همزمان با اعلان «جنگ صلیبی آقای ترامپ به مسلمانان » (لوموند دیپلماتیک) و ممنوعیت تبعیض نژادی را با جواز آن جانشین کردن، توأم با توهین و تحقیر، جایزههای اسکار، به آقایان اصغر فرهادی و ماهر شالا علی، از دید جامعه هنرمندان که بنگری، اعلان برائت آنان از آن جنگ و این تبعیض نژادی، بیشتر از آن، مخالفت بیخدشه، با آن است. اما از نظر تحقیر و توهین شدگان روی زمین که بنگری، آن جایزه و حضور دو فریخته ، خانم انوشه انصاری و آقای فیروز نادری، دانشمند بنام، (به نمایندگی از آقای فرهادی) در همانحال که تکذیب مدعای آقای ترامپ بود، در همانحال که پیشاروی مردم امریکا و دیگر جهانیان، نقابی را برگرفت که رفتار تبهکارانه رژیم ولایت مطلقه فقیه – که دستآویز سلطهگران و دستگاه تبلیغاتی آنها است – و سلطهگران بر سیمای ایرانیان دانش و هنر دوست، زدهاند، فراخوانی شد به هنر، هنر در معنائی که دارد: گشودن مرزها و ممکن کردن ناممکنها.
پیام آقای اصغر فرهادی پیام یک هنرمند و یک هنر شناس است. پیام کسی است که میداند هنر گشودن مرزها و ممکن کردن ناممکنها است، برداشتن مرزهای دشمنی است که قدرتباوری ایجادشان میکند، ممکن کردن دوستی میان مردم جهان است. پیام کسی است که بر توهین و تحقیر عصیان میکند و به انسانها میگوید: صلح و دوستی دو حق از حقوق انسانند. پیام کسی است که اهل هنر را فرا میخواند، فرامیخواند که هنر کنند تا مگر مرزها از میان برخیزند و جهانیان از دوستی و صلح برخوردار شوند. انسانها رشد کنند و طبیعت آبادان شود. در این قسمت از پیام او تأمل کنیم:
«تقسیمبندی جهان به ما و دشمنان ما توسط سیاستمداران افراطی، باعث ترس میشود، ترسی که توجیهیست دروغین برای خشونتها و جنگها. جنگهایی که مانع بزرگی بودهاند برای رسیدن به دموکراسی و رعایت حقوق بشر در کشورهایی که مورد تهاجم واقع شدهاند.
سینماگران میتوانند با چرخش دوربینهایشان به مشترکات انسانی، کلیشههایی که از ملیتها و ادیان مختلف ساخته شدهاست را بشکنند و زمینه همدردی و به دنبال آن همبستگی مردمان جهان را فراهم کنند. همدردی چیزیست که ما امروز بیشتر از هر زمان به آن نیازمندیم».
توفیق او و هنرمندان، خانم ترانه علیدوستی و آقای شهاب حسینی را همواره یار باد که فیلم فروشنده گواهی میدهد بر هنرمندی آنها در بنمودن توانائی انسان.
ابوالحسن بنیصدر
10 اسفند 1395
2 پاسخ
آقای بنی صدر برای قدم اول دست از هجرت انقلاب اسلامیتان بردارید. آقای محترم کدام هیزم شما را گرم خواهد کرد؟ کدام آب و کداتم باران شما را خواهد شست. اندکی به خود آیید. این حکومت اسلامی در وطن و در تبعید شما بوده که ایران را داده بدست ولایت فقیه آخر تا کی می خواهید این چنین صغر تعقل و تشعر داشته باشید. کی می خواهید بیدار شوید. ایکاش دست به یک ابتکار می زدید. ایکاش می توانستید در این سالهای پایانی عمرتان که الهی دراز باشد دست به یک تحول می زدید. ایکاش بسوی دیگرا دست دراز می کردید و بقول تیتر بی مسمای اقای علمداری : ائتلاف علیه جمهوری اسلامی و بازتاب داخلی آن: می توانستید منشائ یک ائتلاف شوید. اما گویا بیداری براتان ممکن نیست! حیف که در این همه سال در اروپا از همتایانتان هیچ آموحته اید! و حیف تر اینکه شما با اعتنماد به نفسی بی بنیان و بی پایه و اساس حتا حاظر نیستید یک جواب به من اسیر در ایران بدهید. بر عکس در مصاحبه و پرسش و پاسخ خ.دتان با خودتان و وانمودن آن که فلان و بهمان چنین کرده اند ماهرید. عمرتان بلند باد شاید که بیدار شوید.
جناب استاد پرنده سلام من استاد چرنده هستم! لطفا شما حتا پر که هیچ پرپر هم بزنید و از تشنگی هم بمیرید. این جناب بنی صدر برای خودش نه تنها فرزند آیت الله است بلکه هفتاد پشتش آیت الله بوده است و خواهد بود. ایشون در یک کاخ عاج و سر منبر نشسته و چنانکه به گوش همه رسیده ایشون الانه در هجرت و در غیبت کبرای ست و به زودی به غیبت کبراتر خواهد رفت. بنا بر این شما از ایشون پرسش نکنید. ایشون قرار است در آینه با خودش مصاحبه کند و از خودش بپرسد و خودش هم پاسخ خودش را بدهد و هیچ گاه هم از خودش انتقادی نکند که اگر بکند پدر خودش را در آورده است. چرا که حتا اگر انتقاد از خودش هم باشد آنرا تحمل نخواهد کرد. و گر نه که ایشون می بایست یک بینیه در مورد دستبوسی خمینی که مظهر بیشرفی و جنگ افروز بود و حتا از عیسی مسیح هم به خاطر صلح دوستی ایراد گرفته نمی بوسید و نمی لیسید. بله این طور است. ول کن آقای استاد حرفت را پی بگیر حیف حرف حساب که به ایشون بزنی. ایشون اینچنین است.