حقیقت چیزی نیست که نوشته میشود
آن چیزی است که سعی میشود پنهان بماند
امروز نزدیک به چهار ماه از زندانی شدن مهندس کورش زعیم می گذرد.در این رابطه تنها همان روزهای نخست یکی دو رسانه به شکل گذاره ی خبری و خیلی کوتاه اطلاع رسانی کردند و سپس عملا زندانی شدن مهندس زعیم به امری فراموش شده بدل گشت یعنی آگاهانه به محاق بایکوت رفت.مسئله ای که شوربختانه در تمام زمینه ها گریبانگیر کُنشگران ناسیو نالیست در طول تاریخ ایران بوده است.
حال این تراژدی را قیاس کنید با پروپاگاندایی که در خصوص زندانیان دیگر حتا تروریست ها و قاتلین و….این جماعت مدعی حقوق بشر و به تعبیری پیشه وران و کاسبکاران حقوق بشری برپا می دارند.
به راستی کدام یک از زندانیان دیگر که روزانه تمام رسانه های درون و برون مرزی برایشان ساعتها برنامه می گذارند و صدها مطلب برایشان نوشته می شود هم به لحاظ وزن سیاسی و هم وزن علمی می توانند با کورش زعیم برابری کنند؟
کافیست یکی از همین زندانیان بی نام و نشان (از قماش تجزیه طلب و یا اصلاح طلب و حتا قاتل و مواد مخدری محکوم به اعدام) عطسه ای کند و یا دچارسرما خوردگی شده و چه بسا به دروغ بگوید که اعتصاب غذا کرده است! تمام رسانه ها از بی بی سی و رادیو فردا و صدای امریکا به صورت روزانه دراین خصوص برنامه های مختلف تهیه چنان مرثیه سرایی کنند که گویی در رسای یکی از قهرمانان میهنی که نه بلکه جهانی سخن می گویند.!!
بعید می دانم در بین تمام زندانیان سیاسی کشور حتا یک نفر پیدا شود که بتوان وی را با مهندس زعیم هم وزن دانست.
کورش زعیم با 78 سال سن و تالیف و ترجمه ی دهها جلد کتاب و سالها مبارزه در راه دموکراسی و آزادی خواهی ونخستین پیشنهاد دهنده هفت آبان به نام روز جهانی کورش بزرگ این روزها در نهایت مظلومیت درزندان اوین است ،بدون آنکه در مراسم هفت آبان و در بین دهها هزاران نفری که در پاسارگاد حضور داشتند حتا یک نفر یادی از این مرد بکند، بدون آنکه مدعیان دروغین حقوق بشر در دفاع از حقوق وی به عنوان یک زندانی سیاسی ظاهرا شوند و شرم آور اینکه حتا کنشگران سیاسی مدعی نیز شرافت دفاع از حقوق این مرد را نیز ندارند.
برای تروریست ها و تجزیه طلبان کمپین راه می اندازندو اشک تمساح می ریزند. برای قاتلین و محکومان به مواد مخدر اتحادیه اروپا و سازمان ملل وحتا رییس جمهورامریکا بیانیه می دهد تا اعدام و حتا زندانی نشوند،برای ….
اما برای کورش زعیم همه ی مدعیان حقوق بشر! و رسانه های مدعی دموکراسی و البته مدعی استقلال و بی طرفی! ترجیح می دهند سکوت کنند(بخوانید سیاست بایکوت ناسیو نالیست ها). چرا؟ چون حقیقت این است که کنشگران ملی گرا هیچگاه حاضر نشده و نخواهند شد که برای خوش آیند بیگانگان و دشمنان میهن حرکتی انجام دهند. هیچگاه حاضر نشدند حقیقت را فدای مصلحت شخصی و جناحی کنند. میهن پرست اندیشه اش دموکراسی خواهی و آزادی خواهی راستین است و باید آزاده باشد و در این دنیای پر از تعفن سیاست بازان و خیمه شب بازان بی گمان این گناهی بس بزرگ است.
این حقیقت تلخ را بایدهمه ی ما نیروهای ملی همچو جام شوکران بنوشیم و باور کنیم که تنها هستیم حتا آنگاه که همه ی عمر خویش را برای آرمان های میهنی هزینه می کنیم و فریاد ملت دربند خویش می شویم ،ملت در نهایت فراموشکاری بر سر مزار کورش بزرگ فریاد ایران خواهی سر می دهد بی آنکه بداند ایرانی بودن باسر دادن شعارنیست بلکه باید با جان و دل و همه ی وجود ایرانی بود و مبارزات آنانی را که در راه مانا بودن این نیا خاک از خون خویش مایه گذاشته اند ستایش نمود.
کورش زعیم این فرزند راستین میهن اینک دربند است ،او نه تجزیه طلب بود ،نه تروریست ،نه اصلاح طلب ،نه وابسته به جریان جنبش سبز،ملی مذهبی ،نهضت آزادی وجریان های مدعی حقوق بشری، او یک آزادمرد بود که در تمام عمرش برای دموکراسی و استقرار حاکمیت ملت مبارزه کردو جز سخن حق هیچ نگفت و نان به شرافت خورد نه به مزدوری.اینک او مظلومانه در بند است به گناه دفاع از حقوق همه ی باشندگان این سرزمین، به گناه آزاده بودن، به گناه ایستادگی بر سر آرمان های میهنی تا پای جان،همه ی ماایرانیان به چنین آزادمردانی مدیون هستیم،اسیر پروپاگاندای رسانه های ضد ملی و وابسته نشویم .هریک از ما می تواند فریاد بایکوت شده ی یک زندانی مهین پرست باشد،باید به تاریخ پاسخ گفت،نگذاریم تاریخ این میهن به خاطر مصلحت اندیشی و خوش رقصی برای بیگانگان شرمسار ازداشتن فرزندانی چون ما شود.
زنده با آزادی/ پاینده ایران
به امید آزادی همه ی زندانیان سیاسی
20 آذرماه 1395 خورشیدی