گروه تشکل ها و رسانه: گروهی از فعالان محیط زیست ایران، با گردآوری امضا و ارسال نامه ای به استاد مجید انتظامی از وی خواستند به هشدارهای علمی کارشناسان و صاحبنظران درباره آسیب های محیط زیستی و اجتماعی جبران ناپذیر ساخت سدها و نیروگاه های برقآبی بر رودخانه کارون توجه کند و به جای ساخت «سمفونی کارون» به سفارش سدسازان، مرثیه ای در رثای کارون نیمه جان بسراید و همنوا با کارشناسان مستقل از حیات و سلامت رودخانه کارون دفاع کند.
به گزارش سبزپرس، متن این نامه به این شرح است:
جناب آقای مجید انتظامی؛ استاد بزرگ و ماندگار موسیقی ایران
موضوع: در سوگ کارون
استاد گرامی؛ میدانیم که چه اندازه ایران را و مردم پایبند به ارزشهایش را دوست داری. هنر تو همواره گویای عشق به این مردم تاریخساز، عشق به این فرهنگ و هنر متعالی، و عشق به سرزمینت بوده و هست.
استاد عزیز! شاید “نامه دانشجویان و دانش آموختگان خوزستان به استاد مجید انتظامی” را خوانده باشی. با خواندن این نامه همراه دانشآموختگان خوزستانی و همراه مردم خوزستان برای کارون گریستیم. کارونی که با تاریخ این سرزمین کهنسال گره خورده است. کارونی که به باور بسیاری تاریخشناسان بیگانه و خودی، جلگههایش گهواره تمدن جهان است چرا که کشاورزی آبی از این جلگهها آغاز شده است. برای کارونی گریستیم که آوازهای مردم بختیاری و لر و خوزی و عرب در لابلای موجهای خروشانش سُر میخورد. برای اندوه مردمی که مدافعان خط نخست ایران زمین بودند و هستند، برای اندوه کسانی که خروش کارون نبض تپنده زندگیشان و غیرت بلندشان بود گریستیم.
انتظامی بزرگ! شاید بهتر از ما بدانی که حوضه آبخیز کارون بزرگ تلاقیگاه دینهای بزرگ اسلام، زردشتی، یهودیت، مسیحیت، صابئین مندایی و زیستگاه مسالمتآمیز اقوام مهمی چون فارس، لر، بختیاری، عرب و … از نخستین خاستگاههای تمدن بشری و توسعه درونزاد بوده است. مرز تنوع گونهای در کارون به نهنگ ماهیان و کوسه میرسید و این ماهیان بزرگ تا اهواز نیز مشاهده میشدند. اما اینک نه تنها کشتیرانی در کارون ناممکن شده که پلهای آن روی رودی خاموش و خشک، تصویری غمانگیزدارند.
استاد! بهتر از ما میدانی که در دهه ۳۰، پس از چیرگی کودتای ۲۸ مرداد بر سرنوشت کشور، یک الگوی توسعه تقلیدی، ناکارآمد، و ناهماهنگ با زیست بوم برای ایران تدوین شد که یکی از نتایج آن ساخت و سازهای افراطی و سدسازی در آبخیزهای کشور بر پایه منافع شرکتهای سدساز بیگانه بود. حال آنکه ایرانیان سدسازان بسیار ماهری بودند که از سه هزار سال پیش نخستین سدها مانند بند بهمن یا سد شادروان یا نخستین فناوریهای پیچیده مانند نخستین سد قوسی جهان (سد ایزدخواست) یا بلندترین سد جهان (کریت طبس با ارتفاع ۶۰ متر، بلندترین سد جهان به مدت ۶۵۰ سال تا پیش از افتتاح سد هور امریکا) را در پرونده مدیریت آب خود داشتند. و نیز ایرانیان پیشینه پر ارزش دیگری را نیز در پرونده خود داشتند که همانا توقف هوشمندانه و از روی آگاهی سدسازی از ۷ سده پیش بود. انگیزه این گزینش، جلوگیری از تبخیر و هدررفت بسیار زیاد آب از دریاچه سدها، توجه به کارایی بسیار کوتاه مدت سدها، و توجه به اثرات درازمدت محیطی آنها بود. چیزی که امریکا تنها از دهه ۱۹۸۰ به آن پی برد و نه تنها سدسازی را متوقف کرد که به برچیدن سدها مشغول شد.
استاد گرامی! میدانی که قدرتهای جهانی پس از ۵۷ به گناه استقلالخواهی آنقدر سنگ به پای کشور عزیزمان زدند که نرسیدیم به مساله الگوی توسعه بپردازیم. همان الگوی تقلیدی ناسازگار را در شهرسازی و راهسازی و سدسازی و … ادامه دادیم. بنابر آن الگوی تقلیدی نزدیک به ۱۰۰ سد برای کارون تعریف شد که نیمی از آنها ساخته شده و نیم دیگر در راه است. در حالیکه سدسازی، تخصیصِ هزینۀ ناموثر و ناپایداری است که اگر از اثرات بیابانزایی شدید آن مانند ریزگرد، تغییر اقلیم، نابودی زیستگاههای جانوران و گیاهان بگذریم، جوامع بومی جلگه خوزستان، بزرگترین زیانکاران این داستان غمانگیزند.
انتظامی عزیز! شرکتهای سدساز راستش را به ما نگفتند و بسیاری از ما، از سیاستمدار و مسئول و هنرمند تا دانشگاهی و مردم ، در ۶ دههی گذشته آنها را باور کردیم. سال گذشته مسئولان کشور به خاطر مصائب بیشماری که سدسازی برای کشور ایجاد کرده است دستگاه سدساز یعنی وزارت نیرو را منحل و آن را با دو وزارت کشاورزی و نفت ادغام اعلام کردند. اما شرکتهای بزرگ سدساز با پول و قدرت خود این اقدام درست و در راستای توسعه پایدار ایران را عقیم گذاشتند.
شرکت “آب و نیرو” مهمترین سدساز حوضه زاگرس است که ۲۵ سد در پرونده دارد. کارون ۱، کارون ۳ و کارون ۴ ساخته شده است. و سد گتوند با فشار زیاد بر مردم روستاهایی که روستا و خانهشان زیر دریاچه سد مدفون خواهد شد دارد، آبگیری میشود. در مغایرت با اصول ۵۰ ، ۴۴ و ۴۸ قانون اساسی، کاهش شدید کمیت و کیفیت آب کارون و پیامد ناسازگار سدسازیها بر تنوع گونهای و کیفیت زیستگاهها را شاهدیم که بی توجه به حقوق مشروع و قانونی جوامع مولد و با تصرف حقابه کشاورزان، باغداران، مرتعداران، عشایر، نخلکاران و ماهیگیران خوزستان انجام می شود.
استاد گرامی! از تو میخواهیم از شرکت قدرتمند “آب و نیرو” بپرسی در مملکتی که به اعلام استادان دانشگاه علم و صنعت ایران، به اندازه نیاز همه دنیا توان تولید برق خورشیدی دارد و گران هم نیست، چرا نیروگاه برقابی میسازد؟ آن هم با اینهمه پیامدهای انسانی و محیطی؟ استاد عزیز! ساخت سد و بویژه سد برقابی در این کشور و با این اقلیم، اگر خیانت نباشد، اشتباه است.
انتظامی عزیز! از تو میخواهیم لختی خود را به جای کشاورزان و اهالی آبادیهای واقع در محدودهی مخزن سد گتوند بگذاری که اینک با زور و فشار زیاد از سوی شرکت “آب و نیرو” دارند تخلیه میشوند. آب و برقشان قطع شده و با پولی که به ازای خانه و کاشانه و زمین پدری به آنها داده میشود، حتی یک قبر هم در شهر مجاور نمیتوانند بخرند؛ چه رسد به خانه! اما به زور باید به دنبال بیکاری و بیگاری و سرنوشت غمانگیزی بروند که اشغال سرزمینشان از سوی شرکت “آب و نیرو” با نام توسعه برایشان رقم زده است.
استاد! از تو میخواهیم قطعهای در سوگ کارون بنوازی …
با تقدیم احترام
گروهی از فعالان محیط زیست ایران
امضاء کنندگان:
فاطمه ظفرنژاد، محمد درویش، هومان خاکپور، حسین آخانی، مژگان جمشیدی، فرشید فاریابى، حمیدرضا خدابخشی (رییس هیئت مدیره انجمن صنفی مهندسان صنعت آب خوزستان)، محسن حیدری، انجمن محیط زیستی تسنیم، عباس محمدی، دکتر مخدوم، خانم دکتر مبرقعی و دکتر لیاقتی از انجمن ارزیابی، دکتر آل داوود و دکتر جوالچی و شمیم فیروزبخت و شهلا خداوردی از انجمن حمایت از حیوانات، مجتبی گهستونی، حمیدرضا میرزاده، شقایق نبوی، مهدیه نصرتی، مهرداد مسیبی، بهار سلاحورزی، شاهین سپنتا، مسعود باقرزاده کریمی، محمودرضا همامی، مهدی خاقانی، مریم رحمانی، مرتضی پرورش، سیمین عیدیوند، امین خزاعی، مریم رحمانی، مجید کیانی، کوشان مهران، مهتا طاهریاهوازی، مسعود کرامتی، الهه پورکریمی، آیدین پورخامنه، ستاره بابکی، بهجت مهرابی، بهاره قادری، احمد پازوکی، نگار فیضآبادی، پورنگ پورحسینی، مهلقا کاشفی، محمدرضا پولادی، انجمن دوستداران میراث فرهنگی خوزستان تاریانا، گروه دوستداران کازرون، ثریا حبیبی، فریبرز حاتمی، مسعود بربر، نگار فیضآبادی، مریم انوری، محمد سالمی، احمد افقهی، فاطمه ولیان، انجمن دوستداران طبیعت و محیط زیست شهرستان های ایذه، دهدز و باغملک، هومن روانبخش، نازیلا زیاری، پانتهآ اردانی، امیر سررشتهداری، نازلی یزدیزاده، رسول صیقلی، سعید کلافی، شیرین ملکی، نرگس سلیمی، سارا محمدی، امیر رضاپناه، امیر حسام، کیانا گودرز، فاضله حریریفر، کاوه اشکشی، الهه موسوی، محمد ارجمند، بنفشه یثربی، قریب برزگر، امیر افشار، بهزاد رییسیان، فرزانه مرادی، مریم چهاربالش، معصومه شهباز، مجید تیموری، بهمن پدرود، سیما بهادری، علی فتوتی، سمیه مراقی، سیما فاخران، مجید رحمانی، برمک اسلامی، حسین مرادی، آذردخت فروغنوذری، نفیسه بابازاده، سالار درافشان، فاطمه رعیتپیشه، کوشا داب، آرزو مدنی، یونس یوسفی، الهام کریمی، اصغر طهماسبی، ناصر رازجو، مرضیه هادی، نیره سعادتی، سیاوش آریا، محمد سنگل زاده، عالمه حریریفر، رضا بیات، کیانا ناصری، حسین ابطحی، الهه معروضی، اشکان رضوی، علیرضا صادقی، امین طباطبایی، جواد سلیمانزاده، محسن قاسمیشاد، علیرضا افشاری، موسسه نوسازی و توسعه پایدار بختیاری، مریم پارسه، احمد افروزیان، ایمان مصطفیپور، حسن احمدپور، موسسه فرهنگی ورزشی و خدماتی خوزستانیهای مقیم استان تهران، آرمیتا ارشاهکرمی، نغمه هنیش، مسعود مطلبیقاین، الناز خزاعی، مهرداد معدنچی، سیدیاسر حقانی، آرزو مدنی، سیدمحمد هاشمی، سهیلا برزگر، کاظم کلهر، کامران نصراللهی، دینا هواکیمیان، فرینوش اکبرزاده، جمیله فرزانه، بهاره نوریصفا، مجید محمدی، مینا شیروانی، نرگس روحانی، مهدی حاجتی، مرضیه برزگر، فاطمه حاتمی، وحید رییسیدهکردی، شیما ارغوانی، محمد مشکور، امیر کیوانفرقانی، مریم بردخوانی، شایان دکامی، همایون همتی، زریندخت عالی، رحیم فروغی، زهره صیادی، مرتضی مفیدی، مینا کامران، محسن نورانی، علی سریزدی، حسین تقدیسی، مرجان جهانشیری
رونوشت:
دفتر مقام معظم رهبری، ریاست مجلس خبرگان، ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام، ریاست قوه قضائیه، ریاست قوه مقننه، ریاست جمهوری، ریاست سازمان بازرسی کل کشور، وزیر نیرو، وزیر نفت، وزیر جهاد کشاورزی، ریاست سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، ریاست سازمان حفاظت محیط زیست، ریاست سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری، استاندار خوزستان، شهردار تهران