amin movahedi 01

تولید انبوه آلترناتیو به روش آزمایشگاهی

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

amin movahedi 01

amin movahedi 01امین موحدی

مشکل اصلی جمعی ازاپوزیسیون، تلاش آنها برای تعیین نوع نظام آینده ایران است که زیر پوشش آلترناتیو سازی اینکار را انجام می‌دهند.

موضوع بسیار ساده است؛ اپوزیسیونی که باید وقت خود را صرف نحوه مبارزه با جمهوری اسلامی کند، بر سر نوع نظام آینده ایران چانه می‌زنند که این مهم وظیفه آنان نیست و وظیفه ملت ایران می‌باشد. آنهادر دام طعمه‌ای‌ به نام آلترناتیو گرفتار آمده‌اند. آلترناتیو تبدیل به طعمه‌ای‌ شده است که احزاب و گروه‌ها و شخصیت‌ها بر سر آن به جای مبارزه با رژیم به رقابت با هم‌دیگر پرداخته و با این طعمه به دام سیاست‌های تفرقه افکنانه جمهوری اسلامی افتاده‌اند.

آلترناتیو بااپوزیسیون فرق دارد. اپوزیسیون، مخالفین یک حاکمیت سیاسی‌ هستند اما آلترناتیو، نیروی جایگزینی است که پتانسیل جایگزینی داشته باشد. ساخت و پرداخت آلترناتیو هم بر عهده اپوزیسیون نیست و آلترناتیو طی‌ یک فرایند طولانی مبارزاتی بر اساس اقبال و اعتماد عمومی‌ و پایگاه اجتماعی‌ گروه، فرد یا ائتلافی از گروه‌ها و افراد مطرح می‌شود و قابل ساخت در محدوده کوچک اتاقهای کنفرانس‌ها و در زمان کوتاه چند روز و چند ماه نمی‌باشد.

آلترناتیو سازی واژه‌ای‌ است که نه تنها نمی‌تواند دمکراتیک باشد بلکه می‌تواند زمینه استقرار یا ریشه دار شدن استبداد را بیشتر فراهم آورد. اگر فرد یا افرادی در صدد باشند که آلترناتیوی را ساخته و آنرا تحمیل کنند اینکار یعنی‌ تصمیم گیری به جای مردم.

متاسفانه جمعی ازاپوزیسیون ایرانی وظیفه خود را در ساختن آلترناتیو خلاصه کرده‌اند و حتی خود یا نحله فکری خود را آلترناتیو معرفی‌ می‌کنند، در حالی‌که آلترناتیو بر اساس اقبال عمومی‌ مردم به حزب یا گروه فکری خاصی مطرح می‌شود و نمی‌توان آلترناتیو را به شکل مصنوعی و در آزمایشگاه ساخت و پرداخت بلکه این قدرت جایگزین، می‌باید در پروسه مبارزاتی شکل گیرد واز سوی مردم به رسمیت شناخته شود،حال آنکه آلترناتیو سازان مصنوعی در تلاشند آن‌را در کارخانه‌ها یا ستریل فکری دو یا چند نفره خود ساخته، بسته بندی و عرضه نمایند. 

واقعا تعجب می‌کنم این‌همه روشنفکر در بین اپوزیسیون داریم و اما یکی‌ را در بین آنها نمی‌توان یافت که فرق بین آلترناتیو و اپوزسیون و وظایف هر کدام را مورد توجه قرار دهند و این بیشتر موجب نگرانی‌ می‌شود که شاید معلومات کافی‌ ندارند و اشتباهشان عمدی نیست.

چنین برداشت‌های اشتباه و تفسیر‌های من در آوردی در مورد فدرالیزم هم وجود دارد. تفسیر فدرالیزم توسط فدرالیست‌های کنونی با روح فدرالیزم در تضاد است .فدرالیزم در قرن ۱۸ در اروپا زمانی‌ مطرح شد که اروپا درگیر جنگ‌های داخلی‌ بود و فدرالیزم برای استفاده از حد اقل مشترکات برای ایجادصلح و اتحاد مطرح و عملی‌ گردید حال آنکه ما در ایران نه تنهاجنگ داخلی‌ نداریم که نیاز به فدرالیزم در آن احساس شود بلکه اساسا، ایران دورانی را که در آن میشد به فدرالیزم فکر کرد را پشت سر گذاشته است. دوران خان خانی و ملوک الطوایفی در ایران به سر آمده است. تجویز فدرالیزم برای ایران که هیچ گونه نشانه‌های درگیری بین اقوام وجود ندارد در واقع شبیه آن است که ناگهان به آلمانی‌ها بازگشت به دوران دوک نشینی پیشنهاد شود.

این فدرالیست‌ها چرا بر اساس مشترکات از فدرالیزم صحبت نمی کنند؟ پاسخ بسیار روشن است چون اگر از مشترکات صحبت کنند در جواب خواهند شنید که چرا باید اساسا در جامعه‌ای‌ که هیچ درگیری بین اقوام وجود ندارد بگردیم دنبال نکات مشترک برای ایجاد فدرالیزم؟ یا به بیان بسیار ساده چرا باید سری که در د نمیکند را دستمال بست؟ برای همین است که فدرالیستهای امروزی ایران می‌خواهند به جای مشترکات از مفترقات به فدرالیزم برسند !که این با روح فدرالیزم در تضاد می‌باشد.

حال بر گردیم به بحث آلترناتیو و اپوزیسیون و خلط این دو مبحث از طرف عده ای‌ که آگاهانه اینکار را می‌کنند و عده ای‌ که ندانسته و بدون اطلاع در دام چنین التقاط خطرناکی می‌افتند.

در بالا توضیح دادیم که آلترناتیو سیاسی‌ از بین طیف‌های فکری و گروههای سیاسی‌ یا یک ائتلاف ، مطرح می‌شوند اما باید توجه کرد که گروه یاائتلافی می‌تواند به عنوان آلترناتیو مطرح شودکه مورد توجه و اقبال عمومی‌ مردم باشد و اقبال و اعتماد عمومی هم نیازمند پروسه ای‌ طولانی است که در طی‌ این پروسه چنین دست‌آوردی حاصل می‌شود. اعتماد عمومی‌ همانند خود آلترناتیو، هرگز در شرایط آزمایشگاهی قابل استحصال نیست.

جان کلام اینکه خلط اپوزیسیون با آلترناتیو اولین و مهمترین خطری است که مبارزه در مسیر آزادی و دمکراسی را به بیراهه میبرد و چه بسا به مانعی بر سر استقرار دمکراسی بدل شود.

اساساآلترناتیو ساختنی نیست ،آلترناتیو چیزی نیست که قابل ساخت از طرف اپوزیسیون باشد بلکه این وظیفه افکار عمومی‌ و مردم است که از بین اپوزیسیونی که سابقه‌ مبارزاتی قابل قبول و پایگاه اجتماعی قابل توجهی‌ داشته باشد، طیفی را به عنوان آلترناتیو مطرح کنند. نه اینکه آن افراد یا گروه‌ها ودرکل اپوزیسیون قادر به معرفی‌ خود یا دیگران به عنوان آلترناتیو باشند.

امیدواریم قبل از به کار بردن هر واژه‌ای، آنرا بشناسیم و سخن گوییم سخن گفتن از آلترناتیو و فدرالیزم و سکولاریزم و دمکراسی بدون شناخت آنها و ارتباط‌شان با هم‌دیگر نه تنها کاری غیر مسئولانه است بلکه اساسا وارد شدن در آن حوزه‌ها و ازظن خود سخن گفتن در مورد آنها بسیار خطرناک خواهد بود و به قول یکی‌ از همان دوستان «واژه ساز سیاسی‌!» که من و مقالات مرا موجب بد آموزی می‌دانست و می‌داند ،واژه سازیهای بی پایه خود ایشان می‌تواند موجب بد آموزی گردد.

آلترناتیو سازی ،واژه غلطی است که به غلط رایج شده و متاسفانه حوزه اپوزیسیون را نیز آلوده خود کرده است ،باید مرز‌های آلترناتیو با اپوزیسیون روشن شود تا هم اپوزیسیون تکلیف خود رابدانند و هم افکار عمومی تکلیفشان با آلترناتیو وآلترناتیوسازان روشن شود.

چون معتقد به شفاف گویی در حوزه نوشتاری هستم به روشنی عرض می‌کنم با اندکی‌ مطالعه در مورد آلترناتیو و فرق آن با اپوزیسیون ، ازبحث آلترناتیو سازی به عنوان مضحک ترین بخش تاریخ سیاسی‌ ایران در آینده یاد خواهد شد.

آلترناتیوی که در اتاق‌های دربسته و باز و یک شبه ساخته شود پدیده ‌ای ساختگی است و اعتباری ندارد.

باز هم مجبورم بگویم آقایان و خانمهای آلترناتیو ساز! بیاییم راست بنشینیم و راست صحبت کنیم:

ابتدا تعریف و فرق بین اپوزیسیون و آلترناتیو را برای ما روشن فرمائید و در ثانی‌ دست از افکار التقاطی و به هم ریختن تعاریف رایج دنیای سیاست و ابداع واژگان جدید بردارید که اینکار به پیچیده شدن یشتر اوضاع اپوزیسیون می‌انجامد و گره بر گره‌ها خواهد افزود.

بعد از ورود واژگانی همچون سکولاریزم نو و کهنه و فدرالیزم بر عکس، نوبت به درآمیختن واژگانی نظیر آلترناتیو و اپوزیسیون رسیده است تااز آن میان واژگان غیر علمی‌ و غلط آلترناتیو سازی وآلترناتیو ساز ،وارد ادبیات سیاسی‌ کشور گردد.

یک‌روز دولت در تبعید تشکیل می‌شود یک روز آلترناتیو میسازند ، یک‌روز  تصمیم به برگزاری انتخابات ده بیست نفری میگیرند تا در خارج کشور نماینده ملت ایران و یا حد اقل نماینده ایرانیان خارج کشور شوند !

خصوصا آنهائی اینکار را می‌کنند که قبلا آزمایش پس داده و آلترناتیوی ساختند به نام خمینی و جمهوری اسلامی .

راست بنشینیم و راست صحبت کنیم از چه رو باید به شما اعتماد کنیم؟شمایی که در ساخت سیاهترین دوران تاریخ ایران نقش مستقیم داشتید ،یک‌بار با واژگان ،بازی کردید و کلمه جمهوری را با اسلام در هم آمیختید آیابس نیست ؟و امروز هم واژه پردازی‌های غلط و لفاظی پیشه خود کرده اید تا اگر خمینی در قدرت سهیمتان نکردشاید اینبار تمام قدرت را قبضه فرمایید.

صریح عرض می‌کنم تمام واژه های شما بی پایه و غلط است و هیچ مبنای علمی‌ در دنیای سیاست ندارد.

آیا مردم فرانسه بعد از پیروزی بر فاشیزم نازی به وابستگان فرانسوی گشتاپو ماموریت تشکیل دولت و تعیین آلترناتیودادند که ما نیز به شما چنین ماموریتی بدهیم؟خصوصا اینکه هنوز جمهوری اسلامی سرنگون نشده است ،این تعیین نوع نظام آینده چه مبنایی دارد و چرا باید نظام آینده ایران و قدرت جایگزین، توسط چند نفر در خارج کشور تعیین شود؟

شما آزادید برای خود جلسه بگذارید ،برای هم کف بزنید ،هورا بکشید، به هم‌دیگر جایزه بدهید،رییس جمهور و نماینده مجلس برای جمع ده بیست نفری خود تعیین فرمایید ،دولت تعیین کنید ،توی دهن دولت بزنید،آلترناتیو تولید کنید آنهم به شکل انبوه و مختصری هم از آلترناتیو تولیدی خود به دیگر کشورها صادر فرمایید همانگونه که در جریان انقلاب ۱۳۵۷ مدعی صدور انقلاب به جهان بودید.

شما آزادید واژه های جدید بسازید حتا می‌توانید دایره المعارف جدید لغات برای خود چاپ کنید ،اما حق ندارید به تحمیق اذهان عمومی‌ پرداخته و خود را هم اپوزیسیون بنامید هم آلترناتیو ساز ،هم آلترناتیو و مهمتر از همه ،حق ندارید در مقابل دوربین‌ها و محافل سیاسی‌ خارج کشور ،خود را نماینده ملت ایران بنامید.

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.