majid nafisi 01

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

majid nafisi 01

majid nafisi 01مجید نفیسی

امروز باران خون تو را می شوید

و از سنگفرش خیابان پاک می کند

تنها، لبخند آفتابی توست

که همچنان بجا می ماند

و چوب بلند بیس بالت

که به دیوار تکیه داده است

و کوله سنگین کتابهایت

که منتظر شانه های توست.

نفرین بر دستی که تفنگ را آفرید

و نفرین بر دستی که آن را پشت شیشه نهاد

و نفرین بر دستی که ماشه ی آن را کشید!

من

چون پوکه ی گلوله ای

سرد و خالی ام

زیرا می دانم که مادرت

دیگر از کنار هیچ مدرسه ای

نخواهد گذشت

و بر سکوی هیچ ورزشگاهی

نخواهد نشست

و حفره ی خالی اجاق گاز را

نخواهد گشود

تا در آن “تورتیا”های خوشبو را

برای شام تو گرم کند.

سوم مارس ۲۰۰۶

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.