فرید راستگو
ادامه حاکمیت رژیم جنایتکار و خائن به وطن جمهوری اسلامی، بهانه ای به دست هرکس و ناکسی داده است تا برای ایران و ایرانیان توطئه ای بیاندیشد و طرحی وطن بر باد ده بریزد. عده ای که تا دیروز هواداراسلام ناب محمدی خمینی بوده اند، حالا خیزش برداشته اند تا این بار با اجرای بدون تنازل قانون اساسی جمهوری اسلامی، نظام ولایت فقیه را اصلاح و ” اسلام رحمانی و ولایت فقیه ” خود را پیاده نمایند.
عده ای هم بدون اینکه از طرف احدی و قومی منتخب شوند بعنوان نماینده این خلق و آن قوم با بزرگ نمائی مشکلات و مصائب غیرقابل انکار قومیت ها، مسئله فارس و غیر فارس را علم کرده اند و ساز تجزیه طلبی را می نوازند تا شاید از این طریق بتوانند به قدرت و گرنه به نان و نوائی برسند. بدتر از همه عده ای زور پرست بی لیاقت هم بعلت نداشتن غرورملی و عرق میهنی، بعد از وقایع لیبی بدون درس گیری از سرنوشت اسفبار افغانستان و عراق و ویرانی لیبی توسط ناتو از ناتو در خواست مداخله می کنند تا شاید بعد از کشتار ایرانیان و ویرانی ایران بجای ولی فقیه و عمالش بر اریکه قدرت تکیه زنند.
علاوه بر دسته های فوق، قدرت های بیگانه هم بیکار ننشسته اند و منتظرند تا روزی خلاء خالی مردم را پر کنند و بجای آنان تصمیم بگیرند. البته این بار قدرت های بیگانه قصد ریختن بمب اتمی مثل ژاپن و انجام کودتا مثلاً علیه مصدق و آلنده را ندارند. قصد جنگ و ویرانی مثل جنگ کره و ویتنام را هم ندارند. قدرت های خارجی قصد اشغال کشورها را مثل پاناما و گرانادا را هم ندارند. هر چند این روشها بصور مختلف پیاده میشوند ولی عمدتاً کارائی خود را از دست د اده اند و دمُده شده اند. اکنون دول غرب بویژه آمریکا که اثر پای خونینش در همه جا یافت میشود برای حفاظت از منافع خود زیر پوشش “حفظ منافع ملی و امنیت ملی” و دلائل “بشردوستانه” در کشورهای مختلف دخالت نظامی می کنند.
قدرت های خارجی در هر جائی که منفعت داشته باشند بویژه کشورهای نفت خیزی چون لیبی و ایران به مردم شان می گویند شما مبارزه را آغاز کنید و از ما درخواست و خواهش نمائید تا با تصویب قطعنامه شورای امنیت و با مداخله نظامی و غیر نظامی خود، کشورتان را مبدل به ویرانه ای سازیم و سر سپرده ای را جایگزین حاکم فعلی تان نمائیم. در ابتدا کشورتان را چون عراق و لیبی ویران می کنیم و سپس دست نشانده خودمان را چون امثال چلبی و علاوی و یا مترسکی مثل کرزای و مالکی، به قدرت می رسانیم. در صورت لزوم فردی را از دولت حاکم که حاضر به سرسپردگی است،( که البته فراوان هم در این رژیمهای فاسد و دیکتاتور یافت می شوند) مثل آقای مصطفی عبدالجلیل، پیدا می کنیم، او را بعنوان رهبر مبارزات شما معرفی می نمائیم، سپس به قدرت می رسانیم تا حافظ منافع ما باشد. با کمی دقت گفتارفوق را در سخنان خانم کلینتون می یابیم.
روز چهارشنبه، چهارم آبان، خانم کلینتون وزیر امور خارجه آمریکا در سخنان خود در پاسخ به مخاطبان بخش فارسی بی بی سی و در برنامه “نوبت شما” گفته است که دلیل عدم حمایت کافی دولت آمریکا از “جنبش سبز” این بوده که در زمان آغاز اعتراضات دو سال پیش در ایران، درخواستی از سوی رهبران این جنبش برای اعلام حمایت آمریکا از جنبش دریافت نشد. و سپس در مورد حمایت از جنبش های اعتراضی در ایران گفت: «در صورتی که بار دیگر اتفاقی در ایران بیفتد و اگر جنبش سبز یا هر جنبش دیگری از ما کمک بخواهد، همان گونه که به مردم لیبی کمک کردیم، به مردم ایران هم کمک خواهیم کرد.»
در مورد جنبش سبز و عدم صحت گفتار خانم کلینتون دیگران نظر داده اند. فقط کوتاه بگویم که پس از روی کار آمدن اوباما هم باند خامنه ای از طریق ولایتی و هم باند احمدی نژاد از طریق مشائی و تماس با شاه اردن بطور جداگانه و غیر مستقیم با دولت اوباما تماس گرفتند و در حال گفتگو بودند بطوریکه در ابتدای جنبش سبز و درست در زمانی که مردم ایران بر علیه نظام ولایت فقیه قد علم کرده بودند آقای اوباما برای خامنه ای پیام فرستاد و گفت دولت آمریکا آماده مذاکره با دولت ایران است که بیانات ایشان مورد انتقاد بسیاری از ایرانیان قرار گرفت.
در پاراگراف دوم خانم کلینتون می گوید: «در صورتی که بار دیگر اتفاقی در ایران بیفتد و اگر جنبش سبز یا هر جنبش دیگری از ما کمک بخواهد، همان گونه که به مردم لیبی کمک کردیم، به مردم ایران هم کمک خواهیم کرد.»
خانم کلینتون شما بهتر از هر کس می دانید چه بر سر لیبی آورده اید. بقول خبرنگار بی بی سی « لیبی نمی تواند تا ده سال آینده خرابیهای جنگ کنونی خود را جبران کند». مردم لیبی از شما کمک نخواستند. واقعیت این است که بدنبال خیزش مردم تونس و مصر، مردم و بویژه جوانان لیبی متاثر از تحولات خاورمیانه و جهان عرب اولین اعتراضات خود را در فوریه ۲۰۱۱ آغاز نمودند و علیرغم سرکوب وحشیانه تظاهرات مسالمت آمیز مردم توسط قوای سرکوبگر قذافی، اعتراضات لیبی به سرعت گسترش یافت و بزودی معترضین شهر بنغازی را به تصرف خود در آوردند و پرچم سه رنگ مخالفان بجای پرچم سبز قذافی بر فراز بام های ادارات دولتی در شهر بنغازی به اهتزاز در آمد. اعتراضات سریعاً به شهرهای ” اجدادیه “، ” دارنا “، ” زیتال ” و دیگر شهر های لیبی نیز سرایت کرد و در حالیکه هنوز فرصت کافی برای تداوم تظاهرات خیابانی در لیبی فراهم نشده بود، افراد القاعده و دیگر جهادگرایان، مبارزه مسلحانه برعلیه قذافی را شروع کردند و بجای مردم وارد مبارزه با رژیم دیکتاتور قذافی شدند. با تکیه برهمین نیروهای مسلح و بنیادگرا، شورائی بنام ” شورای ملی انتقالی” برهبری مصطفی عبدالجلیل به حمایت آقای برنارد هانری لی فی فرانسوی تشکیل شد. مصطفی عبدالجلیل تا ۶ روز قبل از تشکیل شورای ساخته و پرداخته شده توسط فرانسه، “وزیر دادگستری” قذافی بود که در جنایات آقای قذافی نقش بسزائی داشته است از آنجمله دستور اعدام ۳۷ نفر مخالفین قذافی در یک دادگاه نمایشی می باشد.
این “شورا” از قدرت های بیگانه خواستار مداخله شد و در تاریخ ۱۷ مارس ۲۰۱۱ شورای امنیت برای حفظ جان مردم بنغازی قطعنامه ای صادر نمود.
قطعنامه ۱۹۷۳ چه گفته است؟ این قطعنامه دخالت نظامی اعضای سازمان ملل برای توقف کامل حملات خشونت بار قذافی علیه مردم را مجاز دانسته است و در آن تاکید شده است که: « تمام اقدامات لازم برای اجرای تحریم هوایٔی”و “تمام تدابیر لازم به منظورحفظ جان شهروندان و مناطق مسکونی آنان که در معرض حملات رژیم قرار دارند» باید مورد توجه قرار گرفته و رعایت شود. در عین حال دخالت نظامی زمینی و هر گونه اشغال نظامی کشور توسط نیروهای خارجی را مردود اعلام کرده است. قطعنامه ۱۹۷۳ با استناد به اعلامیه “مسئولیت حمایت” مجمع عمومی سازمان ملل، که طی قطعنامه ۱۶۷۴ شورای امنیت مورد تائید قرار گرفت.
از آنجائیکه کشورهای غربی از بروز جنبش همگانی در تونس و مصر و مبارزات مردم یمن و بحرین در بهت فرو رفته بودند و غافلگیر شدند، این بار در مسیر مبارزات مردم لیبی که سرشار از منابع نفتی است قرار گرفتند تا جنبش آنان را به همان سمتی سوق دهند که خود می خواهند. بطوریکه خبرنگار مجله نشین ((Nation در ۳۱ اوت ۲۰۱۱ از اسلام آباد گزارش داد که سیا ۱۵۰۰ تن را از مزار شریف واقع در شمال افعانستان، برای جنگ در لیبی استخدام کرده است و وقتی که خبرنگاران الجزیره از حضور این مزدوران آگاه شده بودند و گزارشی از حضور آنان در کنار شورشیان بنیادگرای لیبیائی تهیه کردند، شورشیان فیلم آنان را توقیف کردند و اجازه انتشار گزارش را ندادند.
خانم کلینتون! شما با علم به اینکه کثیری از جهادگرایان به رهبری عبدالکریم بالجاج عضو سابق القاعده در افغانستان در میان شورشیان حضور دارند، به آنان کمک کردید و در کنار آنان بر علیه قذافی جنگیدید تا ضمن جنگ با نیروهای قذافی بعد از قذافی دارو ندار لیبی متعلق به شما و شرکاء جهانخوارتان گردد.
خانم کلینتون! نیرنگ و دوروئی با مردم دنیا تا کی؟. قطعنامه ۱۹۷۳ برای حمایت از شهروندان لیبی صادر شده بود ولی دولتهای غربی با سوءاستفاده و نقض علنی آن بطور سیستماتیک دست به ۹۰۰۰ حمله نظامی زدند تا شهرهای مختلف لیبی را نابود سازند. بمباران مناطق نظامی وغیرنظامی، از جمله بیمارستانها، مدارس، خانه های مسکونی، اماکن عمومی، مناطق کسب وکار و موسسات صنعتی و غیر صنعتی حاصلش به قتل رساندن ۵۰ هزار نفر و زخمی شدند بیش از ۱۰۰ هزار نفر می باشد. این نماد واقعی کمک شما به مردم لیبی بوده است زیرا آن چیزی که برای شما حائز اهمیت است، حفظ وگسترش منافعتان می باشد و برای بدست آوردن آن با شیطان هم همکاری می کنید و فردا از همان شیطان برای ترساندن مردم و حضور دائمی خود در آن کشور استفاده خواهید کرد. این روش را در افغانستان بکار بردید. در ابتدا به بهانه کمک به مبارزین افغان در مبارزه علیه حضور شوروی در افغانستان با طالبان و القاعده همکاری کردید و به آنها اسلحه و مشاور از سازمان سیا رساندید و سپس برای استقرار دائمی در افغانستان، با همکاران سابق خود ( ملاعمرو بن لادن) به نبرد پرداختید که حاصلش نابودی و ویرانی افغانستان است.
خانم کلینتون! ممکن است بفرمائید شما غربی ها در کدام کشور دمکراسی برده اید که حالا از ما ایرانیان می خواهید تا از شما خواهش کنیم مثل مردم لیبی به کمک مان برای استقرار دمکراسی و آزادی بشتابید؟!. سرنوشت افغانستان که مشخص است و بعد از دهسال به هر در و دیواری می کوبید تا طالبان با شما و مترسکتان “حامد کرزای” آشتی کنند. چلبی و علاّوی تان هم کارش در عراق نگرفت و مجبور شدید مملکت را بدوستان خامنه ای بسپارید. حال با این همه تجربه از گذشته چگونه می توان باور کرد که سرسپرده ای چون آقای مصطفی عبدالجلیل در لیبی دمکراسی بیآورد؟. و تازه در کجای جهان دمکراسی از طریق حملات نظامی و توپ وتانک بدست آمده است که در افغانستان، عراق، لیبی و در آینده در ایران بدست آید؟.مگر دموکراسی کالاست که از بازار مکاره خود واروپا به دیگر کشورها صادر کنید و البته با فروش این کالا، آنهم از نوع بُنجُلش، ثروتهای طبیعی این کشورها را بغارت ببرید؟ مگر در لیبی چنین نکردید که هنوز قذافی و همکارانش بدست هواپیماهای شما بمباران و بدست افرادی زبون و ذلیل وبه اشاره شما، با آن روش غیر انسانی سلاخی نشده، هواپیما پشت هواپیما، سیل صاحبان صنایع وشرکتهای دولتی وغیردولتی خود را به لیبی فرستادید تا هرچه زودتر در رقابت با یکدیگر سهم شیر را از منابع و ثروتهای طبیعی در لیبی از آنِ خود وسهم فقر و گرسنگی و عقب افتادگی را اینبار در لوای “دمکراسی وارداتی” خود از آنِ مردم لیبی نمائید والبته عده ای از خودفروشان و چاکران لیبیایی را هم سر به آخور خورد وبردها و حق دلالی خیانت خود ببندید؟!!.
واقعا وزیر امور خارجه آمریکا آنقدر ناآگاه است که نمی داند آزادی جزء حقوق ابتدائی و ذاتی تک تک افراد یک جامعه می باشد، که افراد جامعه باید به این حق باور داشته باشند و از حقوق خود دفاع نمایند. دمکراسی یک فرهنگ و یک فرایند ملی است که رفته رفته با ایجاد یک محیط آزاد و از طریق وجدان جمعی و آگاه افراد جامعه ساخته میشود. آنهم در کشوری که مردمش احساس توانائی کنند و تصمیم گرفته باشند مسئول و رهبر سرنوشت خویش شوند و باور به استقلال و آزادی خود داشته باشند.
خانم کلینتون! مداخله خارجی به معنای نفی حاکمیت ملی می باشد و اوج ناتوانی ملتی را در بعهده گرفتن سرنوشت خویش می رساند. باید ملتی به منتها درجه فلاکت و بی مسئولیتی برسد تا اختیار خود را به دست قدرتهای بیگانه ای چون شما آمریکائیان و شرکاء اروپایی و آسیایی تان بسپارد تا هم استقلال و هم آزادی او را سلب نماید. ملتی که برای استقلال و آزادی خویش و تحقق حقوق اساسی و حاکمیت خود مبارزه می کند، هیچگاه اختیار خود را به دیگری نمی سپارد. ملتی که اختیار سرنوشت خویش را به دیگری بسپارد یقیناً مردنی است.
حانم کلینتون! ممکن است برخی از ایرانیان مستاصل بی وطن و یا آنانی که عِرقِ میهنی ندارند از شما درخواست کمک نمایند این دسته از ایرانیان که سر به آستان نوکری شما می سپارند و از شما و دوستان اروپائی تان دعوت به مداخله وحتی بمباران وطنشان و مردم سرزمینشان را طلب میکنند، این مزدوران نماینده ملت ایران نیستند. ایرانیان در طول تاریخ بویژه در صد سال اخیر بخوبی نشان داده اند که هیچگاه برای مبارزه با دیکتاتوری و استبداد، از اجانب تقاضای کمک نکرده اند و حاضر نبوده اند استقلال و اختیار خود را به اجانب بسپارند. مطمئن باشید مردم ایران امروز هم در مصاف با رژیم خونخوار و ضد بشری جمهوری اسلامی، احتیاج و نیازی به مداخله شما و بمب های بشردوستانه تان ندارند و به هیچکس و دولتی اجازه نمی دهند تا برای آنان همچون لیبی و عراق و افغانستان تعیین تکلیف نماید.
براستی سرنوشت لیبی با این ساختار وسازوکار، بهتر از عراق و افغانستان نخواهد شد چون خشونت پیش آمده در لیبی، ادامه ۴۲ سال زمامداری جنایتکارانه قذافی است که امروز هم بر ملت لیبی توسط بمب های بشردوستانه تحمیل شده است و مطمئناً همچون عراق و افغانستان ادامه خواهد داشت.
سرنوشت شوم آینده لیبی را در سخنان اول آبان آقای عبدالجلیل در شهر بنغازی در مراسم اعلام “آزادی لیبی” و خاتمه جنگ باید جستجو کرد که گفت: «شریعت اسلامی، بنیان و اساس قانون اساسی در لیبی جدید خواهد بود و دولت ما، یک دولت اسلامی خواهد بود.» وی همچنین از لغو ممنوعیت چند همسری در لیبی خبر داد و افزود که ما چندهمسری را احیا می کنیم.[۱] چنین سخنانی پیامد روش خشونت آمیز و مسلحانه شورشیان و دفاع نظامی شما از آنان می باشد که زنان از مشارکت و عموم ملت لیبی از رقم زدن سرنوشت خود در لیبی کاملا حذف شوند و نیروهای خشن و بنیادگراها دست برتر را داشته باشند و آرام آرام به قدرت برسند. این است ارمغان شما به مردم لیبی!.
خانم کلینتون! چنین سرنوشتی را هیچ ایرانی باغیرت و صاحب غرور ملی نمی پذیرد. شما لطف فرموده، بگذارید مردم جهان از جمله مردم ایران خود اختیار سرنوشت خویش را بدست گیرند. همینکه در امور داخلی ما دخالت نکنید، خود بزرگترین خدمت و کمکی است که به ما مردم ایران می نمائید. ایرانیان فراموش نکرده اند که حکومت ملی مصدق را با کمک آخوندها سرنگون ساختید و آزادی واستقلال و راه رشد وحقوقمندی را برمردم ایران سد نمودید تا دمکراسی در ایران و خاورمیانه و جهان عرب پا نگیرد. بعد از انقلاب ۵۷ آمریکائیان به کمک آخوندها شتافتند توسط عوامل خود در ایران اشغال سفارت آمریکا را تدارک دیدند تا دولت بازرگان سقوط کند و در معاملات پنهانی (اکتبرسورپرایز و ایران گیت و …. ) با خمینی و دستیارانش سازش کردید و به آخوندها یاری رساندید تا برعلیه بنی صدر، اولین منتخب مردم ایران کودتا کنند تا بر ایران آن فلاکتی ببارد که ۳۰ سال است در حال باریدن می باشد.
خانم کلینتون! مرا به خیر تو امید نیست شر مرسان! و سرنوشت لیبی هم پیش کش خودتان باد!.