جناب مهندس قائم مقام با سلام مقاله حاضرت عالی را در مورد مساله فلسطین خواندم. به نظر حقیر شما یا وارد موضوعاتی که در مورد آن زیاد آگاهی ندارید نشوید، و یا حد اقل اول مطالعه کنید، بعد قلم به دست بگیرید. البته صلاح مملکت خویش خسروان دانند. جناب مهندس، ریشه مساله فلسطین در اشغال بی‌رحمانه سرزمین‌های فلسطین توسط اسرائیل در ده‌ها سال گذشته است. ریشه مساله در به وجود آوردن یک سیستم اپارتید در سرزمین‌های فلسطین توسط اسرائیل است که نه سرزمین هارا تخلیه می‌کند، و نه به مردم فلسطین حقوقی مساوی حقوق مردم اسرائیل میدهد. ریشه مساله در دزدیدن منابع طبیعی و ویرانی میراث تاریخی-فرهنگی فلسطینیان به قصد نابودی آنها است. ریشه قضیه در دولت فاشیست اسرائیل است. این مسائل بین فلسطینی‌ها و اسرائیل در زمان شاه هم که حکومت آن طرفدار اسرائیل بود وجود داشت، و بنابر این ریشه مساله اصلا ربطی به رژیم ولایت فقیه نداره. رژیم ولایت فقیه فقط از شرایطی که اسرائیل به وجود آورده استفاده میکنه. در مورد حماس هم پیشنهاد می‌کنم که حضرت عالی خیلی خیلی بیشتر بخوانید: ۱. حماس با کمک اسرائیل در سال ۱۹۸۷ تشکیل شد، چرا که اسرائیل می‌خواست در برابر فتح که سکولار است یک رقیب بوجود بیاورد. ۲. از لحاظ ایدئولژیک هیچ رابطه‌ای بین رژیم ولایت فقیه و حماس نیست. حماس، یک سازمان سنی، شاخه فلسطینی اخوانلمسلمین است، نه رژیم ولایت فقیه شیعه. ۳. حماس، به تصدیق متخصصین بیطرف، برنامه و اهداف خودرا را دارد و دنبال رو رژیم ولایت فقیه نیست، کما اینکه به محض آغاز تظاهرات در سوریه دفاتر خود را در دمشق بست، و هم چنین در بسیاری از کنفرانس‌ها در تهران شرکت نکرده. البته، وقتی که رژیم ولایت فقیه به آن اسلحه یا پول میدهد، قبول می‌کند، چرا که کشور‌های فاسد و بی‌عرضه عرب چنین کاری را نمی‌‌کنند. ۴. محمود عباس، “پرزیدنت دولت خود گردان فلسطین،” شخصیتی بسیار ضعیف، و فتح یک سازمان بسیار فاسد می‌باشد. در عوض حماس بسیار دور از فساد بوده، و بسیار به مردم کمک می‌کند. انتخابات ۲۰۰۶ در فلسطین، که به اصرار بوش بر گذار شد و توسط جیمی کارتر به عنوان یک انتخابات کاملا دمکراتیک اعلام شد، نشان داد که حماس، چه ما خوشمان بیاید و چه بدمان بیاید، بسیار بین مردم فلسطین محبوب است. این‌ها البته به معنی حمایت از رادیکال‌های فلسطینی‌اسلامی نیست. این‌ها به معنی طرفداری از نظام سیاسی مورد نظر حماس، یعنی یک حکومت اسلامی محافظه کار نیست. هدف بنده در اینجا این است که عرض کنم، مقاله حضرت عالی اگرچه ظاهرا بیطرف است، ولی در واقع بسیار یک طرفه و فاقد بنیان است. حضرت عالی دشمنی خود با رژیم ولایت فقیه را، که بسیار محق هم می‌باشد، عقده گشایی فرموده با حمله به حماس. این نه بیطرفانه است، نه درست است، نه دارای مبانی قوی است، و نه با حقایق در انطباق است. خود دانید. با احترام محمد سهیمی
ارگان رسمی حزب سوسیال دموکرات و لائیک ایران
منو
