ابوالفضل اردوخانی
دوستی از آمریکا پس از خواندن داستان” استاد صدام کنید” مطلب زیر را برایم فرستاد؛
«چندین سال پیش در یک مهمانی به خانمی می گفتند، خانم دکتر. چند ساعتی گذشت، کله ها گرم شد. یکی از خانم دکتر پرسید، شما دکتر چه هستید؟ گفت من دکتر نیستم، شوهرم دکتر است. طرف با خنده گفت: “ای بابا شوهر شما هرچی نابدترش پاره شده تا دکتر بشه. شما یک شبه دکتر شدید”؟ خانم دکتر هم که حسابی مست کرده بود، گفت؛ “همون یک شب من همه جام پاره پوره شد، و به همین خاطر باید خانم دکتر صدام کنین”!»