از گزارشهای محرمانه که ویکیلیکس انتشار داده است، یکی در باره علی اکبر ولایتی، وزیر خارجه در دوران ریاست جمهوری خامنه ای و هاشمی رفسنجانی است. تاریخ گزارش ۲۷ مارس ۲۰۰۷ و از دوبی به وزارت خارجه امریکا، مخابره شده است…
خلاصه:
کمی قبل از گذراندن قطعنامه ۱۷۴۷ شورای امنیت سازمان ملل متحد، با یک دکتر ایرانی، که روابط نزدیکی با محافل محافظه کار ایران دارد، در باره برنامه اتمی ایران و وضعیت سیاسی داخلی کشور صحبت شد. او پیشگوئی کرد که ایران، احتمالا˝، زیر فشارهای بین المللی، تسلیم می شود و غنی سازی اورانیوم را به حال تعلیق در می آورد. اما برای او روشن است که ایران برای دفاع از خود در برابر خطر حمله احتمالی اسرائیل، حق دارد به سلاح هسته ای مجهز شود.
هدف اصلی او از جلب توجه به این امر، این بود که نفوذ و تأثیر دکتر علی اکبر ولایتی، وزیر خارجه پیشین ایران را، برجسته گرداند. او می گفت: ولایتی کسی است که می تواند میان ایران و غرب، پل ارتباط ایجاد کند. و یادآور شد که خود او، بهیچ وجه خواستار آن نیست رابط ولایتی با امریکا شود. در ضمن صحبت، از امریکا، تقاضای کمک مالی به تبلیغات انتخاباتی ولایتی، در انتخابات ریاست جمهوری در پیش رو، کرد. دیده بان ایران (مأمور امریکائی کسب اطلاع از ایران) موضوع را پی نگرفت. ما نظرهای گوناگونی در باره کسانی که نقش گوش و چشم رهبر را بازی می کنند، شنیده ایم. از این رو، این گرازش حاضر نباید قطعی تلقی شود. البته او اطلاعاتی در باره ایران در اختیار قرار داد که قابل توجه هستند:
تفصیل:
• او گفت: رهبر عالی قدر، پیش از این، بیمار او بوده است. اما او نتوانسته است دست او را درمان کند. پسر رهبر و استاندار تهران نیز از بیماران من هستند. اما توضیح نداد چرا بیمار او هستند.
• او راجع به مسائل مختلفی صحبت کرد. از جمله، مسئله هسته ای ایران و سیاست داخلی رژیم جمهوری اسلامی و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران و انصار حزب الله. او نیز در باره سیاستها در منطقه نظرهای خود را اظهار کرد. از اعتیاد در ایران و مصرف مواد مخدر سخن گفت. او یک درمانگاه برای درمان معتادان نیز ایجاد کرده است.
• او براین نظر است که ایران تعلیق غنی سازی اورانیوم را خواهد پذیرفت. گفتگو پیش از تصویب قطعنامه انجام شد و دکتر پیشگوئی کرد که ایران به درخواست تعلیق غنی سازی اورانیوم پاسخ مثبت خواهد داد. زیرا زیر فشار تحریمها، چاره ای جز تن دادن به تعلیق نخواهد داشت. باوجود این، او به امریکا اعتراض داشت چرا که آمرانه رفتار و حکم می کند چه کشوری تکنولوژی اتمی داشته باشد و چه کشوری نداشته باشد. واضح بود که او فکر می کند ایران قصد دارد بمب اتمی بسازد. ادعا کرد که تمامی ایرانی ها فکر می کنند اسرائیل در اولین حمله بر ضد ایران، سلاح هسته ای بکار خواهد برد. از قرار، احساس او این بود که ایران حق دارد برای دفاع از خود، به سلاح هسته ای مجهز شود. امری که بیشتر دکتر را نگران کرده، اینست که احمدی نژاد – که دکتر از او حمایت نمی کند- از بهبود روابط با غرب و به حال تعلیق درآوردن غنی سازی اورانیوم و وارد گفتگو شدن با غرب، بهترین بهره برداری را بکند. او با تکرار این دلیل قدیمی ایرانی ها (چه کسی از عادی شدن رابطه با امریکا اعتبار می جوید)، بر اینست که هدف اصلی احمدی نژاد، در حال حاضر، اینست که در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۹، باردیگر، به ریاست جمهوری، انتخاب شود. او نیازمند اقدامی است که محبوبیت از دست داده را به او بازگرداند.
• برخلاف نظر دکتر، چند منبع دیگر، فکر می کنند ایران برای به حال تعلیق درآوردن برنامه اتمی خود، نیازمند انگیزه های بیشتری است و توصیه می کنند به ایران اجازه داده شود پیش شرطهائی برای مذاکره داشته باشد و آنها را با طرف خود در میان بگذارد. برای مثال، خواستار آزاد شدن منابع مالی توقیف شده ایران بگردد. منبع دیگری می گفت: ایران بتواند توانائی غنی سازی اورانیوم را تا درصدی که برای غرب قابل قبول است، پیدا و بعد اعلان کند که فعالیت هسته ای خود را به دلیل عدم نیروگاه هایش، متوقف می کند. دیگری می گفت: ایران به انگلستان بیشتر از روسیه، در این امر که اورانیوم را برای ایران غنی کنند، اعتماد دارد.
• ریاست جمهوری ولایتی: هرچند دکتر قبول داشت که تصمیم درباره به حال تعلیق درآوردن غنی سازی اورانیوم را نه رئیس جمهوری که رهبر می گیرد، اما ادعا می کرد که ولایتی بیشترین وزن و نقش را در کمیته سیاست خارجی رهبر دارد. ( اشاره دکتر به شورای استراتژیک روابط خارجی است که رهبر در ژوئن ۲۰۰۶ تشکیل داده است و مشاور او در سیاست خارجی است. دانسته نیست که این شورا چه اندازه تأثیر در تصمیم گیریها در قلمرو سیاست خارجی دارد.)
• دکتر آشکارا طرفدار دکتر ولایتی است. گزارش شده است که در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۰۵ که ولایتی شکست خورد، او در ستاد تبلیغات ولایتی فعالیت داشته است. او می گوید ولایتی قصد دارد در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۹، شرکت کند. او خود از ولایتی حمایت می کند. بنظر او، ستاره اقبال ولایتی و قالیباف، شهردار تهران، دارد بلند می شود. بنظر او، ولایتی اشتباه کرد خود را از انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۵، کنار کشید.
او گفت: رفسنجانی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۹، خود را نامزد نخواهد کرد و تصمیم دارد از نامزدی ولایتی حمایت کند. او تأکید کرد که ولایتی هم از حمایت رهبر برخوردار است و هم از حمایت هاشمی رفسنجانی. رهبر می داند که هر نظری را ولایتی اظهار کند، او هاشمی را نیز از آن آگاه کرده و موافقتش را بدست آورده است. دکتر گفت رفسنجانی با اهداف ولایتی در سیاست خارجی موافق است و می خواهد ایران با همه دنیا روابط برقرار کند. به عبارت دیگر، این دو در سیاست داخلی و خارجی با هم همعقیده هستند. او توضیح بیشتری نداد.
او همچنین گفت: ولایتی و شمار بسیاری از سیاستمداران، پیش از انقلاب، عضو انجمن حجتیه بوده اند و با رژیم شاه مبارزه هائی کرده اند. او افزود که در حال حاضر، ولایتی و خود او که در سیاست ایران نقش دارند از این سازمان کناره گرفته اند.
برای پیروزی در انتخابات، نیاز به پول است:
دکتر احمدی نژاد را متهم کرد به سوء استفاده از منابع مالی شهرداری تهران و گفت: او آراء مردم را در انتخابات خرید. او به هر عضو بسیج ۱۲۰ دلار «وام» داده است. دکتر قالیباف، شهردار کنونی تهران، را نیز متهم کرد به این که پولی را خرج تبلیغات بسود خود کرده است که پلیس برای حل مشکل مردم بخاطر وارد کردن کالا، پیدا می کنند. او روشن نکرد این کار مشروع یا نامشروع بوده است.
در جریان گفتگو، در یک جا، دکتر موضوع گفتگو را تغییر داد و گفت: امریکا می تواند راه بهبود روابط با ایران را هموار کند و این کار را با گرفتن تصمیم در این باره که چه کسی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۹، برنده شود. برای برنده شدن در انتخابات ۲۰۰۹، نیاز به پول است. ولایتی به پول نیاز دارد. او کارت یک شرکت تجارتی را به دیده بان ایران داد و گفت: این شرکت را او برای آن ایجاد کرده است تا که برای ولایتی پول جمع کند. او پیشنهاد می کند امریکا به این شرکت اجازه وارد کردن کالا به ایران را بدهد. وارد کردن مستقیم کالا بخاطر تحریمها، نا ممکن است. دیده بان ایران این گفتگو را پی نگرفت.
• وقتی از دکتر سئوال شد چطرا ولایتی از رفسنجانی که گفته می شود صاحب ثروت هنگفتی است، پول برای مخارج تبلیغات انتخاباتی نمی گیرد؟ او جواب داد: رفسنجانی بخاطر فسادهای مالی تحت کنترل شدید احمدی نژاد است. او از رفسنجانی بشدت متنفر است. ولایتی نمی تواند خطر پول گرفتن از او را بپذیرد. او افزود ایرانیان مقیم خارج نیز پول برای کمک به مبارزات انتخاباتی نمی دهند.
• دکتر، برغم دلایلی که برای اهمیت حمایت مالی در برد انتخابات قائل بود، تأکید می کرد که نقش رهبر در انتخابات بزرگ است. او گفت: بعد از این که خاتمی دو دوره ریاست جمهوری کرد، رهبر تصمیم گرفت رئیس جمهوری بعدی کسی باشد که از حمایت او برخودار باشد. بدین لحاظ، در انتخابات ۲۰۰۵، نیروی بسیج و سپاه را بکار گرفت. اما نتیجه به زیان او تمام شد. زیرا خامنه ای از میزان نفوذ دیگران، بخصوص مصباح یزدی براحمدی نژاد بی اطلاع بود.
دکتر بر احمدی نژاد انتقادهای زیادی را وارد دانست و گفت: در ۶ ماه اول ریاست جمهوری خود اشتباه های زیادی کرده است. از آن جمله است گوش دادن به حرفهای مصباح یزدی. در حال حاضر، محبوبیت احمدی نژاد رو به افول است . اما رهبر نمی خواهد او را از ریاست جمهوری برکنار کند.
رهبر بیمار و درکار تعیین جانشین خود است:
یک منبع دیگر، یک ایرانی – امریکائی که به ایران بسیار سفر می کند به ما گفت: شایع است که ۱۵۰ نفر از نمایندگان مجلس قصد دارند احمدی نژاد را استیضاح کنند. اما رهبر موافقت نکرده است. این عدم موافقت بخاطر آن نیست که رهبر می داند می میرد.
• یک منبع دیگر تأیید می کرد که رهبر نگران است که اگر بمیرد و نمایندگان احمدی نژاد را استیضاح کند، رژیم جمهوری اسلامی سقوط کند. در همین حال گزارش می شود که رهبر در کار تعیین جانشین خویش است. یک منبع گفت: رفسنجانی خاتمی را پیشنهاد کرده است. تصور او اینست که رهبری، خاتمی را نمی پذیرد. در نتیجه، بسا خود او را به رهبری برگزیند. گفته می شود مصباح یزدی شاهرودی، رئیس قوه قضائیه را پیشنهاد کرده است. و دیگران، یک شورای رهبری پیشنهاد کرده اند. شایع است که خامنه ای از شیمی درمانی خودداری می کرده است. زیرا نمی خواسته است علائم شیمی درمانی نمایان شود و بیماری او را بر همگان آشکار کند. (باید توجه داشت که شایعه در ایران سخت در رونق است).
• توضیح: یک رابط دیگر که از قرار یک ژنرال سپاه پاسداران است، موافق نیست که ولایتی بر سیاست خارجی ایران نفوذ چندانی داشته باشد. او می گوید: حسن روحانی که طرف گفتگو با غرب بر سر پرونده اتمی بود، هم اکنون نماینده رهبر در شورای عالی امنیت ملی است و از بیشترین وزنه برخوردار است.
• اما از ایرانیان در این باره که ستاره اقبال چه کسی در حال طلوع است، نظرهای مختلفی را می شنویم. بعضی از ایرانیان پیشگوئی می کنند که یا قالیباف و یا لاریجانی، رئیس جمهوری خواهند شد. این اولین بار است که ما در باره ولایتی چنین پیش بینی (رئیس جمهوری شدن او) را می شنویم. خاطر نشان می کنم که ما زیاد می شنویم که رفسنجانی عمل گرا است و برای نزدیک شدن با غرب در تلاش است. اما در باره ولایتی کم می شنویم که او عمل گرا و در کار است تا که ایران به غرب نزدیک شود.
• بنظر می رسد که همه چهره های برجسته ایرانی در باره قطعنامه ۱۷۴۷ شورای امنیت سازمان ملل متحد، هم نظر هستند که این رویه نادرست است. زیرا حساب بهبود روابط ایران با غرب، باید از حساب انرژی اتمی، جدا باشد. ولایتی دخالت شورای امنیت را در مسئله پرونده اتمی ایران غیر قانونی می خواند و می گوید: ایران غنی سازی را حتی برای یک دوره کوتاه متوقف نخواهد کرد. فشارهای بین المللی فرصتی است برای کشور برای آنکه طرحهای بزرگ، از جمله طرح توسعه انرژی اتمی را به اجرا بگذارد. او دسترسی ایران به سوخت اتمی را خط قرمزی می داند که نباید از آن عبور کرد. اما اهرمهای سیاسی مختلف بین المللی و اقتصادی را در پائین آوردن هزینه های غیر قابل احتراز آن، بکار خواهیم گرفت.
• ما از پیشنهاد کمک مالی از امریکا به ولایتی در انتخابات ریاست جمهوری، بسیار متعجب شدیم. این پیشنهاد از اعتبار رابط مقداری کاست. گرچه سایر نظرهای او صادقانه بودند. شاید هدف از طرح این پیشنهاد این بود که بداند واکنش ما چیست؟ و یا شاید بیانگر بی اطلاعی رابط از سیاست امریکا، علی رغم ۱۵ سال زندگی در امریکا بود. شاید هم می خواست نفع شخصی بدست آورد.
انقلاب اسلامی : شیوه همکار ولایتی همان شیوه معمول رژیمی ها است: در ظاهر ضد امریکا و در باطن، جانبدار «بهبود رابطه با امریکا» و درخواست کمک. امر بسیار مهم این که رژیم ولایت فقیه، رابطه برقرار کردن با قدرت خارجی عادی و بی اعتنائی به استقلال را آنقدر کم ارج کرده است، که اینک خیانت به کشور سکه رایج شده است.در گزارش محرمانه دیگری، سخن از بیماری خامنه ای و شیمی درمانی و نیز این شنود کردن مکالمات تلفنی، حتی گفتگوهای تلفنی خامنه ای، توسط مجتبی خامنه ای، است. در شماره آینده ترجمه آن را خواهید خواند.