ابوالحسن بنی صدر
بهتر است که نه خراب کنید، نه بسازید، بگذارید که مردم خود خویشتن را آزاد کنند، ملتی هم که خود خویشتن را آزاد نمیکند، البته لایق دمکراسی نمیشود. برخی از این راه حلها را هم غرب اجرا می کند اما نه برای کمک به دموکراسی، بلکه برای منافع خودش.
چکیده گفتگو :
رادیو عصر جدید: اقای بنی صدر شما در گفتگوی هفته قبل با رادیو عصرجدید در باره جریانات لیبی گفتید که برای برخورد با نظامهای دیکتاتوری بجای حمله نظامی چندین روش بعنوان کمک واقعی به دموکراسی به غرب پیشنهاد کره اید، می خواستم در این موقعیت حساسی که وطن به سر می برد، تعدادی از این ۲۴ روش که راهکار عملی هستند را بطور مختصر شرح بدهید؟
بنی صدر: این راه حلها، ۲۵ عدد است، از این راه حلها، ۱۲ موردش را در اجتماعی در شهر کیل آلمان با شرکت دو استاد علوم سیاسی در میان گذاشتم و آنها هم این راه حلها را عملی یافتند، اگر آنها را در مجموع غرب انجام بدهد، یک تحول اساسی بوجود میآید. جامعه ایرانی یکی از آن جامعه هایی است که با این رژیم استبدادی مخالف است این تغییر را میخواهد و وقتی مطمئن شد که دنیا موافق با تحول این رژیم به دمکراسی است و مزاحمتی هم برای این ملت ایجاد نمیکند و آن رژیم را بطور واقعی تضعیف هم میکند به ترتیبی که به حقوق مردم صدمه وارد نشود و زندگی آنها به لحاظ اقتصادی و غیر آن سخت نشود، ترس و بیم زندگی آنها را فلج نکند، البته جنبش میکنند، هیچ هم محتاج این نمیشوند که آقایان لطف فرموده نیروی عملیات ویژه و هواپیماهای خود را برای “کن فیکون” کردن یک کشور بفرستند، بعد از “کن فیکن” کردن بگویند، حالا کشور آزاد شد، برای ساختن میآییم! خب بهتر است که نه خراب کنید، نه بسازید، بگذارید که مردم خود خویشتن را آزاد کنند، ملتی هم که خود خویشتن را آزاد نمیکند، البته لایق دمکراسی نمیشود. برخی از این راه حلها را هم غرب اجرا می کند اما نه برای کمک به دموکراسی، بلکه برای منافع خودش. از آنجا که وقتمان کم است، برای شما بطور خلاصه شرح می دهم:
• در قلمرو سیاسی و نظامی:
۱ – پس گرفتن شناسائی از دولتهای سرکوب گر. دست کم، فروکاستن آن تا حد روابط کنسولی.
۲ – خودداری از شناسائی و حمایت سیاسی و مالی و تبلیغاتی کردن از گروه های مخالف رژیمهای سرکوبگر، (درست عکس کاری که در لیبی کردند) بدین خاطر که ناقض اصل استقلال است و کشورهای تحت ستم استبداد را از آلترناتیو مستقل محروم می کند.
۳ – ترک حمایت از بخشی از رژیم سرکوبگر در برابر بخشی دیگر. در مورد ایران، غرب سه دهه است این روش را داشته و بدین روش، نقش ضد جنبش را بازی کرده است. یک روز می گوید میانه رو در برابر تندرو، یک روز می گوید اصلاح طلب در برابر رادیکال. این بازی را باید تمام کرد!
۴ – خودداری از حمله نظامی و حتی تهدید به حمله نظامی، برای اینکه هر جامعه ای احساس کند از بیرون تحت تهدید حمله نظامی است جنبش نمی کند!
۵ – خودداری از حمایت سیاسی و نظامی و مالی و تبلیغاتی از گروه های مسلح و به استخدام خود در نیاوردن آنها.
۶ – رفتار بدون تبعیض با همه استبدادها، به سخن دیگر، چشم پوشیدن از دوستی استبدادهای دست نشانده و حافظ «منافع». بطور مثال از عربستان حمایت نشود ولی علیه رژیم ایران عمل بشود! اگر استبداد بد است همه جا بد است. چون این تبعیضها جامعه را نسبت به علاقه دنیای خارج به دمکراسی بدبین می کند.
۷ – خودداری از فروش اسلحه به رژیمهای سرکوبگر، به خصوص اسلحه ای که در سرکوب مردم و جنبش آنها کاربرد دارند.
• در قلمرو اقتصادی:
۸ – ممنوع کردن دادن قرضه به دولتهای سرکوبگر. بر دولتهای غرب است که خود و بانکها و شرکتها را از اینکار باز دارند.
۹ – ممنوع کردن بانکها و شرکتها از اداره پول و دارایی های سران و ماموران دولتهای سرکوبگر. خوب میبینید که قذافی و خانواده اش میلیاردها دلار ثروت داشتند و البته خود کشور لیبی هم ۱۷۰ میلیارد پول در بانکها و مؤسسات دنیا دارد، که این اجتماع دیروز پاریس برای بلعیدن این پول هم بوده است، به عنوان اینکه ما میخواهیم آنجا را بازسازی کنیم.
۱۰ – شناسایی دارایی های موجود سران رژیمهای سرکوبگر و محلهای بکار افتادن آنها و به حساب ملتهای گرفتار رژیمهای سرکوبگر گذاشتن این ثروتها.
۱۱ – موظف کردن بانکها و شرکتها به شفافت کردن معاملات خود با کشورهای تحت اداره استبداد. هم به قصد جلوگیری از رانت خواری و هم به قصد جلوگیری از پوشش دادن به خریدهای نظامی.
۱۲ – شفاف کردن بهای کالاهایی که در کشورهای تحت اداره استبداد مصرف همگانی دارند. در کشور ما کالایی که وارد میکنند، اقلا سه برابر قیمت خرید می فروشند. اگر قیمتها بر جامعه معلوم باشد که مثلاً گندم یا برنج به چه قیمت وارد ایران شده است، اولاً جلوی رانت خواری را میگیرد، ثانیاً وضعیت مالی جامعه را بهتر میکند و ثالثاً امکان خیزش را در آن جامعه افزایش می دهد.
۱۳ – مبارزه بینالمللی با قاچاق مواد مخدر که یکی از منابع مهم درآمد برای رژیمهای سرکوبگر و سران ماموران سرکوبگر است، این در مورد ایران مصداق کامل دارد. این مبارزه البته به سود تمامی انسانیت است.
۱۴ – رژیمهای استبدادی در بودجه خود از جامعه های تحت استبداد مستقل هستند، مثل ایران که به نفت متکی است و اصلاً به مردم یارانه هم می دهد. همینطور است عربستان، لیبی و دیگر کشورهای نفت خیز و کشورهای که یک کالایی هستند، که این کالا می تواند کشاورزی یا معدنی باشد. بطور مثال معاملات نفتی مثلاً با ایران شفاف بشود تا معلوم شود این نفتی که فروخته میشود چقدر از آن واقعاً به خزانه دولت میرود و چه مقدار از نفت خارج از حساب فروخته میشود و به حساب سران رژیم ریخته میشود. میبینید که این مسئله چقدر اهمیت دارد، شدنی هم هست. مثلاً همین دستگاههای کامپیوتری که در عربستان کار گذاشتند و میزان استخراج نفت را تنظیم میکند که می تواند تمامی نفتی که از کشورهای مختلف به بازارهای دنیا میرود، را اندازه بگیرد و ثبت کند.
۱۱ راهکار باقیمانده در قلمرو “حقوق انسان و وسائل ارتباط جمعی” و “دانش، فن و استعداد” هستند که با مراجعه به صوت گفتگو می توانید آنها را ملاحظه کنید.