سخن از حلق آویز مقدسی ست
زیر آخرین پرتوهای منجمد
وقتی باید تنفس کرد هوای فرح بخش
سخن از جسارت یک زن ست
که رهانید بدنش با ضربه چاقویی
زخمی بر شانه مرد تجاوز گر
مردی که مرگش رای پدر خوانده بود
تا ابتذال بیشتری سپرده شود به گور
سخن از زنی ست که گفت “نه”
کماکان محبوس به این دلیل ناچیز
آویخته به دار اختفای رسوایی
گویی که قصد تجاوز به قرآن داشت
لکه دار کردن سوره ها با زنانگیش
و با رضایت کافرانه ای
اما از زمان حوا این زن مجرم است
لعنت و رانده شده از بهشت بی مجازاتی
بارها سنگسار شد در شریعت اسلام
بسی آویزان به دار مقدس
سزاوار قصاص و عذاب اسلامی
با نهایت عدالت الله
چون یک رز مرده زیر بوته زنده
ریحانه پرواز کرد این سپیده در باد
ارگان رسمی حزب سوسیال دموکرات و لائیک ایران
منو