جلال ایجادی
شاهین نجفی خواننده موسیقی “راپ” ایرانی به ارتداد محکوم شد وبرای کشتن او صدهزار دلار تعیین شده است. یکبار دیگراسلام وکارگزاران اسلامی بر علیه آزادی آندیشه و آزادی خلاقیت و هنر جنگ راه انداخته است و مزدوران خود را بسیج نموده تا هنرمند جوان وبا شهامت را به قتل برساند. تاریخ اسلام جزسرکوب اندیشه آزاد و آزاداندیشان چیز دیگری نبوده است. احمد کسروی را همین بنیادگرایان شیعه به قتل رساندند، سلمان رشدی نویسنده “آیه های شیطانی” رابه حکم روح الله خمینی مرتد قلمداد کرده وآدمکشان مسلمان در پی آن برآمدند تا او را ترور کنند.
سینماگر هلندی “تئو وان گوگ” را بجرم تهمت بشریعت اسلام یک تروریست مسلمان با هشت گلوله ازپای درآورد وبا یک چاقو سرش را از بدن جدا کرد. بدنبال انتشار ۱۲ نقاشی فکاهی در روزنامه دانمارکی و سپس نشریه شارلی ابدو فرانسوی بود که اسلامگرایان به خشونت بیسابقه در یکسلسله کشورها دست زدند. سی وسه سال پیاپی در ایران ما، حکومت اسلامی هزاران آزادیخواه و آزاداندیش را تحت “عنوان مرتد وضدانقلاب” به قتل رسانید.
اسلام دین خشونت است. قرآن مبنای عمل سرکوب وآدمکشی را روشن ساخته است. در شیوه قرآنی مخالف ودیگراندیش قابل تحمل نیست و آنانی که “دشمن” و “کافر” و “مرتد” تلقی میشوند باید نابودشوند. در آیه قرآنی بعنوان نمونه درباره آنانی که ایمان آوردند وسپس کافر گشتند، توبه اشان پذیرفته نمیشود: “ان الذین کفروا بعد ایمانهم ثم ازدادوا کفرا لن تقبل توبتهم و اولئک هم الضالون”(آل عمران – ۹۰) “کسانى که پس از ایمانشان کافر شدند سپس بر کفر خود افزودند، توبه آنها قبول نمى شود و آنان همان گمراهان هستند.” مى دانیم که از نظر قرآن توبه “مرتد فطرى” قبول نیست و او باید به مجازات برسد و مجازات او مرگ است، زیرا بر ضد نظام دین محمدی یعنی اسلام اقدام کرده و در همه جا چنین افرادى به سختى مجازات مى شوند. نه تنها اسلام دین محبت وبردباری ورحمت نیست، بلکه پروانه کشتار دیگران است و تمامی تروریست ها و حاکمان فاسد و مستبد اسلامی باتکای آن، دست به خشونت زده و خونریزی بپا کرده اند.
در فرهنگ ولتری طنز وانتقاد بیان سلامت جامعه بوده واندیشه آزاد بنیاد جامعه و روح آزاد بشمار میاید. از نگاه حقوق بشری هرکسی حق دارد دین باورباشد و یا ناباور زندگی کند و آزادی اندیشه یک حق اساسی است. احترام به کرامت وحقوق انسانی یک اصل پایه ای بشمار میرود، ولی نقد اندیشه وانتقاد به هردین وایدئولوژی یک حق اساسی است. انتقاد به اسلام وخرافات وافشای افسانه سازی شیعه علی و حسین و نقی و مهدی، حق اولیه هرشهروند درایران وجهان است. توهین باعتقادات بی معناست وهیچ فکر واعتقاد مقدسی وجود ندارد. همه افکار در طول تاریخ ودر بستر برخورد اندیشه ها قابل انتقاد میباشند. کسانی که با “سلاح توهین” خواهان جلوگیری از نقد هستند ، در واقع سانسورچی و مستبد میباشند. هربار که از اسلام انتقاد شد، آخوند وروشنفکر مذهبی و فرصت طلبان سیاسی کارمصلحت گرا اتحاد کرده ویکپارچه به حمایت از اسلام برمیخیزند. آنها تلاش میکنند تا کار “خیر” انجام دهند و “تندروهای غیر مسئول” را براه راست هدایت کنند واگر در کار خود موفق نشدند و”اتفاقی” افتاد، بگویند مسئول اش خود “تندروها” هستند.
امروز جمهوری اسلامی و مدافعان اسلام مانند آیت الله گلپایگانی در زمان بی اعتباری روزافزون اسلام ورشد آگاهی جوانان ما به تعرض پرداخته تا با حکم ارتداد یک هنرمند آزاده را بکشند تا درس عبرت بدیگران بدهند. شاهین نجفی روح عاشق وآزاده ای است که میخواهد بیافریند و از چماق تکفیر هراسی ندارد. اوبرای اعتلای هنرش ، آنچه دلش میخواهد میگوید. او حق دارد در ترانه اش درعین نقد جامعه ایران ونیرنگ های آن، به طنز دست زده و باورها و نشانه ها وتصویرها ورفتارها وحتا مقدسات کهنه اجتماع را زیر سئوال ببرد. اوبه شخصیت حقوقی یک شهروند توهین نکرده، بلکه باورها را قلقلک میدهد وبه رفتارهای ابلهانه میخندد. اوحق دارد به دین انتقاد کند، ناباور باشد، می بخورد، آواز بخواند ، از عشق وسکس حرف بزند، از انسانیت ودوروئی آدمها بگوید وفریاد بزند زنده باد آزادی.
روحانیون حاکم بر ایران فاسدترین طبقه اجتماعی هستند و تمام آیت الله ها مدافع خرافات و کورذهنی جامعه ایران میباشند. حکم ارتداد آنان تازه نیست، آنها با حکم وبدون حکم، انسانهای بیشماری را از ما گرفته اند. این سیاهکاران در حرفه آدمکشی و خرافه پرستی خود، توهینی برای جامعه ایران وتاریخ آن میباشند. آزادی سرزمین ما با نفی قطعی این ستمگران و خرافه های مذهبی زشت و خشن آنان میسر است. ما طرفداران آزادی هستیم و دفاع از خلاقیت وحقوق و جان شاهین نجفی، وظیفه ماست.
جلال ایجادی
استاد دانشگاه در فرانسه
۱۲ ماه مه ۲۰۱۲