obama 02

گزینه‌های آمریکا: کنارآمدن، بمباران، معامله

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

obama 02

obama 02ایران بار دیگر پس از وقفه‌ای کوتاه مدت به صفحه نخست مطبوعات بازگشته است: مذاکرات با هدف جلوگیری از ساخت بمب هسته‌ای توسط این کشور ازسرگرفته شده است. در شرایطی که این کشور از تحریم‌های بین‌المللی با رهبری دولت کنونی آمریکا آسیب دیده با تأکید بر صلح‌آمیز بودن برنامه هسته‌ای‌اش تعداد سانتیریفیوژها را در مراکز هسته‌ای‌اش افزایش داده. صدای طبل جنگ یک‌طرفه اسرائیل علیه ایران بلند شده و آمریکا درصدد حملات سایبری خرابکارانه بیشتر به این کشور است و در این میان ملاها سلاح بیشتری به سوریه، متحد منطقه‌ای خود ارسال می کنند.

در این‌جا این سؤال به ذهن خطور می‌کند که «آیا باید با ایران هسته‌ای کنار آمد؟» یا به گفته دولتمردان اسرائیل «این کشور را بمباران کرد».

اما دیدگاه غالب این است که ایران هسته‌ای را نمی‌توان به‌راحتی مهار کرد، دیدگاهی که هم باراک اوباما، رئیس‌جمهور آمریکا و هم میت رامنی، نامزد جمهوریخواه و رقیب او در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، با آن توافق دارند.

اگرچه افراد «اندیشمندی» وجود دارند که با توجه به تجربیات گذشته و اطمینانی که در طول زمان محک زده شده، به ایران هسته‌ای می‌اندیشند؛ به باور آن‌ها اگر زرادخانه آمریکا برای چندین دهه جنگ سرد مانع از اتحاد جماهیر شوروی شد و باعث شده که تجهیزات هسته‌ای کره شمالی در خاک این کشور حفظ شود و اگر هند و پاکستان یکدیگر را در یک بن‌بست هسته‌ای قرار داده‌اند چرا نباید به همین روش مشابه مانع از سلاح هسته‌ای ایران شد.

نکته این است که فکر می‌کردیم با تشدید تحریم‌های بین‌المللی و چند حمله سایبری، می‌توان ایران را از ادامه اجرای برنامه هسته‌ای بازداشت اما این فقط یک خیال بود.

باید این موضوع را روشن‌تر بررسی کرد؛ تصور کنید که دولتمردان دین‌مدار ایران مصمم هستند سلاح هسته‌ای بسازند اگرچه تحلیلگران غربی می‌گویند که هیچ شواهدی وجود ندارد که نشانگر تصمیم و عزم رهبر عالی این کشور برای ساخت سلاح هسته‌ای باشد. اما زمانی که یک کشور در محاصره همسایگان دشمن و پنج قدرت هسته‌ای قرار گرفته امنیت خود را با تکیه بر زرادخانه هسته‌ای‌اش درنظر می‌گیرد.

تصور کنید که دیپلماسی، تحریم‌ها و ویروس‌های کامپیوتری نمی‌تواند مانع از اهداف هسته‌ای حکومت ایران شود؛ به‌نظر می‌رسد که این‌گونه اقدام‌ها سرعت برنامه هسته‌ای ایران را آهسته کرده اما ذخایر سوخت غنی‌شده ایران ازنظر مقدار و درجه غنی‌سازی بیشتر شده. حال باید پرسید که گام بعدی چیست.

اقدام بازدارنده و بمباران تأسیسات غنی‌سازی اورانیوم در ایران مستلزم تدارک گسترده آمریکا است اما این اقدام پیامدهای ناگواری دارد زیرا علاوه بر تلفات انسانی آنی، بهای بسیار سنگینی دارد؛ ایرانیان خشمگین به حمایت از حکومتی برمی‌خیزند که اکنون به‌شدت نامحبوب است، ایران و دست‌نشاندگانش در بلندمدت اهداف آمریکایی و اسرائیلی را هدف حملات قرار خواهند داد، آتش نفرت از آمریکا در کشورهای عربی با قدرت‌های نوظهور شعله‌ور خواهد شد، القاعده و گروه‌های حامی آن شروع به یارگیری جدید خواهند کرد، شوک نفتی به اقتصاد لرزان جهان وارد خواهد شد و جبهه متحدی که اوباما برای انزوای ایران گردهم آورده از هم می‌پاشد.

تمام این پیامدها یک طرف و پیامد دیگر این است که عزم رهبران ایران برای جلوگیری از حملات بعدی دوبرابر خواهد شد و این بار خط تولید هسته‌ای را سریع‌تر و عمیق‌تر در زیرزمین ازسر خواهند گرفت.

درنتیجه این اتفاق نظر وجود دارد که حمله بازدارنده به ایران پایانی بر برنامه هسته‌ای این کشور نخواهد بود بلکه تنها اجرای این برنامه را برای چند سال به تأخیر خواهد انداخت.

حال تصور کنید که ایران در راه ساخت سلاح هسته‌ای و ورود به باشگاه قدرت‌های هسته‌ای موفق شود:

با وجود شعارهای تند، باور این که هدف از برنامه هسته‌ای ایران نابودی اسرائیل است، دشوار است. البته ایران یک کشور بی‌رحم، دروغ‌گو و مداخله‌گر است اما اسرائیل یک قدرت هسته‌ای است که مورد حمایت یک قدرت هسته‌ای بزرگ‌تر است؛ پیش از آن که موشک‌های ایران به تل آویو برسد موجی از کلاهک‌های هسته‌ای اسرائیل ایران را به خاکستر تبدیل خواهد کرد؛ ایران احتمالاً گنده لات‌های متعصب خود را به عملیات انتحاری تشویق خواهد کرد اما ملاها اهل خودکشی نیستد.

چند استدلال دیگر علیه پذیرفتن ایران هسته‌ای وجود دارد:

نخست: اگر ایران به سلاح هسته‌ای دست یابد آنگاه برای اقدامات مداخله‌جویانه در منطقه به‌طور مستقیم یا ازطریق دست‌نشاندگانش مانند حزب‌الله جسور خواهد شد.

استدلال بعدی این است که اگر ایران بمب هسته‌ای بسازد یک مسابقه تسلیحات هسته‌ای در منطقه به راه خواهد افتاد؛ در این نگرانی احتمالاً اغراق شده زیرا برنامه هسته‌ای ساده و آسان به دست نمی‌آید اما دولت سعودی که ایران را «سر افعی» نامیده احتمالاً وسوسه خواهد شد و از پاکستان بمب خواهد خرید اگرچه مصر، ترکیه و  سایر کشورها دلیل قاطعانه‌ای برای پیوستن به این مسابقه نمی‌بینند.

بدترین نگرانی این خطر است که بحران میان ایران و اسرائیل از کنترل خارج شود؛ با توجه به سابقه نبود اعتماد و گفت‌وگو (میان دوطرف) احتمال دارد که برخی از طراحان جنگ از یک کشور حدس بزند که خطر حمله هسته‌ای قریب‌‌الوقوع است و آغازگر جنگ شود.

در پایان این استدلال‌ها همان دو گزینه ناگوار با پیامدهای غیرقابل پیش‌بینی باقی می‌ماند اما با توجه به پیامدهای پس از جنگ عراق باید به اجبار «خطرات ایران هسته‌ای را بر قمار جنگ بازدارنده پذیرفت».

اما زمانی که سیاستمداران با گزینه‌های نامناسب روبه‌رو هستند، گزینه‌های جدیدی مطرح می‌کنند؛ سومین گزینه این است که معامله‌ای را با ایران مطرح کرد که به این کشور اجازه بدهد اورانیوم را برای کاربرد صلح‌آمیز غنی‌سازی کند و چون ایران تقلب می‌کند به‌شدت مراقب رعایت موارد ایمنی این گزینه بود و بعد به‌تدریج تحریم‌ها را کم کرد.

البته پیشنهاد گزینه سوم یعنی گفت‌وگو با ایران برسر یک معامله تا پیش از ماه نوامبر اتفاق نخواهد افتاد زیرا هرگونه امتیاز آمریکا با اعتراض جمهوریخواهان روبه‌رو خواهد شد و آن را رهاکردن اسرائیل و پاداش به حکومتی درنظر خواهند گرفت که به‌تازگی جنبش دموکراسی داخلی را به‌شدت سرکوب کرده است.

گفت‌وگو با ایران برسر یک معامله تا پیش از ماه نوامبر اتفاق نخواهد افتاد زیرا هرگونه امتیاز آمریکا با اعتراض جمهوریخواهان روبه‌رو خواهد شد و آن را رهاکردن اسرائیل و پاداش به حکومتی درنظر خواهند گرفت که به‌تازگی جنبش دموکراسی داخلی را به‌شدت سرکوب کرده است.

منبع : مردمک

 

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.