داود آزادفر
در نوشته پیشین خود تحت عنوان پاطلایی ها به مواردی اشاره کردم که با مشاهده این ادله ها میتوان به این استنباط رسید که اصلاح طلبان حکومتی حبس خانگی مهدی کروبی و میرحسین موسوی را بعنوان یک فرصت طلایی غنیمت شمرده تا با مطرح کردن پیشنهاد مصالحه یکبار دیگر بخشی از اهرم قدرت را در دست بگیرند .
قطعن ابداع و برنامه ریزی این پروژه تنها مختص به محمد خاتمی و نزدیکان وی نیست و نشانه هایی که رویت میشود حاکی از آن است که افرادی نظیر مهدی هاشمی رفسنجانی و کارگزاران سازندگی ، هر کدام به سهم خود در این پروژه بخشی از تئوری آن را بعهده دارند.
اگر بخواهیم با نگرشی واقع گرایانه فارغ از هرگونه اندیشه و تعصب سیاسی به پیشنهاد طرح مصالحه نگاهی بیاندازیم و اشتباهات چند ماه گذشته اصلاح طلبان برون مرزی و درون مرزی خصوصا شورای هماهنگی راه سبز را در ذهن خود ترسیم کنیم به چندین نکته اساسی خواهیم رسید که در بعضی موارد بسیار مضحکه آمیز خواهد بود.
۱: مصاحبه جنجالی روزانلاین با رجب علی مزروعی و نیز نقطه نظراتی که وی در رابطه با مصالحه مطرح کرده بود فراغ از انتقادهای منتقدین شورای هماهنگی راه سبز واکنش اردشیر امیرارجمند سخنگوی این شورای را نیز به ادعاهای وی و خاتمی در پی داشت. در مقطع اول ادعای مصالحه و واکنش به آن گواه بی بندوباری شورایی چند نفره است که با یک بام و دوهوا بودن سیاست های در پیش گرفته مضحکه امیزترین تصویرخود را به مخاطبین نشان میدهد.
اگر بخواهیم دوشقه بودن فکری شورای هماهنگی راه سبز را آنالیز کنیم به این واقعیت میرسیم که نظریهای فکری مزروعی و همراهان برون مرزیش همان اظهاراتیست که کواکبیان نماینده اصلاح طلب مجلس هشتم در مصاحبه اخیر خود بدان اشاره کرده است.
۲: نبود درک صحیح از فضای موجود و قیاس آن با دوم خرداد ۱۳۷۶ موجب شده است که همواره اصلاح طلبان حکومتی در در یک توهم و پارادکس ذهنی بسر ببرند.
۳: بازدداشت جن گیرها و کشمکش دولت با حاکمیت هاشمی رفسنجانی را خوشبین ساخته است که با بعهده گرفتن بخشی از تئوری در داخل و ساپورت مالی در خارج از ایران اصلاح طلبان را پیش قراول این سناریوی سازد که با تحقق پیدا کردن پیمان مصالحه دو هدف مهم را دنبال میکند.
در مرحله نخست با حذف هر گونه احتمال رهبری جمهوری اسلامی کرسی سلطنت ولایت فقیه را به خود اختصاص دهد و ثانیا بتواند انتقام هتک حرمت هایی که در دوسال گذشته با آنها روبرو بوده است را پاسخ گوید.
اگر فرض محال بر این باشد و بخواهیم به جمع بندی از موارد یادشده برسیم این سخن اکبر اعلمی که میگوید امیدوارم در انتخابات آینده از اصلاح طلبان بعنوان دسمال کاغذی استفاده نشود کاملا صدق پیدا میکند .
۴: سعید حجاریان جانباز اصلاحات میگفت خاتمی مرد سیاسیت نیست بلکه مرد اخلاق است. اما آیا حال با مشاهده کردن آنچه خاتمی و خاتمیستها که با وارونه قلمداد کردن مطالبات ،نادیده گرفتن خونهای ریخته شده و… تنها به هدف دست یابی به قدرت در پیش گرفته اند، از چه اصطلاح یا دست واژه ای میتوان در چنین شرایطی برای این مرد استفاده نمود؟
۵:مجتبی واحدی مشاور ارشد مهدی کروبی که پیشتر از نبود حضور هیچ نماینده ای از سوی کروبی در شورای هماهنگی راه سبز سخن گفته بود، در ویدویی که انتشار داد علنن مصالحه از سوی خاتمی و دوستان ادوارش برای راه یافتن به انتخابات آتی مجلس نهم را یک خیانت آشکار به مردم دانست و به صراحت اعلام کرد به هیچ وجه خود را اصلاح طلب نمیدانم .
اما همانطور که پیش بینی میشد واکنش به سخنهای وی از سوی افرادی که مشی اصلاح طلبی را مدینه فاضله و سید خندان دیروز را تنها علم دار مقوله رفرم میدانند از همان ابتدا با تخاریب شخصیتی در فضای مجازی روبرو شد.
یکی از مهمترین نکاتی که این اشخاص در تخریب مشاور ارشد کروبی که در نبود تریبون و رسانه مستقل از آن بعنوان محور تخریب استفاده کردند ، انتشار سخن های واحدی در سایت یوتوپ است.
این افراد که همواره با مغلطه وقلم زنی سعی در تزریق افکار خود دارند ، تخریب شخصیت منتقد یکی از مکانیسم های عقلانی آنها برای آشفته کردن فضای نقد سالم است . اگر بخواهند واقع گرایانه به صورت اصلی مسئله که فقر شدید اقتصادی مردم ، پولهای چپاول شده از بیت المال و سفره مردم ، و اسپانسرو ساپورت کنندگان مالی رسانه هایی که انها حامی آن میباشند نگاهی بیافکنند، طنز تلخشان به واقعیت تراژدیک تبدیل خواهد یافت.