م.سیرانی
عقل و منطق بما حکم میکند که با نگاهی به حرکتهای انجام شده در طی ۳۲ سال اخیر به بررسی دست آوردها و نتایج عملکرد خودمان بپردازیم و ببینیم تا چه اندازه پیشرفت داشته ایم. میتوانیم مثل ۳۲ سال گذشته، دهها هزار کمیته آزادی فلان زندانی سیاسی، یا کمیته جلوگیری از اعدام و سنگسار فلان زندانی دیگر و یا کمیته های حمایت از تجمعات و اعتصابات کارگری، دانشجویی و زنان تاسیس کنیم، میتوانیم بجای ۱ میلیون امضا, ۷۵ میلیون امضا جمع کنیم، میتوانیم همچنان با لباس سیاه بجای فقط قدم زدن در پارک لاله در تمام پارکهای جهان قدم بزنیم، میتوانیم با یک النگو، دستمال گردن، شال و یا یک کراوات سبز دلمان را خوش کنیم…
۳: موقعیت و وظیفه ما ایرانیان:
هموطنان گرامی:
توضیحات مختصر فوق، احتمالاتی است که در صورت عدم عقب نشینی رژیم اسلامی، ممکن است در آینده نزدیک گریبانگیر کشور و ملت ایران شود. در شرایط فعلی رژیم حاکم بر ایران در ضعیفترین حالت ممکن عمر ۳۲ ساله خود میباشد. بحران های لاینحل عمیق اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی سر تا سر این رژیم را فرا گرفته است، دامنه تنش بین جناحهای مختلف رژیم جهت دستیابی به نهاد های مختلف، روز بروز افزایش پیدا کرده است و مهمتر از همه بخش عظیمی از ملت ایران بطور کامل از این رژیم قطع امید کرده اند. در عرصه جهانی رژیم ایران در یک بن بست کامل قرار گرفته است. رژیم ایران در شرایط فعلی دو راه بیشتر پیش رو ندارد. یا اینکه به پیشواز جنگ خانمان سوزی علیه جهان غرب تن در دهد و یا فعالیتهای اتمی خود را متوقف کند. همگان هم بخوبی میدانند که در هر دو حالت، چه آغاز جنگ و چه عقب نشینی رژیم اسلامی از مواضع خود، بازنده اصلی، ما و ملت ایران خواهیم بود. در مورد عواقب وخیم جنگ نیازی به توضیح مجدد نمیبینم. اما در صورت عقب نشینی رژیم اسلامی، همگان بخوبی میدانیم که جهان غرب مجددا و به سرعت روابط اقتصادی خود را با رژیم اسلامی ادامه و گسترش میدهد و یک چنین اتفاقی یعنی تزریق خون تازه به لاشه متعفن این رژیم و استمرار و استحکام مجدد آن. بهمین خاطر، ما ایرانیان باید هوشمندانه از این موقعیت حساس و طلایی استفاده کنیم. فراموش نکنیم که این موقعیتهای حساس تاریخی مادام العمر نیستند.
هموطنان عزیز، عقل و منطق بما حکم میکند که با نگاهی به حرکتهای انجام شده در طی ۳۲ سال اخیر به بررسی دست آوردها و نتایج عملکرد خودمان بپردازیم و ببینیم تا چه اندازه پیشرفت داشته ایم. میتوانیم مثل ۳۲ سال گذشته، دهها هزار کمیته آزادی فلان زندانی سیاسی، یا کمیته جلوگیری از اعدام و سنگسار فلان زندانی دیگر و یا کمیته های حمایت از تجمعات و اعتصابات کارگری، دانشجویی و زنان تاسیس کنیم، میتوانیم بجای ۱ میلیون امضا, ۷۵ میلیون امضا جمع کنیم، میتوانیم همچنان با لباس سیاه بجای فقط قدم زدن در پارک لاله در تمام پارکهای جهان قدم بزنیم، میتوانیم با یک النگو، دستمال گردن، شال و یا یک کراوات سبز دلمان را خوش کنیم، میتوانیم در میادین مختلف آب بازی کنیم، میتوانیم همچنان به مبارزات تقویمی خود از چهار شنبه سوری به ۱۳ بدر، از ۲۲ خرداد تا ۱۸ تیر، از اول مهر به ۱۶ آذر تا ۲۲ بهمن ادامه دهیم، میتوانیم فقط با برگزاری مراسم سالروز اعدامها، روز زنان، روز جهانی کارگر و دیگر روزهایی از این قبیل حس کنیم که فعال سیاسی هستیم، میتوانیم با صدور میلیونها اطلاعیه و اعلامیه و پخش آنها در اینترنت و فیسبوک وقت خود را صرف کنیم. اما سوال کلیدی و مهم اینجاست آیا مجموعه تلاشهای فوق توانسته است بخشی از حقوق پایمال شده ملت ایران را بعنوان دست آورد بهمراه داشته باشد؟ آیا عملکرد اعتراضی ۳۲ سال گذشته ما توانسته است کوچکترین اصلاحات و تغییری در ساختار این رژیم بوجود بیاورد؟ مطمئناً شما هم با من هم عقیده هستید که جواب سوالات فوق منفی میباشد. امیدوارم که صراحت لهجه من را بصورت منفی تعبیر نکنید. طبیعی است که هر یک از نکات فوق لازمه مبارزات ما علیه این رژیم اسلامی فاشیستی باید باشد. اما تلاشهای فوق به نتیجه نرسیده است چون که تمامی آنها بصورت موقتی، متفرق و پراکنده انجام گرفته اند. بخش دیگری از این تجمعات بخاطر فرقهٔ گرایی اقلیتی و یا نبود ساختار دموکراتیک از هم پاشیده شده است. بعبارتی ما انرژی صرف کرده ایم و در این راه عزیزترین فرزندان این آب و خاک را ا زدست داده ایم، اما چون این تلاش و انرژی را در موقعیت زمانی و مکانی مناسب با کیفیت و کمیت کافی و بصورت اصولی و کار شناسانه آن انجام نداده ایم، همچنان بدنبال مطالبات ابتدایی ۳۲ سال قبلیم. یعنی در عمل درجا زده ایم. در خاتمه باید بگویم که مجموعه این نکات بخوبی نشان میدهد که همه نوع امکانات و شرایط جهت سرنگونی این رژیم برای ما آماده و مهیاست. اگر به فکر آینده ایران و ملت ایران هستیم، اگر خواهان نابودی کشور و ملت ایران در یک جنگ خانمان سوز نیستیم و اگر به نکاتی که در ابتدای این مقاله مطرح کردم اعتقاد داریم، باید این موقعیت طلایی را غنیمت بشمریم و با یک اتحاد عمل فراگیر خود را از دست این رژیم فاشیستی اسلامی رها کنیم. چون جدی نگرفتن این هشدارعواقب بسیار وخیم و جبران ناپذیری را برای کشور و ملت ایران بهمراه خواهد داشت. با امید اینکه این توضیحات مختصر باعث شود تا ما ایرانیان با جدیّت و پشتکار بهتری در این راستا حرکت نمائیم. چون تکرار یکبار دیگر جملاتی نظیر ” انقلاب دزدیده شد” ” نمیدانستیم” و یا ” پیش بینی نکرده بودیم” بقدری تمسخر آمیز میباشند که برای همیشه هم بعنوان جوک در تاریخ کشور ایران ثبت خواهند شد، و هم نسلهای آینده ما را بخاطر این سهل انگاریها نخواهند بخشید.
م. سیرانی (رشد و توسعه بینالمللی) ۰۶.۱۲.۲۰۱۱
Reference:
The The Broader Middle East and North AfricaInitiative: An Overview.
URL: http://fpc.state.gov/documents/organization/43293.pdf Accessed on: 01.12.2011.
BROADER MIDDLE EAST AND NORTH AFRICA INITIATIVE AND BEYOND.
URL: http://www.sam.gov.tr/perceptions/Volume10/Autumn/CErhan.pdf