اشکان رضوی
شوربختانه در چند سال اخیر و خلاء و محدودیت های نیروهای اصیل ملی و مصدقی حتا شاهد هستیم که نام مصدق و عکس او نیز مورد استفاده ابزاری از سوی ضد میهنی ترین گروهها ی منزوی سیاسی به خدمت گرفته می شود که بتوانند کسب مشروعیت نمایند .و کار بدانجا می رسید که حتا سازمان ضد بشری و میهنی مجاهدین خلق نیزاز مصدق و پرچم مقدس شیر و خورشید استفاده ابزاری برای پیشبرد مقاصد خویش بهره برداری می کنند.
اما در این بین نیز اعضای گروههای بی ریشه و سر خورده جریانات سیاسی چپگرا و مذهبی نیز با رویکرد همان کسب مشروعیت مبدل به سینه چاکان دو آتشه جبهه ملی ایران شده اندو عده ای ورشکسته سیاسی نیز که با نام جعلی سازمان های جبهه ملی ایران محفلی را گرد آورده اند برای سیاهی لشکر هم که شده از این سر خوردگان سیاسی بهره می جویند و گاهی به عنوان مدافع آتشی از آنان بهره می گیرند
یکی از این افراد شخصی است به نام “حسین منتظر حقیقی” از اعضای خلق مسلمان جریانی که پیشینه سیاسی آن بر همگان آشکار است وشخص ایشان نیز به همان ترتیب فاقد آن پرنسیب های یک سیاسی ملی گرا می باشد
این شخص هر از گاهی از سایه خارج شده و تلاشی برای عرض اندام می کند غافل از آنکه حنای او رنگی برای هیچ یک از مبارزان مصدقی و ملت گرای اصیل ندارد
او در آخرین نوشته خود در یک تلاش کنگ و بی سر و ته در جایگاه یک مصدقی دلسوز ظاهر شده و در مقام دفاع از باند انشعابیون انحرافی شبه فراماسون رخنه یافته در جبهه ملی بر می آید و تازیانه بر گرده صدیق ترین مبارزان میهنی می زند
منتظر حقیقی کسی نیست که بخواهم به او بپردازم چون اساسا او چهره ی نا م آشنای “خلق مسلمان” و دستیار شخصی به نام شریعتمداری است که پیشینه بلند بالایی در راستای تخریب نیروهای ملی و سازمان جبهه ملی دارد و آخرین ترفند ضد میهنی او برای تجزیه ایران نیز مقوله پیشنهاد فدرالیسم برای آینده ایران در روزهای نه چندان دور دو سال اخیر بوده
شخصی که یک دستش در دست تجزیه طلبان است و دست دیگرش در دست حکومتی های موسوم به اصلاح طلب و بنگاه خبر پراکنی بی بی سی
این شخص جایگاه من را در حزب سومکا و حزب پان ایرانیست می داند و هدف او از بیان این مسئله این است که روش سیاسی من را با برچسب نژاد پرستی و اینگونه طرحات به زیر سئوال ببرد
او غافل از آن است که من بارها و بارها در نوشتارهایم با افتخار تمام از خاک و خون به عنوان دو اصل اساسی میهن پرستی نام برده ام و هیچ ابایی نیز ندارم که برای چندامین بار در اینجا نیز خود را پیرو مکتب پان ایرانیست به عنوان یک مصدقی به همه معرفی کنم
مکتبی که بزرگان حزب ملت ایران پرورش یافته آنند و داریوش و پروانه فروهر
اینگونه افاضات از سوی اشخاصی که در همه عمرشان باوری به تمامیت ارضی و شکوه جلال ایرانی نداشته اند و خلقی می اندیشیدند چندان دور انتظار نیست و هر گونه باوری به خاک و خون در دیدگاه آنان مذموم است. چون حضرات جهان وطنی می اندیشند و اگر غیر از این بود کاسه گدایی روبروی صدام و شیوخ عرب در گذشته به دست نمی گرفتند
و این شخص باید بداند که حتا عضو حزب پان ایرانیست بودن و سومکا بودن نیز هزاران بار شرافتش بالاتر از عضویت در حزب ننگینی به نام خلق مسلمان است
واما اینکه آقای رضا پهلوی از آقای مهندس امیر انتظام قدر دانی نموده است را سند وابستگی ایشان و اعضای جبهه ملی ایران به جریان پهلوی می داند و باید افسوس خورد برای این منش واپسگرای سیاسی
آقای رضا پهلوی و یا هر کس دیگری می تواند به عنوان یک شهروند ایرانی از مبارزات مبارزان قدرانی کند و اینکه نیت این قدردانی چیست و چه هدفی را دنبال می کند مسئولیتش بر عهده خودشان است و اینجا کسی ذره بین در دست نمی گیرد تا که بخواهد نیات درونی افراد را آنالیز کند اینگونه رفتارها بایسته شمایان است که خودی و غیر خودی هنوز از اندیشه امتی شما رخت بر نبسته است و دموکراسی ردایی است گشاد برای وجود شما که در عظمت آن گم خواهید شد
پرداختن به پریشان نوشته های این شخص از حوصله خارج است و فاقد ارزش سیاسی است اما هم میهنان عزیز آگاه باشید که سالها به دلیل مصلحت اندیشی های خانمان بر باده و تعارفات و رو دربایستی های مرسوم فرهنگ ما ایرانیان کار را تا بدانجا پیش برده که چنین اشخاصی خود را مدافع ملت گرایی و راه مصدق بزرگ می دانند
اگر تا کنون کیانوری و شعبان جعفری سر از گور برای دفاع از جبهه ملی برون نیاورده اند باید شادمان باشیم و امیدوارم
با این وضعی که پیش می رود جای تردید نیست که نوشتار های آتشین در دفاع از جبهه ملی را زین پس در سایت “راه توده”نیز باید بخوانیم
به این شخص و رفاقایش توصیه می کنم که زین پس فقط و فقط به دفاع از همان اندیشه های ارتجاعی و ضد میهنی خود به دفاع بر خیزند.جبهه ملی و نیروهای ملی دفاع چنین اشخاصی را ننگی برای خود می دانندکه حتا با آب خلیج پارس و دریای مازنداران هم پاک نمی شود
پاینده ایران
زنده باد آزادی
اشکان رضوی
یازدهم امرداد ۱۳۹۰ خورشیدی
