در این گفتگو، آقای ایجادی ارزیابی جدیدی از عملکرد اپوزیسیون داخل و خارج می دهند. به نظر ایشان، اپوزیسیون از بخش های مختلفی تشکیل می شود که شامل کسانی است که در درون بافت رژیم بوده و بعد ها از آن خارج شده اند، و دیگر، کسانی که از ابتدا در اپوزیسیون بوده اند.
به نظر ایشان، یک بخش از اپوزیسیون، هم در داخل و هم در خارج، بیانگر رهبری جنبش سبز است که آقایان موسوی و کروبی در راس آن قرار گرفته اند، ولی اینها بیانگر همه گرایشات رنگارنگ این طیف نیستند.
بخشی دیگر از اپوزیسیون در داخل می باشد که شکل نیافته است. این گروه به دلیل اعمال فشار از جانب رژیم، نتوانسته است خود را به صورت متحد نشان دهد. این بخش از افراد از آزادی خواه، ملی گرا، چپ، طرفدار محیط زیست، طرفدار جامعه مدنی و غیره تشکیل می شود. ایراد این گروه این است که به دلیل فشار و سرکوب رژیم، نتوانسته اند تشکل واحدی را به وجود بیاورند.
هر چند که در اپوزیسیون خارج گرایش به آقایان موسوی و کروبی وجود دارد، ولی اکثریت افراد اپوزیسیون خارج، نقطه نظر های موسوی و کروبی را ندارند. اکثریت این گروه برای برقراری لائیسیته در ایران فعالیت می کنند. با اینکه این بخش از اپوزیسیون شامل گروه های مختلف و از افق های دید متفاوتی هستند، ولی در دو امر توافق و همسویی دارند : اول اینکه حکومت اسلامی دیگر به هیچ وجه قابل قبول نیست و دیگر اینکه حتی آلترناتیو مطرح شده از طرف آقای موسوی نیز قابل قبول نیست.
این بخش از اپوزیسیون، در عین حال که گوناگون است، پراکنده نیز هست. قطب هایی در درون این جبهه وجود دارند که حزب و گروه دارند، شبکه های جدید دموکراسی خواهی و لائیسیته را به وجود آورده اند و در امریکا و اروپا فعالیت بسیار دارند.
تمایلات تشکیلاتی در این بخش از اپوزیسیون سازمان یافته تر و برجسته تر از داخل است.
به دلیل استبداد قدرتمند حاکم در ایران، لزوم اتحاد در میان گروه های مختلف اپوزیسیون لائیک و طرفدار دموکراسی وجود دارد و متاسفانه، علیرغم پیشرفت های سی سال گذشته، هنوز تلاش زیادی لازم است تا به چارچوب واحدی برسیم.
با وجود اینکه اپوزیسیون آشکارتر و شفاف تر شده است و می داند که چه چیزی را نمی خواهد، ولی تلاش های عملی و گردهمایی آن هنوز ضعیف است.
{youtube width=”600″ height=”360″}7xGc5a4KIdU{/youtube}
ادامه دارد…