خوشحال و مفتخرم که فرصتی دست داد تا بار دیگر یکی از نوشته های پر محتوای استاد خود حسین بشیریه که به حق از مفاخر علمی ما هستند را بخوانم( امیدوارم که سایت رنگین کمان من بعد نیز از ایشان و دیگر بزرگان و اساتید چنین مطالبی را انتشار دهد ) در این مقاله استاد بشیریه ابتدا در مقدمه به نحوی روشن و به تدقیق شرایط فلسفی و اجتماعی تشکیل ایدئولوژی های هویت ساز که در برابر و ضدیت با خصلت پویا و دیالکتیک عناصر متکثر و متغیر هویتی قرار گرفته و به تحریف و تفسیر به رأی آنها می پردازند در کلیت پرداخته و سپس به مصادیق چنین تفاسیری در دورۀ معاصر و دو گفتمان پیش و پس از انقلاب 57 می پردازند : اصل همبتسگی حاکم بر روابط فرهنگها، تمدنها و مذاهب اصل ترکیب دیالکتیکی است، از این رو تصور هرگونه هویتی به عنوان مقولهای یکدست، خود مختار، ناب و خالص تصوری غیر تاریخی است همهی ایدئولوژیها چون غیریت پردازند، هویت ساز نیز هستند. تجدد چون به یک معنا همگان را ”بیخانمان‘‘ میسازد، همگان را دچار نوعی دلتنگی برای گذشته میکند که تنها در یک بعد یا بخش ایدئولوژیک خاص تبلور میبیابد و یا ”ایدهآلیزه‘‘ میشود طور کلی در شرایط احساس خطر، اضطرار و هجران فرایند هویتسازی تشدید میشود. در مقابل گفتمان یکسانساز انسانیت یا اومانیسم، گفتمانهای هویتبخش گوناگون قد علم میکنند. رویهم رفته احساس خطر و دلتنگی، ترس از جهانی شدن تمدن غرب و شرایط جامعه تودهای و احساس”بی سرزمینی‘‘ در ظهور ایدئولوژیها و گفتمانهای هویتساز نقش تعیینکنندهای داشتهاند.
ارگان رسمی حزب سوسیال دموکرات و لائیک ایران
منو