پایا راستگونیا
نظریه و ادعای صدور انقلاب از آن ادعا ها و نظریاتی بود که از همان آغاز روی کار آمدن جمهوری اسلامی تحت تأثیر اوضاع ملتهب و آرمانگرایی های رومانتیک انقلابی مورد توجه و تأکید دست اندر کاران و صاحب نظران نظام جدید قرار گرفت . اینها براین باور بودند که انقلاب اسلامی در ایران سرسلسله تحولات مشابهی در دیگر کشورهای منطقه و از آن پس جهان خواهد بود و یکی از عمده ترین وظایف خویش را در این خصوص کمک به ملتهای دیگر بلاد به منظورایجاد تحولی مشابه با تحولات ایران و تحقق نظامی دینی و برآمده از اندیشه های اسلامی در این مناطق می دانستند.
این نظریه البته خود در دوران جدید مسبوق به تئوریهای مارکسیستی در رابطه با انقلاب و بسط انقلاب به فراسوی مرزهای جغرافیایی و در مصداق عینی آن در دستور کار نظام کمونیستس شوروی و ملحوظ در سیاست خارجی این کشور در رقابت با بلوک سرمایه داری بین المللی بود .
بعد از انقلاب نظریه فوق با تغییر محتوای ایدئولوژیک آن به وام گرفته شد . و هر چند که در حد آرمان در مقابله با شرایط عینی منطقه و شرایط حاکم دیگر کشورها ، از همان ابتدا در عدم تطابق با شرایط قرار گرفت و انقلاب اسلامی همچنان بی بدیل ماند ، لیکن باز از همان زمان اهداف عملی و راهگشای دیگری در ارتباط با حفظ حاکمیت اسلامی در ایران ، در پوشش و لفافه این سیاست دنبال گشت که همانا صدور بحران و ایجاد تنش در بیرون از مرزهای ایران و فرافکنی مصائب درونی به دامان این میادین بازی بیرونی بود .
مادۀ اولیه این سیاست وجود گروهای ناراضی و غالباً افراطی بارویکردهای نظامی گری(و نه البته مردم وملتها که در هیچ کدام از کشورهای منطقه خواستار الگوهای عرضه شده از سوی جمهوری اسلامی نبودند)یعنی شبه نظامیان در کشورهای دیگر منطقه بود . این گروها که غالباً در صحنۀ عملی کارزار با مخالفان خویش بودند درچنان شرایط اضطراری و ضروری قرار داشتند که این سیاست در راستای اهداف نیازهای آنها قرار می گرفت . لذا همین سیاست باعث گردید از ابتدای انقلاب تا کنون ، گروهای جنگ طلب و شبه نظامی در کشورهای دیگر چون فلسطین ، لبنان ، افغانستان ، عراق ، یمن ، و…. از این الطاف جمهوری اسلامی بهره برده اند .
بدیهی است که با توجه به شرایط حاکم براین گروهای متعارض ، کمک های تسلیحاتی و نظامی به طور مستقیم و غیر مستقیم در اولویت مبرمی قرار گرفته اند . سالانه مبالغی از سوی دولت جمهوری اسلامی چه به صورت کمک مالی وچه به صورت اسلحه به این گروها اختصاص می یابد که از ارکان سیاست خارجی واز واجبات در این حوزه قلمداد می گردد .
صدور اسلحه در این چند دهه از طریق کشورهای واسطه یا به طور مستقیم انجام و در اختیار این گروهای هدف قرارگرفته اند . در این ارتباط گروهای جنگ طلب در فلسطین و لبنان از اهمیت ویژه ای نزد سیاست گذاران جمهوری اسلامی برخوردا بوده اند اما به هیچ وجه مختص به شبه نظامیان در این دو کشور نبوده است .
امّا برنامۀ فوق در شرایط کنونی بین المللی و منطقه ای در حالی انجام می گیرند که تحریمهایی در خصوص پروندۀ هسته ای ایران وضع گشته و موارد متعددی از به ویژه در خصوص برنامه های تسلیحاتی و نظامی از سوی جمهوری اسلامی را در بر می گیرند . به همین خاطر اکنون این جنبه از سیاست دائم و می توان گفت سنتّی جمهوری اسلامی در عرصۀ روابط بین الملل نیز با موانع و مشکلات جدی روبرو گردیده است . چنانچه در این زمینه در ماهای اخیر شاهد بوده ایم گهگاه تسلیحاتی که به طور قاچاقی و بر خلاف مواد این تحریمها ارسال گردیده اند به وسیلۀ یکی از کشورهای مورد ترانزیت ثبت و ضبط گشته اند .
در روزهای اخیر رسانه ها از توقیف و ضبط اسلحه هایی که به وسیلۀ یک هواپیمای باربری از خاک ترکیه می گذشته است خبر دادند . دولت ترکیه نیز در تعقیب تعهدات بین المللی خود در خصوص تحریمها علیه ایران ، موضوع را به شورای امنیت گزارش نموده است . این مسأله مطمئناً پرونده ایران را در خصوص نقض تحریمهای شورای امنیت قطور تر نموده و در روابط این کشور با تر کیه تأثیراتی منفی در پی خواهد داشت .
پیش از این نیز نیروی دریایی اسرائیل کشتی ایرانی ، حامل مقادیر معتنابهی اسلحه را که عازم مصر بود در دریای مدیترانه توقیف نمود .
در همین ارتباط در اکتبرسال گذشتۀ میلادی نیروهای اطلاعاتی نیجریه سه کانتینر حاوی تسلیحاتی موشکی و سایر انواع تسلیحات را در بندر لاگوس توقیف و مصادره نمودند . برخی از منابع مقصد این تسلیحات را گروهای حماس و حزب الله و برخی دیگر از سنگا ل ونیروهای مخالف در جنوب این کشور به عنوان مقصد نهایی نام برده اند . این مسأله باعث بروز تنش در روابط ایران با برخی از کشورهای افرقایی (نیجریه ، سنگال و گامبیا) گردید .
روند فوق در صورت گسترش می تواند مضایقی را در سیاست صدور بحران از سوی نظام اسلامی به وجود آورد .سیاستی که جزئی جدایی ناپذیر از ماهیت و رفتار این نظام در ارتباط با مسائل خارجی وبه ویژه در راستای اهداف داخلیش بوده تا بتواند در سایۀ دشمن آفرینی و دشمن ستیزی فضایی اضطراری و امنیتی و توأم با ارعاب بر کشور حاکم گردانیده و بهانه ای مکفی در سرکوب منتقدان و معترصان خویش و تداوم وبسط خفقان فراهم آورد .
در همین زمینه تحولات آتی در کشورهای منطقه ، به عنوان نمونه دو کشور عراق و سوریه به عنوان معبر صدور تسلیحات و کمکهای نظامی جمهوری اسلامی می توانند تأثیر عمده ای بر این روند نامساعد داشته باشند .
جامعه رنگین کمان