الف نگار
اینکه رضا پهلوی به عنوان یک شخصیت سیاسی فعال در عرصه سیاسی کشور مورد توجه هستند شکی در آن نیست اما این بدان معنا نمی‌باشد که ستاره بخت ایشان در هر سمتی قابل رویت باشد. آقای رضا پهلوی هرگز به شکل روشن خود را طرفدار جمهوریت ننامیده ودر عین اینکه نمیگوید سلطنت طلب هست به نام سلطنت تاجگزاری کرده است.شاید ایشان فکر میکنند که اگر خود را جمهوری خواه بنامند آنگاه علاوه بر اینکه جایگاه خود را در بین سلطنت طلبان از دست میدهند ممکن است حق خود به عنوان میراث دار تاج و تخت را نیز از دست بدهند و از سوی دیگر اگر خود را سلطنت طلب بخوانند آنگاه پایگاه خود در بین جمهوری خواهان را ازدست خواهند داد.
اما آقای رضا پهلوی به نکات اصلی موضوع بی توجه هستند ؛اول اینکه میزان پایگاه و ظرفیت جمهوری خواهی به مراتب بیشتر از سلطنت طلبی در ایران می‌باشد که قیاس آندو همچون اقیانوس و فنجان مینماید ،در ثانی حتا اگر آقای رضا پهلوی از هم اکنون اعلام جمهوری خواهی نمایند و فردای آزادی ایران ،مردم خواهان سلطنت باشند این حق قانونی ایشان به عنوان وارث تاج و تخت می‌باشد تا به عنوان پادشاه ایران تاجگذاری نمایند و هیچ قدرتی نمی‌تواند این حق را از وی سلب نماید البته باز هم تکرار می‌کنم اگر مردم خواهان سلطنت باشند .
در نظام پادشاهی اولین گزینه رضا پهلوی خواهد بود و شکی در آن نیست اما اعلام جمهوری خواهی رضا پهلوی میتواند یک پیامد منفی برای ایشان داشته باشد که نمی‌تواند زیاد مهم باشد و آن اینکه از میزان محبوبیت وی در اردوگاه سلطنت طلبان کاسته میشود و این مهم نیست به این دلیل که اردوگاه سلطنت طلبان عملاً در داخل کشور وجود خارجی ندارد و آنچه که از آن به چشم میاید فعالیت آنها در خارج کشور هست که عمده آنها از وابستگان نظام سابق و دوران شاه میباشند ،و البته این وابستگان دیروز شاه و طرفداران فعلی شاهزاده ،هرگز نمیتوانند مورد اطمینان و اعتماد جدی شاهزاده و یا هر کنشگر سیاسی دیگر قرار گیرند چرا که عمده آنها و یا تقریبا همه آنها قبل از شاه فقید از ایران فرار کرده اند و درس خود را قبلا پس داده و نشان داده اند که نمیتوان به عهد وفاداری آنها باور کرد و دل بست ،اگر واقع بین باشیم آنها فقط به دنبال کسب قدرت از دست رفته خویش هستند و تنها راه برای نیل به هدف آن عده در باز گشت سلطنت به ایران می‌باشد ،لذا هر روز طوفانی در فنجان به پا میکنند و سعی دارند از آقای رضا پهلوی به عنوان مهره ای برای هدایت این طوفان استفاده برند.
اما پیامد‌های مثبت اعلام جمهوری خواهی رضا پهلوی چه میتواند باشد ؟
اولین پیامد مثبت عاید خود ایشان میشود و آن اینکه طیف عظیم جمهوری خواهان با دیده احترام و اعتماد به وی خواهان نگریست و با توجه به اینکه آقای رضا پهلوی دارای قابلیت سیاسی هستند میتوانند به عنوان محوری اصلی در هدایت نیروهای جمهوری خواه نقش ایفا نمایند .
پیامد مثبت دیگر این قضیه عاید جامعه سیاسی ایران خواهد شد بدین شکل که با توجه به آنکه برای اتحاد و هدایت نیروهای جمهوری خواه هنوز شخصیتی قابل اعتماد ظهور نکرده لذا حضور آقای رضا پهلوی در بین چنین نیروی عظیمی که بدون سخنگو و هماهنگ کننده هستند میتواند در سازماندهی و هماهنگی و هدایت آنها بسیار مهم و تعیین کننده باشد .
آنچه که با اعلام جمهوری خواهی رضا پهلوی عاید وی میشود به مراتب بیشتر از آنچیزی است که وی از دست میدهد .با چنین کاری علاوه بر اینکه حق پادشاهی وی از وی سلب نمی‌شود و این حق به قوت خود باقیست اگر مردم سلطنت را بخواهند ،نیروی عظیم سیاسی تحت عنوان جمهوری خواهان نیز به ایشان می‌پیوندند و یا حد اعقل به وی اعتماد خواهند کرد.
همه اینها در صورتی است که آقای رضا پهلوی به شکل روشن اعلام موضع نمایند و در حالیکه به عنوان شاهزاده وارث تاج و تخت هستند ،اما به عنوان یک ایرانی ساده و بدون لقب و عنوان از جمهوریت دفاع نمایند .
آقای رضا پهلوی هرگز نباید خود را در طوفان داخل فنجان سلطنت طلبی غرق نمایند و در این لحظات حساس که ستاره بخت سیاسی ایشان روشن به نظر میاید کاری نمایند که این ستاره از همه سؤ قابل رویت باشد .شاید ستاره فروزان آسمان سلطنت، ایشان باشند اما آسمان ایران تنها سلطنت نیست و سلطنت نقطه ای کوچک در این بیکران است .
