آتش به اختیار, به چه معناست؟ (محسن حیدریان)

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

فرمان “آتش به اختیار” دیروز آیت الله خامنه ای نقطه عطف مهمی در ستیزه جویی آشکار وی در مبارزه با دولت روحانی است. چنین فرمانی از سوی رهبری که مهمترین مواضع کلیدی حاکمیت، قوه قضاییه و سپاه پاسداران و سیستم امنیتی و اطلاعاتی کشور را در دست دارد، اما به دلیل ناکامی در اعمال رای اقلیت اصول گرا، به مبارزه با حاکمیت اکثریت جامعه برخاسته، حتی در تاریخ جهان نیز بی سابقه است.

شکست های پی در پی اخلاقی و سیاسی آقای خامنه ای، کارشکنی های متعدد وی در برابر اصلاحات و بوِیزه شکست سنگین نامزد مطلوب او در انتخابات اخیر سبب شده است که ایشان بطور علنی همچون سخنگوی تند روان مذهبی در راس حاکمیت، پا به میدان گذاشته است.

این رویکرد آقای خامنه ای نشان میدهد که ایران پا به دورانی گذاشته است که نه افکار عمومی، نه اصلاح طلبان و اعتدالیون در برابر کارشکنی های ولی فقیه حاضر به عقب نشینی نیستند و از سوی دیگر” رهبری” نمی خواهد به خواست افکار عمومی در همراهی با اصلاحات و توسعه سیاسی و تقسیم منصفانه تر قدرت تن در دهد.

تاکید آقای خامنه ای در کاربرد اصطلاحات نظامی آن هم علیه دولتی که تنها چند هفته ای از پیروزی اش در یک رفرندوم ملی نگذشته است، یکبار دیگر نشانه سقوط وی از مقام رهبری یک کشور به سخنگوی اقلیتی شکست خورده ، غیر متمدن و بازنده ای لجوج است.

اما این بازنده بد که حتی در باره پخش صدای شجریان از سیمای جمهوری اسلامی “دبه” می کند، این بار با تشویق دانشجویان بسیجی به گشودن “آتش به اختیار” علیه دولت، آشکارا به جایگاه یک گروه زیر زمینی چریکی سقوط کرده است. این رویکرد اقای خامنه ای همچون به سیم آخر زده ای می ماند که در پی براندازی یک دولت قانونی از راه های خشونت آمیز و ضربتی است.

ایشان به صراحت تمام از دانشجویان بسیجی خواسته است که ” خودتان را در صفوف مقدم مبارزه و درگیری بدانید”، “آتش به اختیار باشید”؛ “خودتان اقدام کنید”. چون “دولت اختلال دارد و اصلا تعطیل است.”

بی تردید شکست سنگین ابراهیم رئیسی نامزد یگانه اقتدار گرایان و تندروان مذهبی که تمام سناریو های مربوط به جایگزینی وی در نقش “رهبر سوم” را بر باد داد، عامل مهمی در این رفتارخطرناک و ماجراجویانه خامنه ای است.

آقای خامنه ای اینک با چنین فرمانی خود به چهره اصلی “قدرت پنهان” تبدیل شده و راه را برای ایجاد هرج و مرج و آشوب در کشور گشوده است.

فرمان “آتش به اختیار” آقای خامنه ای از این نظر هم در تاریخ ایران و جهان بی سابقه است که جای حکومت و اپوزیسیون را عوض می کند. دفاع از قانون و آرامش و حاکمیت دولت به عهده مردم ، دولت و اپوزیسیون اصلاح طلب گذاشته شده است و ایجاد وضعیت جنگل و قهر و بهم زدن قرار داد میان رای دهندگان و منتخبین، به حاکمیت ولی فقیه واگذار می شود.

آقای خامنه ای با این رویکرد حتی الگوی رفتاری خود مبنی بر آمریت، پنهانکاری و نرمش را که تا حدی در کلیدی ترین نزاع های درونی نظام در گرهکاههایی نظیر “لباس شخصی ها”، حصر موسوی و کروبی، از “نرمش قهرمانانه ” تا دمیدن در آتش ضد امریکایی در موضوع “برجام” به کار می برد، زیر پا گذاشته است.

این رویکرد انتقام گیرانه آقای خامنه ای نشانه آغاز دور تازه ای از کارشکنی های بحران ساز در پهنه های سیاست داخلی و نیز وضعیت ایران در پهنه بین اللمی است.

نیروهای سیاسی داخل و خارج از کشور و مردم اگاه ایران که همسو با یکدیگر، در انتخابات ۲۹ اردیبهشت ماه لحظه تاریخی را بدرستی تشخیص دادند؛ و با بلوغ سیاسی هدفمند خطر چیرگی نیروهای راست افراطی را دفع کردند، اینک باید با هشیاری آماده مقابله با کارشکنی های پیش رو باشند. این فرمان نشانه سراسیمگی و ناتوانی رهبری است که نه بصیرت دارد و نه شرایط داخلی و منطقه ای ایران را می فهمد و نه از خویشنداری و مدارا گری در پذیرش یک شکست سیاسی برخوردار است. این فرمان را باید همچون هشداری برای ایجاد موج تازه ای از سرکوب و هرج و مرج در کشور برای به عقب نشاندن دولت و افکار عمومی مردم تلقی کرد. یک جنبه دیگر فرمان چریکی “آتش به اختیار” تحمیل وزرایی به کابیته دولت روحانی در پستهای کلیدی است. تصادفی نیست که فرمان “آتش به اختیار” دیروز آیت الله خامنه ای با دور جدیدی از حملات اصول گرایان علیه برجام همراه شده است.

وظیفه دولت منتخب مردم کسب رضایت عمومی، دفاع از آرامش و آزادیهای قانونی و تنش زدایی در پهنه سیاست خارجی در منطقه پر آشوب خاورمیانه است.

آقای خامنه ای در بیاعتنائی به افکار عمومی و خواستهای مردم، در پی براندازی نرم دولت قانونی روحانی است.

وی می کوشد به شکل غیر قانونی شرایط جایگزینی جانشین خود را فراهم کند. هدف دیگر وی تحمیل مهره های نا مطلوب در دولت روحانی، در پناه هرج و مرج ناشی از فرمان “آتش به اختیار” است. دولت روحانی با تکیه بر افکار عمومی مردم آگاه ایران نباید تسلیم خواستهای غیر قانونی و آمرانه آقای خامنه ای شود.

آتش به اختیار, به چه معناست؟ (محسن حیدریان)

مطالب مرتبط با این موضوع :

3 پاسخ

  1. خامنه ای تمامی فضائل بچه بازها را دارد. اضافه بر این ایشون دکل باز هم هستند. برای همین حسادت و بیشرفی و دینداری مثاثی ست که معجون این مردک مخنث را می سازد.

  2. جناب آقای حیدریان

    کسی که برایتان می نویسد ، از آشنایان دیرین شماست . تحلیلهای آبکی تان ، نشان از درک نادرست شما از مکتبی است ( مارکسیسم لنینیسم ) که هیچ گاه به آن باور و ایمان قلبی نداشتید .

    چنان از دولت قانونی ی حسن روحانی صحبت می کنید و قانونی بودنش را بارها تاکید می نمایید ، انگار نمی دانید ، در نمایش مسخره ی از پیش تعیین شده ی خامنه ای شرکت کردید که با زیرکی موفق گشت ، بیش از هفتاد درصد مردم را به پای صندقهای رای کشاند .

    در حالیکه اگر دست به کار نمی شد و چهره ی منفوری به نام رییسی را به عنوان کاندیدای رقیب روحانی وارد گود نمی کرد ، بی شک بسیاری از مردم مانند سال ۸۴ با انتخابات قهر می کردند و تنها سی نهایتا چهل درصد شرکت می نمودند

    این حسن روحانی ی رییس جمهور منتخب شما ، نوچه ی همان خامنه ای است و در واقع با اجازه ی رهبر دوباره تایید صلاحیت شد و با خواست وی پیروز انتخابات گردید .

    پس بیخود صحبت از عصبانیت خامنه ای از پیروزی روحانی و شکست رییسی نکنید که اتفاقا خرسندترین کس از نتیجه ی انتخابات ( به عبارت درست تر پیروز واقعی ) خامنه ای بود که با ترفند خویش توانست مردمان ساده را بفریبد و دوباره به پای صندقهای رای کشاند و با این کار نظام نامشروع خویش را مشروعیتی دیگر همچون انتخابات پیشین ببخشد

    ملت ایران با شرکتش در انتخابات بیست سال اخیر حکومت ، نادانسته عملا خود را مقصر در اسیر بودن نظامی کرده ، زندگی را ۳۸ سال به کامش تلخ نموده است .

    اگر شرکت مردم مذهبی ( خصوصا کارگران و زحمتکشان ) در انتخابات بیست سال گذشته قابل اغماض باشد ، حضور مردم مرفه و نیمه مرفه و بخش قابل توجهی از طبقه ی متوسط که نه چندان مذهبی هستند و نه چشم دیدن حکومت ملایان را دارند ، ولی با استدلال مسخره ی انتخاب بد از بدتر و در این دوره ، جنایتکار از جنایتکارتر ، با شرکت در انتخابات ، به ملت و کشورشان خیانت می کنند و تاریخ و آیندگان آنها را نخواهند بخشید و شما هم در زمره ی این اشخاص سرافکنده می باشید ،

    درضمن ، برخلاف نظر شما و گردانندگان نشریه ی شیطانی ی « راده توده » این اصلاح طلبان هستند بدترند و نه اصولگرایان .

    اگر حافظه تان را از دست داده و آلزایمر گرفته اید ، به یادتان می آورم . حزب توده ایران در سالهای اول انقلاب ، آن بخش از حکومت را حمایت می کرد ، پیروان راستین خمینی بودند و طرفداران مستضعفان و امروز آنها اصولگرا ( حزب اللهی ) هستند و نه مذهبیون دیروزی که امروز اصلاح طلب گردیده و شیفته ی دولت آمریکا شده و می خواهند کشور را همان سمتی برند ، نظام پلید شاهی می برد ( دامان غرب )

    در این لحظه محمد مشمول زنگ می زند

    حال متوجه شدید آقای حیدریان ، چقدر از راه و آرمانهای حزب توده ایران ( حزب سابقتان ) فاصله گرفته اید ؟

    در پایان هم بد نیست ، به شما این خبر را بدهم :

    بزودی شاعری از زحمتکشان برخواهد خاست ، پرچم انقلاب را بدست خواهد گرفت ، ملتش را به میدان مبارزه علیه رژیم دعوت خواهد کرد و مردم هم ( بویژه کارگران و زحمتکشان ) به ندای وی لبیک خواهند گفت و رژیم ملایان را سرنگون ، دولتی شورایی متشکل از احزاب و سازمانهای سیاسی جایگزین و در راس آن حزب توده ایران حزب طراز نوین طبقه ی کارگر را قرار خواهد داد .

    این شاعر همان شاعری است ، سیاوش کسرایی در سروده ای به نام « پس از من شاعری آید » ضمیر نا خود آگاهش ، پیش بینی ی آمدنش را کرده است

    با باور و ایمان به انقلاب نوین ملتمان در سال جاری

    امید فردایان

    شنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۶

  3. امید فردایان ۲۰ خرداد, ۱۳۹۶ at ۹:۵۴ ب.ظ

    جناب آقای حیدریان

    کسی که برایتان می نویسد ، از آشنایان دیرین شماست . تحلیلهای آبکی تان ، نشان از درک نادرست شما از مکتبی است ( مارکسیسم لنینیسم ) که هیچ گاه به آن باور و ایمان قلبی نداشتید .

    چنان از دولت قانونی ی حسن روحانی صحبت می کنید و قانونی بودنش را بارها تاکید می نمایید ، انگار نمی دانید ، در نمایش مسخره ی از پیش تعیین شده ی خامنه ای شرکت کردید که با زیرکی موفق گشت ، بیش از هفتاد درصد مردم را به پای صندقهای رای کشاند .

    در حالیکه اگر دست به کار نمی شد و چهره ی منفوری به نام رییسی را به عنوان کاندیدای رقیب روحانی وارد گود نمی کرد ، بی شک بسیاری از مردم مانند سال ۸۴ با انتخابات قهر می کردند و تنها سی نهایتا چهل درصد شرکت می نمودند

    این حسن روحانی ی رییس جمهور منتخب شما ، نوچه ی همان خامنه ای است و در واقع با اجازه ی رهبر دوباره تایید صلاحیت شد و با خواست وی پیروز انتخابات گردید .

    پس بیخود صحبت از عصبانیت خامنه ای از پیروزی روحانی و شکست رییسی نکنید که اتفاقا خرسندترین کس از نتیجه ی انتخابات ( به عبارت درست تر پیروز واقعی ) خامنه ای بود که با ترفند خویش توانست مردمان ساده را بفریبد و دوباره به پای صندقهای رای کشاند و با این کار نظام نامشروع خویش را مشروعیتی دیگر همچون انتخابات پیشین ببخشد

    ملت ایران با شرکتش در انتخابات بیست سال اخیر حکومت ، نادانسته عملا خود را مقصر در اسیر بودن نظامی کرده ، زندگی را ۳۸ سال به کامش تلخ نموده است .

    اگر شرکت مردم مذهبی ( خصوصا کارگران و زحمتکشان ) در انتخابات بیست سال گذشته قابل اغماض باشد ، حضور مردم مرفه و نیمه مرفه و بخش قابل توجهی از طبقه ی متوسط که نه چندان مذهبی هستند و نه چشم دیدن حکومت ملایان را دارند ، ولی با استدلال مسخره ی انتخاب بد از بدتر و در این دوره ، جنایتکار از جنایتکارتر ، با شرکت در انتخابات ، به ملت و کشورشان خیانت می کنند و تاریخ و آیندگان آنها را نخواهند بخشید و شما هم در زمره ی این اشخاص سرافکنده می باشید ،

    درضمن ، برخلاف نظر شما و گردانندگان نشریه ی شیطانی ی « راده توده » این اصلاح طلبان هستند بدترند و نه اصولگرایان .

    اگر حافظه تان را از دست داده و آلزایمر گرفته اید ، به یادتان می آورم . حزب توده ایران در سالهای اول انقلاب ، آن بخش از حکومت را حمایت می کرد ، پیروان راستین خمینی بودند و طرفداران مستضعفان و امروز آنها اصولگرا ( حزب اللهی ) هستند و نه مذهبیون دیروزی که امروز اصلاح طلب گردیده و شیفته ی دولت آمریکا شده و می خواهند کشور را همان سمتی برند ، نظام پلید شاهی می برد ( دامان غرب )

    حال متوجه شدید آقای حیدریان ، چقدر از راه و آرمانهای حزب توده ایران ( حزب سابقتان ) فاصله گرفته اید ؟

    در پایان هم بد نیست ، به شما این خبر را بدهم :

    بزودی شاعری از زحمتکشان برخواهد خاست ، پرچم انقلاب را بدست خواهد گرفت ، ملتش را به میدان مبارزه علیه رژیم دعوت خواهد کرد و مردم هم ( بویژه کارگران و زحمتکشان ) به ندای وی لبیک خواهند گفت و رژیم ملایان را سرنگون ، دولتی شورایی متشکل از احزاب و سازمانهای سیاسی جایگزین و در راس آن حزب توده ایران حزب طراز نوین طبقه ی کارگر را قرار خواهد داد .

    این شاعر همان شاعری است ، سیاوش کسرایی در سروده ای به نام « پس از من شاعری آید » ضمیر نا خود آگاهش ، پیش بینی ی آمدنش را کرده است

    با باور و ایمان به انقلاب نوین ملتمان در سال جاری

    امید فردایان

    شنبه ۲۰ خرداد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.