دیگر با حکومتهایی چون حکومت آمریکا و متحدان غربی آن و ترکیه و…، به طور روانه قربانی میدهند و چشماندازی نیز برای پایان این جنگ وجود ندارد. همچنان که در عراق و افغانستان و لیبی، چنین چشماندازی وجود ندارد.
مدتهاست که لیبی به مرکز آموزش گروههای تروریستی اسلامی خاورمیانه و کشورهای آفریقایی تبدیل شده است. هر کدام از این گروهها در لیبی، چاه نفتی را در اختیار گرفتهاند و نفت قاچاق را با قمیت ارزان به برادران قاچاقچی اروپایی خود میفروشند. بنابراین، بیجهت نیست که دولتهای غربی و رسانههای آنها در رابطه با وقایع لیبی مهر سکوب بر لب زدهاند.
کشتن وحشیانه و هولناک فرخنده، نه تنها نمونه دیگری از وحشیگری گروههای اسلامی را به نمایش گذاشت، بلکه یکبار دیگر، جوهر و ماهیت واقعی اسلام را به نمایش گذاشت. از زمانی که وحشیگری تبهکاران «خلافت اسلامی» یا همان «داعش» اسلامی تروریست، با سر بریدن روزنامهنگاران، زنان، کارگران و… به شبکههای اجتماعی کشیده شد؛ برخی سردمداران حکومتهای به اصطلاح دموکراتیک و دیکتاتوری اسلامی، جنجال راه انداختند و فریاد زدند که داعش اسلامی نیست و در اسلام این وحشیگریها وجود ندارد. از اوباما رییس جمهوری مهد دموکراسی جهان(آمریکا) گرفته تا شیخ حسن روحانی رییس جمهوری حکومت مستبد جهل و جنایت اسلامی ایران، شیون راه انداختند که عمکردهای گروه خلافت اسلامی مغایر با اسلام است. در حالی که چهره واقعی اسلامی را داعش و همین مردهایی که فرخنده را کشتند و یا چند روز پیش در حمله مذهبیون به موزهای در تونس، بیست توریست را کشتند؛ و قبل از آن نیز حکومت اسلامی ایران با کشتار دستهجمعی زندانیان سیاسی، تجازو به زندانیان به ویژه دختران باکره در زندانها، ترور مخالفین در داخل و خارج کشور، سرکوب سیتماتیک زنان، سنگسار، دست و پا بردین و چشم در آوردن با اتکا به قوانین چندشآور قصاص اسلامی، اعدامهای روزمره در ملاءعام، تبلیغ و توصیه ازدواج کودکان، ازدواج پدرخوانده و مادرخوانده با فرزندخواندههای خود، تبلیغ و تقویت تروریسم، فرمان قتل سلمان رشدی توسط خمینی، بینانگذار حکومت جهل و جنایت و ترور اسلامی و …، ماهیت واقعی اسلام را به نمایش گذاشته بود. بنابراین، دین اسلام، مبلغ و مشوق بربریت و خشونت است. در دورانهای قبل نیز مذاهب دیگر به ویژه مسیحیت و یهودیت نیز چنین وحشیگریهایی را از خود بروز داده بودند که با مبارزه جنبشهای سیاسی-اجتماعی و انقلابها، تا حدودی دستشان از حاکمیت کوتاه شده است و جرات و قدرت تکرار وحشیگریهای گذشتهشان را ندارند. بنابراین، چندین دهه است که اسلام، راه دوران جاهلیت و بربریت خود را در پیش گرفته و هر جا توانش میرسد فجایع انسانی میآفریند و خشونت و تروریسم را بیش از پیش رواج و گسترش میدهد.
به عقیده من، قرآن و همه کتابهای به اصطلاح «آسمانی»، نه تنها «مقدس و آسمانی» نیستند، بلکه به شدت زمینی و متعفن و چندشآور هستند. یک مشت فرمانهای تروریستی، آدمکشی، زنآزاری، کودکآزاری و آزادیستیزی در این کتابهای دوران بربریت بشر موج میزند از اینرو، این کتابهای مذهبی مانند کتابهای فاشیستها و نازیستها و همه افراد و گروههایی که جنون آدمکشی دارند نه تنها هیچ ارزشی ندارند، بلکه بسیار هم مضر هستند. چر که خوانندگانی که این دینها و کتابهایش را باور میکنند، پای منبر یک مشت روحانی مفتخور و متجاوز مینشینند شستشوی مغزی داده میشوند و به سوی خشونت و گروههای تروریستی اسلامی سوق داده میشوند. به عبارت دیگر، خود این جوانان مذهبی نیز قربانی همان تفکر مذهبی خود میشوند. آنچه که مقدس است حرمت و موجودیت انسان و آزادیهایش است.
در برخی گزارشات آمده است که پدر فرخنده، گفته است: به ما گفتند که دخترتان قران را آتش زده. ما حیران شدیم. گفتند که اگر میخواهید به شما حمله نشود مصاحبه بدهید که دختر ما روانی بود. در حالی که دختر ما روانی نبود. به ما گفتند که از خانهتان بیرون بروید که کشته میشوید. بالاخره قوم و خویشها و مردم جمع شدند که این حماقت است که شما میگویید…
نادر، پدر فرخنده که خود مهندس بهداشت است به خبرنگاران گفته که صبح همان روز دخترش مبلغ ۱۰۰ افغانی(معادل ۲ دلار) از او پول گرفته که دفترچه بخرد. در پایان روز خبر شده که دخترش زیر سنگ مردان کشته و جسدش سوزانده شده است…
زنان افغان روز یکشنبه 22 مارس 2015، یعنی سه روز پس از حادثه، پیکر فرخنده را در حضور صدها تن در کابل به خاک سپردند. اعتراضات به این جنایت مذهبیون در کابل ادامه دارد.
روز یکشنبه ۲۲ مارس 2015 – ۲ فروردین 1294، مراسم خاکسپاری پیکر فرخنده در کابل انجام شد. زنان شرکتکننده در این مراسم اجازه ندادند که تابوت این دختر توسط مردان حمل شود.
شمار زیادی از مردم کابل، فعالین مدنی و بستگان او تابوت این دختر ۲۷ ساله را به گورستانی در منطقه ۵۰۰ فامیلی در شمال کابل به خاک سپردند.تمامی افرادی که در این مراسم شرکت کرده بودند، شعار «عدالت» «عدالت» را سر میدادند.
محمد ایاز نیازی، امام جماعت یکی از مساجد مهم شهر کابل به مراسم خاکسپاری فرخنده راه داده نشد، و تشیعکنندگان او را مجبور کردند که محل برگزاری مراسم را ترک کند.
ایازی، در جریان خطبه نماز جمعه گفته بود: «خواهش من از ارگانهایعدلی و قضایی این است که با دقت حرکت کنند… وقتی که به مقدسترین معتقد مردم(قرآن) اهانت صورت بگیرد، مردم مکلف نیستند که بپرسند این(متهم) اعصابش جور است یا ناجور است. فکرتان باشد که این اشتباه بزرگ است و اگر دست میزنید به دستگیری مردم، شاید این مردم قیام کنند. جمعکردن این مردم باز بسیار مشکل است، فکرته بگیر.»
عبدالرحمن احمدزی، رییس بخش اوقاف وزارت حج افغانستان اما در یک مصاحبه ویدئویی گفته است: «اگر این زن قرآن را آتش زده باشد، ما اقدام مردم را توجیه میکنیم.»
این سخنان و مواضع مرتجعین مذهبی، نشان میدهند که نمیتوان اقدامات حکومت افغانستان درباه این جنایت اسلامی را جدی گرفت.
علاوه بر کابل بیش از صد تن از فعالان مدنی و فرهنگیان جوان امروز 23 مارس در مرکز شهر هرات، با یک تجمع اعتراضآمیز، از دولت افغانستان خواستند تا عاملان قتل فرخنده را محاکمه کند.
این تجمع با یک حرکت نمادین هم همراه بود. آنان تابوتی را که سمبول جنازه فرخنده بود در مقابلشان گذاشته و در اطراف آن شمع روشن کرده بودند.
این جنایت و وحشیگری مردان مذهبی افغانستانی، که فرخنده را با شعار «الله اکبر»، «زنده باد اسلام» و…، سنگسار کردند، آتش زدند و به رودخانه انداختند، نشان دیگری از بربریت اسلام و سربازان آن است. این جنایت را باید شدیدا محکوم کرد. این نوع جنایت نباید به ترس و وحشت منتقدین دین منجر شود. بیتردید باید نقد و رد خرافات و ارتجاع مذهبی، قرآن و خدا را گسترش داد و به سطح یک جنبش اجتماعی و قوی آتهئیستی ارتقا داد. شکستن این تابو و سنت جانسخت بهایی دارد. از عصر روشنگری تاکنون، بسیاری آگاهانه این بها را پرداخت کردهاند. پس ما هم باید این بها را آگاهانه بپردازیم تا دخالت اسلام را از زندگی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بشر ریشه کن کنیم. مذهب دشمن آزادی و برابری و روابطه و مناسبات عادلانه و انسانی است. اسلام دشمن شادی و عشق، صلح و دوستی، اتحاد و همبستگی انسانهای آزاده است. اسلام عامل تفرقه بین انسانها و خشونت و جنگ و خونریزی است. اسلام زنستیز و کودکآزار و آزادیستیز است. اسلام، ابزاری در دست سیستم کاپتالیسم، برای استثمار هر چه بیشتر انسانهاست. ایدئولوژی و عملکرد اسلامی، تفاوتی با ایدئولوژی و عملکرد نازیسم و راسیسم و فاشیسم ندارد. به همین دلایل نباید در مقابل این همه وحشیگریهای حکومتها و گروههای اسلامی سکوت کرد!
دوشنبه سوم فروردین 1394 – بیست و سوم مارس 2015