آیا مردم ایران از لحاظ اینکه حقوق انسانی شان اصلا رعایت نمی شود در قحطی حقوق نیستند؟ در قحطی استقلال، در قحطی آزادی نیستند؟ به شما مردم ایران بارها هشدار عرض شد، کسی که استقلال ندارد، آزادی ندارد، نان ندارد! باورتان نیامد؟ خیال می کردید که نان مقدم است! حداقل حقوق یک ملت را شما ندارید، خب قحطی زده هستید قحطی مگه شاخ و دم دارد؟ چون اینها را ندارید، اختیارتان به دست یک روضه خوان افتاده است. یک منبری چگونه بر یک ملتی ولایت مطلقه پیدا می کند؟ قحطی زده اید! این همه شخصیت دارید، این همه استعداد دارید، یکی شان را نمی توانید بکار بگیرید که به کار زندگی تان برسد؟ شما مردم ایران دچار بدترین قحطی ها هستید که دارید و نمی توانید اینها را بکار بگیرید، نه اینکه ندارید!
رادیو عصر جدید: با امضای قانون تحریم بانک مرکزی توسط آقای اوباما، ارزش ریال به شدت کاهش یافت، بهای طلا هم بطور نجومی در حال افزایش است، آقای عسگراولادی پیش بینی کرده است که تا شش ماه دیگر قحطی خواهد شد، با این اوصاف، آیا در ایران قحطی در راه است؟
بنی صدر: آقای اوباما گفته است که تحریم ها موثر بوده است و وضعیت اقتصادی ایران بهم ریخته است و در توجیه حرفهای گذشته خود که می گفتند، تحریمی نمی کنیم که به مردم صدمه بزند، می گوید ما اینکار را برای این انجام دادیم که مردم مجبور شوند برخیزند. اینها همه توجیه است! اگر به خاطر داشته باشید من با عنوان ۲۵ تدبیر پیشنهادهایی دادم که اگر واقعا قصد شما اینست که به مردم ایران صدمه نزنید، این تدابیر را انجام دهید، روی خط تهدید نروید، چون آنها گفتند ما اصلا نمی خواهیم به مردم صدمه بزنیم! آقای عسگر اولادی هم گفته است اقتصاد با دلار ۱۷۰۰ تومان نخواهد چرخید و ایران ممکن است دچار قحطی بشود. از اینگونه اظهار نظرها زیاد شده است. اما اظهار نظر تنها نیست، واقعیت ها هم هست. الان قیمت دلار از ۱۸۰۰ تومان عبور کرده است و قیمت سکه هم به ۸۰۰۰۰۰ تومان رسیده است. وضعیت اقتصادی خرابتر از آن است که بود. اول از اینجا شروع کنیم که وقتی این سئوال مطرح می شود و گوینده مسئله قحطی، آقای عسگراولادی است، اولین امر واقع این است که رژیم ایران وضعیت را بجایی رسانده است که از زبان یکی از مقامات مهم این رژیم، گفته می شود ایران در خطر قحطی است. پس آنچه که می گفتند که در زمینه کشاورزی به خود کفایی رسیده ایم، دروغ بوده و یا اینکه اگر دولت آقای خاتمی راست می گفته است، این حکومت یعنی حکومت آقای احمدی نژاد کار اقتصاد و تولید را بجایی رسانده است که هر آینه که بانک مرکزی و نفت تحریم بشود ایران در معرض خطر قحطی قرار می گیرد، یعنی تولید داخلی ندارد و پول هم برای وارد کردن در دست ندارد.
یعنی چه که ممکن است کشور دچار قحطی بشود؟ آقای عسگر اولادی چشم بسته غیب می گوید! به لحاظ اینکه آیا مردم ایران از لحاظ اینکه حقوق انسانی شان اصلا رعایت نمی شود در قحطی حقوق نیستند؟ در قحطی استقلال، در قحطی آزادی نیستند؟ به شما مردم ایران بارها هشدار عرض شد، کسی که استقلال ندارد، آزادی ندارد، نان ندارد! باورتان نیامد؟ خیال می کردید که نان مقدم است! حداقل حقوق یک ملت را شما ندارید، خب قحطی زده هستید قحطی مگه شاخ و دم دارد؟ چون اینها را ندارید، اختیارتان به دست یک روضه خوان افتاده است. یک منبری چگونه بر یک ملتی ولایت مطلقه پیدا می کند؟ قحطی زده اید! این همه شخصیت دارید، این همه استعداد دارید، یکی شان را نمی توانید بکار بگیرید که به کار زندگی تان برسد؟ شما مردم ایران دچار بدترین قحطی ها هستید که دارید و نمی توانید اینها را بکار بگیرید، نه اینکه ندارید!
مختصری هم درباره اینکه قحطی از لحاظ اقتصادی به چه معناست، توضیح می دهم. اول اینکه تولید کشاورزی ما کافی نیست، پس اگر نتوانیم از خارج مواد غذایی وارد کنیم، کشور دچار قحطی می شود! از لحاظ صنعت هم چون وابسته به واردات هستیم و اگر نتوانیم فراورده های واسط و تجهیزات صنعتی را وارد کرد صنعت هم می خوابد، صنعت نفت هم همین مسئه را دارد و تولید آن هم پایین خواهد آمد. از نظر پولی و امکانات دولت مطالعه کنیم تا ببینیم معنای اینکه دچار قحطی می شویم چیست؟ این دولت بعنوان بودجه هیچی ندارد، بودجه این دولت نفت است و چاپ اسکناس و دیگر هیچ! مالیاتی که مدعی است از شما می گیرد، به اندازه یارانه ای که بشما می دهد هم نیست، ثانیا آن مالیات هم از همین نفت است. به جز فروش نفت در داخل، فعالیت اقتصادی وجود ندارد که از بابت آن مالیات گرفته شود، پس بودجه این دولت وابسته به نفت است. حالا اگر به رژیم بگویند، دیگر نفت را نمی توانید بفروشید، دیگر بودجه نخواهد داشت. این روزها که دلار و سکه گران شده است، تنها به دلیل نگرانی مردم از تحریم ها نیست، بلکه دلیل عمده آن این است که رژیم ورشکسته است و پول ندارد، وگرنه رژیمی که ۷۰ میلیارد نفت می فروشد و از مواد نفتی هم درآمد دارد، نباید کمبود دلار داشته باشد، که قیمت آن یکدفعه از ۹۰۰ تومان دو برابر شود، هنوز هم خرید و فروش آن ممنوع است و گرنه از سقف ۲۰۰۰ هم رد خواهد شد، چون پول ندارد این بازی را در آورده تا سکه و دلار گران شود و گرانتر بفروشد تا پولدار شود.
هنگامی که آقای عسکر اولادی این حرف را می زند به شما مردم ایران صورت را می گوید و محتوی را نمی گوید، محتوایش این است که شما الان کشوری دارید که دولتش بودجه ندارد و در معرض تهدید به تحریم نفت و بانک مرکزی است. در صورتی که این تحریم انجام بگیرد این دولت بودجه هم نخواهد داشت، نمی تواند واردات کند و از لحاظ مواد غذائی قحطی می شود وگرنه بقیه قحطی ها در جای خود باقی است! شما اگر بخواهید از این قحطی ها رها شوید، راه حل دیگری وجود ندارد، خود را سرگردان نکنید، معجزه ای قرار نیست بشود، لیاقت می خواهد و شما این لیاقت را هم دارید، اما یک گرفتگی های ذهنی پیدا کرده اید که گویا ناتوانید، بها نمی شود پرداخت، بهای آن سنگین است، یعنی بهای خیزش شما از قحطی هم سنگین تر است؟ این همه خشونت که روز و شب تحمل می کنید، را حساب کنید و ببینید چند صد برابر خشونتی است که شما در صورت خیزش با آن مواجه خواهید شد؟ سخن آقای عسکراولادی گویائی دیگری هم دارد و آن اینست که روند عمومی این اقتصاد از بد به بدتر است، امیدی به فردا نداشته باشید که وضع بهتر شود. این که می گویند ایران را ممکن است خطر قحطی تهدید کند برای این است که فردا شما را به پای صندوق ببرد و غرب بفهمد شما پشتیبان این رژیم هستید و تحریم نکنند. حرف آقای عسکر اولادی دروغ است، اگر شما انتخابات اسفند را تحریم عمومی بکنید و به دنیا بگویید که یک ملت زنده هستید آنوقت اوضاع عوض می شود. دوباره هم می گویم یا شمایید که جنبش می کنید، یا اگر جنبش نکردید معنایش اینستکه شما مردمی که بتوانید سرنوشت خود را تصدی کنید، نیستید، پس باید خارجی ها اینکار را بکنند، آنوقت گرفتار عواقب و عوارض سیاست های آنها می شوید که الان شده اید. پس خوب به آنچه که عرض کردم گوش کنید، وطن وامدار شما نیست، ولی شما وامدار وطن هستید، اگر برخیزید هم دین خود را ادا کرده اید هم وطن را به وجود این ملت سرفراز مفتخر کرده اید.
متن کامل گفتگو :