پایا راستگونیا
بر اساس اخباری که از درون دستگاه حاکمیت در جمهوری اسلامی به بیرون انتشار می یابد اخیراً شاهد بالا گرفتن تضاد در سطوح بالای حاکمیت بین دستگاه رهبری و رئیس جمهوری حول مسائلی چند هستیم .
از یک سو مسألۀ مربوط به رئیس دفتر رئیس جمهور مطرح بود که سرانجام بعد از فشارهایی که از سوی باند رهبری در این رابطه بر احمدی نژاد وارد آمد ایشان ناگزیر به برکناری این شخص از این مقام گشت .
اسفندیار رحیم مشایی شخص مؤتمد احمدی نژاد ، در دورۀ اول ریاست جمهوری ایشان رئیس سازمان میراث فرهنگی رابر عهده داشت سپس در دور دوّم ریاست جمهوری ایشان از سوی او به عنوان معاون اول رئیس جمهور معرفی گشت .انتقادهایی که به انتصاب این شخص در خود جناح اقتدارگرا وجود داشت ، ازجمله نزد خود رهبری از یک سو و اصرار احمدی نژاد براین تصمیم از سوی دیگر، سرانجام خامنه ای را ناگزیر به صدور حکمی حکومتی مبنی بر خواست برکناری مشایی از این سمت نمود . این حکم گرچه احمدی نژاد را ناگزیر به انصراف از تصمیمش در انتصاب مشایی نمود ولی به معنای پایان یافتن همکاری احمدی نژاد در بالا آوردن حرص مخالفان نبود . احمدی نژاد او را به مقام ریاست دفتر خویش تعیین نمود .
مشایی را می توان از جمله افراد پر حاشیه و جنجالی در طول تاریخ انقلاب و به خصوص دهۀ اخیر حاکمیت جمهوری اسلامی دانست . اظهارات خارق عادت او در زمینه های مختلف موجی از مخالفت ها را به دنبال داشته است . از پرحاشیه ترین مواضع او می توان از اشارۀ او به دوستی ملت های ایران و اسرائیل ( به عنوان دشمن اصلی و استراتژیک جمهوری اسلامی در طول حیات این نظام ) یاد نمود .
شاید بتوان گفت که احمدی نژاد از مشایی به عنوان نمادی از استقلال خویش در مقابل دستگاه اقتدار رهبری که درصدد بودند از او رئیس جمهوری منقاد و مطاع رهبری بسازند استفاده می نمود .
در واقع برخی از تحلیل گران بر این باور بوده اند که در طول رهبری علی خامنه ای ، احمدی نژاد به دلیل همین خصلت مطاع بودن در برابر رهبری بیش از رؤسای جمهور پیشین ، خواست رهبر را به اعمال اقتدار خویش برآورده ساخته است . امّا با توجه به خصلت هایی که کم و بیش در شخص احمدی نژاد می توان سراغ گرفت از یک سو و نیز با توجه به دخالت های بازدارنده و کارشکنانه باند خواص رهبری در امورات دولت ، شاید بتوان گفت که اکنون ، خواست فوق از سوی رهبر مورد چالش از سوی آن رئیس جمهوری قرار گرفته است که بی پروا بعد از انتخابات اخیر ریاست جمهوری کمر به دفاع از صحت انتخاب او و تأیید تفکرش در نزدیکی به تفکرات خویش بست . آنچه به عنوان یکی از نابخردانه ترین مواضع رهبر در دورۀ رهبریش هزینۀ گزافی را برای او به لحاظ مشروعیت در حمایت از تقلب مورد ادعای صورت گرفته در انتخابات به دنبال داشت .
یکی از موارد جنجالی اخیر دیگر در مواضع احمدی نژاد که به مذاق رهبری خوش نیامد مربوط به خواست او در برگزاری جشنهای نوروزی بود که گفته می شد ایشان در ادامۀ مواضع به ظاهر ایرانی گرایی خویش (که اتفاقاً مشایی رئیس دفتر رئیس جمهور نیز در آن همّ بسیاری داشت ) قصد داشت در تخت جمشید برگزار نماید . این تصمیم نیز سرانجام پس از فشارهای همه جانبه و انتقادهای بسیارتغییر یافت .
امّا این اختلافات و تضادها اکنون بیش از پیش در تصمیم اخیر احمدی نژاد در برکناری حیدر مصلحی از وزارت اطلاعات در دولت احمدی نژاد رخ نموده است . تصمیمی که بلافاصله با واکنش مخالف رهبری و خواست او به ابقای وزیر مذکور روبرو گشته و حاکی از دور جدیدی از تنش بین رهبر و رئیس جمهور تواند بود . و گویا ناشی از تلاش احمدی نژاد به حفظ میزانی از استقلال خویش در مقابل تحمیلات بازدارندۀ باند اقتدار گرای حول رهبر بوده است .
در خبری اخیر که در سایتی هوادار رئیس جمهور آمده است . در رابطه با این تصمیم احمدی نژاد به برکناری وزیر اطلاعات آمده است که این وزیر عناصر مربوط به اطلاعات سپاه را در این وزارت به کار گمارده و از حضور آنها بهره برده است . که این اقدام باب میل رئیس جمهور نبوده است . هم اکنون مسئلۀ وزارت اطلاعات که بخشی از دستگاه چند لایۀ اطلاعاتی در جمهوری اسلامی را تشکیل می دهد عرصۀ اختلاف بین رئیس جمهور و دستگاه رهبری قرار گرفته است . و این حکایتی است از بی اعتمادی که از سوی رهبری نسبت به رئیس جمهور حول مسائلی چند از جمله حمایت احمدی نژاد از مشایی گسترش یافته و دورنمای اختلافات نوینی را از این جهت خاطرنشان می سازد .
جامعه رنگین کمان
