ائلچین حاتمی
تهران میزبان شانزدهمین اجلاس سران کشورهای غیرمتعهد می باشد که در تاریخ ۳۰ و ۳۱ اگوست با شرکت سران کشورهای عضو برگزار می شود. این اجلاس در شرایطی برگزار می شود که حکومت ایران با بحران های اقتصادی و اجتماعی شدید داخلی و انزوای گسترده سیاسی از طرف جامعه جهانی دست و پنجه نرم می کند. دولت احمدی نژاد به همین مناسبت شهر تهران را به مدت ۵ روز از ۲۶ آگوست تا ۳۱ آگوست تعطیل کرده است در مدت این ۵ روز به خاطر ترس از اعتراضات مردمی تدابیر شدید امنیتی در تهران و سایر نقاط ایران اتخاذ شده است و نظارت و کنترل بر شهر تهران و امنیت آن بنا به گفته معاون امنیتی استاندار تهران به سپاه پاسداران واگذار شده است.
بسیج کردن ۱۱۰ هزار نفر از پرسنل نیروی انتظامی و همکاری آنها با سپاه، وزارت اطلاعات و ستاد کل نیروهای مسلح بنا به اظهارات احمد رضا رادان جانشین فرماندهی انتظامی نشان می دهد که موضوع نه ایجاد نظم در داخل کشور بویژه شهر تهران بلکه بیشتر امنیتی است. حاکمیت ایران هراس از این دارد که مبادا در وضعیت اقتصادی و اجتماعی حاد و ملتهب کشور و انزوای شدید حاکمیت در سطح بین المللی مردم ناراضی به پا خیزند و در برابر چشمان سران غیر متعهد ها خواسته ها و انتقادهای خود را مطرح نمایند.
جنبش غیر متعهد ها در دهه ۱۹۶۰ با ابتکار و همفکری سران چند کشور در حال توسعه بخصوص جمال عبدالناصر از مصر، مارشال تیتو رهبر یوگسلاوی، جواهر لعل نهرو نخست وزیر هند و احمد سوکارنو رئیس جمهور اندونزی تشکیل شد. اکثر این افراد گرایشات چپ، ضد غربی و ضد اسرائیلی داشتند و از حمایت اتحاد جماهیر شوروی سابق برخوردار بودند. با اینکه در ظاهر امر سیاست مستقلی را دنبال می کردند ولی به بلوک کشورهای کمونیستی نزدیک بودند و یکی از اهداف اصلی آنها مبارزه با امپریالیسم و دخالت غرب بود. منظور از امپریالیسم نفوذ و برتری آمریکا و کشورهای غربی در اقصی نقاط دنیا بود که از سیاست اقتصاد آزاد و روابط متقابل پیروی می کردند. اکثر این کشورها عقب مانده، فقیر و بعضی ها هم در حال توسعه بودند می خواستند برتری کشورهای غربی بویژه آمریکا را به چالش بکشانند و اتحاد جماهیر شوروی سابق هم با استفاده ابزاری از برخی از این کشورها در زمینه مبارزه با امپریالیسمی که تصور می کردند می خواست از اهداف و فعالیت جنبش بهره برداری سیاسی بکند. ولی به عقیده بسیاری از کارشناسان سیاسی بعد از فروپاشی شوروی سابق و پایان جنگ سرد این جنبش از اهداف خود دورشده است با این که تلاش کرده اهداف و هویت جدیدی برای خود تعریف نماید ولی در طول چند دهه فعالیت جنبش نه در سابق و در حال حاضر نقش آن در تحولات و معادلات بین المللی ناچیز بوده است.
با استناد به بی بی سی جنبش غیر متعهد ها در حال حاضر ۱۲۰ عضواصلی و حدودا ۲۰ عضو ناظر دارد که بیشتر از کشورهای توسعه نیافته و در حال توسعه می باشند. از اوایل ماه سپتامبر سال ۲۰۱۲ با برگزاری شانزدهمین اجلاس سران کشورهای عضو ریاست جنبش غیر متعهد ها از مصر به ایران منتقل خواهد شد و حکومت این کشور بمدت ۳ سال ریاست این جنبش را برعهده خواهد داشت.
بسیاری از مقامات حکومت ایران بویژه افراد نزدیک به آیت الله علی خامنه ای رهبر دینی ایران بویژه فرماندهان سپاه و امامان جمعه در خطبه های خود برگزاری این اجلاس در تهران را به عنوان موفقیت حکومت ایران و فرصتی برای شکست تحریم های غرب و جامعه بین المللی وانمود کرده اند و چنین فکر می کنند که با نشستن ایران بر کرسی ریاست کشورهای عضو از برنامه بحث بر انگیز و پرمناقشه هسته ای ایران می توانند دفاع بکنند و ایران می تواند با جلب حمایت عملی این کشورها تلاش های دنیای غرب برای انزوای حکومت ایران را که بنظر حاکمیت اسلامی ایران دشمنان اسلام و ایران تلقی می شوند خنثی سازد. در واقع فعالیت پرهزینه ایران در این زمینه برای برون رفت از انزوای سیاسی و کاهش اثرات تحریم های بین الملی می باشد. بنابراین حکومت ایران برای فرار از این انزوای مهلک و دور زدن تحریم ها که در نتیجه سیاست های غیرعقلانی و ایدئولوزیک دولت مردان بویژه رهبر مطلق گرا و طرفداران آن و به دنبال آن عدم سازش با جامعه جهانی در مورد برنامه هسته ای سعی بر این دارند این اجلاس با موفقیت به پایان برسد تا اینکه بنظر آنها ایران بتواند نقش مهمی را معادلات بین المللی و منطقه ای بازی کند و در تحولات بین المللی حضور فعال داشته باشد.
مهمترین فعالیت این جنبش از بدو تشکیل نشست سران و نمایندگان کشورهای عضو هر سه سال یکبار در کشورهایی که کرسی ریاست را بصورت دوره ای بدست می گیرند می باشد. تا حالا اکثر این اجلاس ها با یک بیانیه کلی در مورد اهداف و فعالیت جنبش به پایان رسیده است. چون جنبش غیرمتعهدها بر خلاف سایر سازمان های بین المللی مثل سازمان ملل متحد و تشکیلات های تابعه مثل شورای امنیت، یونسکو، یونسف و … فاقد قدرت اجرایی و تصمیم گیری می باشد و در تحولات بین الملی مثل مبارزه با تروریزم، جنگ و صلح، جلوگیری از کشتار و نسل کشی، فعالیت در زمینه فقر و بهبود حقوق بشر، جلوگیری از گسترش سلاح های کشتار جمعی و غیره اثری از نقش غیر متعهد ها دیده نمی شود اگر هم بوده باشد خیلی ناچیز می باشد. در حال حاضر هم این جنبش به دلیل پارادوکس های موجود، تشتت آرا در بین اعضا، اختلاف نظرهای درونی جنبش و نداشتن مقر و دبیرخانه ثابت در یکی از کشورها ی عضو به عقیده اکثر کاشناسان سیاسی دیگر قدرت تاثیر گذاری خود را در تحولات بین المللی تقریبا بکلی از دست داده است.
دولت ایران با بزرگنمایی و بهره گیری از این اجلاس می خواهد انزوای سیاسی خود را پنهان کند و هدفش فرار از انزوا و بی تاثیر کردن تحریم های بین المللی و جلب حمایت کشورهای عضو برای حمایت از برنامه هسته ای ایران و حل بحران سوریه به نفع حکومت بشار اسد می باشد. اما با توجه به واقعیات و شرایط سیاسی بین المللی و منطقه ای عملی شدن هر کدام از این دستاوردها در شرایط کنونی به نفع حاکمیت ایران مشکل است. چون بدلیل پایبندی اعضای جنبش به قوانین بین المللی و رابطه نزدیک آنها با کشورهای غربی بخصوص آمریکا اکثریت اعضا جمهوری اسلامی را در رسیدن به این اهداف همراهی نخواهند کرد و این اجلاس دست آوردی جز ژست سیاسی کاذب در برابر غرب برای حاکمیت ایران ببار نخواهد آورد. کشورهایی که نفوظ غرب بویژه آمریکا در آنها بالاست و به عنوان متحد استراتژیک این کشور محسوب می شوند و در جنبش حضور دارند بعید بنظر می رسد قوانین بین الملی و تحریم های غرب را زیر پا گذاشته نفت ایران را خریداری کنند و ایران را برای فرار و دور زدن تحریم ها یاری کنند. در مورد برنامه هسته ای هم مثل قبل احتمالا جنبش به دادن یک بیانیه اکتفا کند که فقط روی کاغذ مانده و ارزش عملی و اجرایی نخواهد داشت. برخی کشورهای عضو بخصوص کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی و اکثر کشورهای عربی که عضو جنبش هستند هیچ اقدامی در حل بحران سوریه بنفع حکومت بشار اسد نخواهند کرد چون اکثریت قریب به اتفاق آنها از مخالفان حمایت کرده و جنایات حکومت بشار اسد را محکوم می کنند. اکثر این کشورها موضع سیاسی متفاوت و متضاد با دولت ایران که از بشار اسد حمایت می کند دارند. در صورت ادامه وضع موجود یعنی سیاست تنش آلود حاکمیت ایران با جامعه بین الملل و عدم پایبندی آن به اصول و قواعد بین المللی احتمالا بعضی از کشورهای عضو مثل هند به ایران در پروژه نفت در برابر غذا که برای آینده ایران پیش بینی شده است کمک کنند. معامله پایاپای نفت ایران با مواد غذایی را در دستور سیاست های اقتصادی کشور خود قرار دهند.
تعطیلی شهر تهران و حومه در زمان برگزاری اجلاس سران غیر متعهد در تهران بنا به گزارش روزنامه شرق روزانه نزدیک به یک میلیارد دلار ضرر را برای کشور تحمیل کرده است. در نتیجه این تلاش بیهوده و محاسبات اشتباه و به دور از اندیشه دولتمردان حکومت جمهوری اسلامی که هیچ سودی بجز تامین اهداف ایدئولوژیک حکومت برای مردم ایران نخواهد داشت صدمات جبران ناپذیری به کسب و کار مردم وارد شده است و به نارضایتی عمیق عمومی دامن زده است.
حال به عقیده کارشناسان و صاحب نظران سیاسی بعد از نشستن دولت ایران بر کرسی ریاست احتمالا دیگر این جنبش برای اکثر کشورهای عضو جذابیت و دلیلی برای همراهی و قرار گرفتن در کنار ایران منزوی که به تعهدات بین المللی پایبند نیست و آنها را نقض می کند نخواهد داشت. حتی در این اجلاس احتمال اینکه عده ای از سران و نمایندگان اعضا شرکت نکنند زیاد است. حتی ویکتوریا نولاند سخنگوی وزارت خارجه آمریکا به خبرگزاری فرانسه گفته است که ایران “بسیاری از تعهدات بین المللی خود را نقض کرده” و میزبانی آن برای اجلاس غیر متعهدها “عجیب” است. با توجه به این احتمالا حضور کشورهای عضو بخصوص در سطح مقامات عالی رتبه مثل رئیس جمهور و نخست وزیر بویژه کشورهایی که مناسبات اقتصادی و سیاسی خوبی با آمریکا دارند کمرنگ خواهد بود.
در طول ۳ سال ریاست ایران بر جنبش غیرمتعهدها پیش بینی می شود کشورهایی ایران را همراهی بکنند که سیستمی مشابه حاکمیت ایران دارند و ناقض حقوق بشر می باشند و مخالف سنتی غرب محسوب می شوند. در زمینه بهبود حقوق بشر و دموکراسی هم در داخل کشورهای عضو این جنبش با نسبی انگاری مسائل حقوق بشری فعالیت چندانی نداشته است و تقریبا ۳۰ کشور اول جهان که از لحاظ نقض حقوق بشر در صدر جدول هستند در این جنبش عضویت دارند و اینها به نقض حقوق بشر اینگونه سرپوش گذاشته اند که در طرح مسائل حقوق بشری بایستی شرایط مذهبی و فرهنگی آن کشور در نظر گرفته شود تا اینکه بتوانند با استفاده از ابزار سرکوب و قوه قهریه خواسته های ایدئولوژیک خود را بر مردم تحمیل کنند.
از مطالب فوق نتیجه گیری می شود با توجه به نقض قوانین بین المللی توسط حاکمیت ایران و سیاست خصمانه این دولت در برابر جامعه جهانی، حمایت از تروریزم بین الملل و نقض شدید حقوق بشر در داخل کشور و منزوی شدن شدید ایران در دنیا در نتیجه سیاست ها و مواضع ایدئولوژیک و تنش زای حکومت در مقابل جامعه بین المللی، تشدید بحرانهای اقتصادی و اجتماعی در داخل کشور مثل فقر، بیکاری، کاهش در آمد و قدرت خرید مردم، کاهش ارزش واحد پول ملی در برابر واحد پول سایر کشورها، در نتیجه سیاست های نادرست اقتصادی دولت و تحریم های بین المللی، جنبش غیر متعهد ها در طول این ۳ سال نقش و تاثیر چندانی را برای برون رفت از انزوا و کاهش تاثیر تحریم های بین المللی در ایران نخواهد داشت. حتی با ادامه وضع موجود احتمال ترغیب کشورهای طرفدار غرب و کشورهایی که پایبند به قوانین بین المللی هستند توسط دنیای غرب بویژه آمریکا برای خروج از جنبش وجود دارد. نمونه بارز آن را در موضع اعضای کنفرانس اسلامی در مورد سوریه دیدیم که برخلاف میل باطنی دو کشور ایران و سوریه به اخراج دولت سوریه از سازمان کنفرانس اسلامی رای دادند. در مورد جنبش غیر متعهد ها هم این کشورها با اینکه به طور رسمی جنبش را ترک نکرده اند ولی با توجه به سوابق و نقش خنثی و ناچیز این جنبش در تغییر و تحولات جهانی اهمیت زیادی برای آن قائل نیستند. بنا به نظر اکثر کارشنانان مسائل سیاسی و اجتماعی آگاهی بیشتر مردم بویژه قشر تحصیل کرده جامعه که الان با بیکاری فزاینده دست به گریبان هستند در باره ماهیت این جنبش و هزینه های میلیاردی بیهوده آن و باجدهی به اعضای فقیر و توسعه نیافته جنبش و جلب آراء آنها به منظور بهره برداری سیاسی و ایدئولوژیک در برابر غرب که تاثیر منفی شدیدی بر منافع ملی کشور بویژه بر وضعیت معیشتی و اقتصادی مردم عادی دارد می تواند شرایط داخلی کشور را بیش از گذشته بحرانی کرده و نارضایتی عمومی را عمیق تر کند . عدم مشارکت جمع کثیری از کشورهای عضو که مایل به همکاری با ایران نیستند، در فعالیت جنبش غیر متعهدها در مدت ۳ سال ریاست ایران بر کرسی این جنبش پر هزینه و فاقد هدف مشخص می تواند شکافها و اختلافها را بین اعضای جنبش بیشتر کرده و در نهایت می تواند به توقف فعالیت و انحلال تدریجی آن منجر شود.