((گزارش ویژه جامعه رنگین کمان پایا راستگونیا))
دراین روزها یکی از تحولات مهم خاور میانه که در تداوم موج اعتراضات درسایر کشورهای عربی قرار می گیرد . بروز این اعتراضات در کشور سوریه است که به خصوص از جهت ارتباط خاص دولت این کشور با جمهوری اسلامی و زد و بندهایش با این دولت از اهمیّت خاصی در مناسبات این دولت برخوردار است .
این اعتراضات در صورتی که به کناره گیری بشار اسد از قدرت منتهی گردد یا در شرایط ملایم تر به تحمیل خواسته های معترضان بر دولت او منتهی گردد می تواند نقش مهمی در بر هم زدن موازنه سیاسی جمهوری اسلامی از جهت ارتباط ویژۀ آن با دولت سوریه در منطقه و تسهیلاتی که این مناسبات فراروی بحران آفرینی های آن همواره فراهم آورده است ایفا نماید.
دولت سوریه با توجه به معیارهای سیاسی حکومتداری در دنیای امروز حکومت این کشور نیز مانند بسیاری دیگر از حکومتهای عربی و غیر عربی منطقه در زمرۀ حکومتهای استبدادی و فاقد مشروعیت مردمی قرار می گیرد . منتها این حکومت ویژگی های خاص خویش را نیز از این جهت داراست . یکی این که مقام ریاست در این کشور به ظاهر جمهوری هر چند به طور فرمایشی از سوی پارلمان این کشور به این مقام انتخاب می گردد لیکن در واقعیّت مادم العمر بوده و به هیچ وجه اراده و رأی مردم در گزینش آن نقش تعیین کننده ای ندارد . این باز می گرد به ساختار قوۀ قانون گذاری این کشور . به طور سنتی بخش تأثیر گذار و تعیین کننده ای از کرسی های پارلمان این کشور( حدود دو سوم) به طور مرسوم و سنتی در اختیار حزب حاکم یعنی حزب بعث قرار می گیرد که ریاست جمهوری نیز از همین حزب و مورد حمایت تام و تمام آن قرار دارد . به این معنی که انتخابات پارلمان در این کشور به گونه ای صورت می گیرد که عملاً فرصتی برای عرض اندام به احزاب ، نیروها و افراد منتقد و غیر داده نخواهد شد . به همین خاطر غالباً رئیس جمهور با آرإ بالای نود درصدی به این مقام انتخاب می گردد .( حافظ اسد با رأی نود و نه درصدی و پسرش با بیش از نود و هفت درصد این آرإ به این مقام انتخاب شدند )
دومین ویژگی این حکومت و مقام ریاست جمهوری در آن این است که به نحوی سنت شکنانه علاوه بر مادام العمر بودن این مقام ، رئیس جمهور در این کشور موروثی است . که خود به طریق اولی برای حق انتخاب مردمی محلّی ازاعراب باقی نمی گذارد . بعد از حافظ اسد رئیس جمهور فقید این کشور پسرش بشار به این مقام گمارده شد.
سومین خصوصیت باز می گردد به وسعت و دامنۀ اختیارات رئیس جمهور در این کشور . به عبارت خلاصه باید گفت رئیس جمهور در این کشور فعّال مایشإ در ادارۀ امور می باشد . این مقام از حق قانون گذاری برخوردار بوده و به علاوه این مقام قوۀ قضاییه ، نهادهای اطلاعاتی و امنیتی و به خصوص ارتش را نیز در اختیار گرفته است .
وبالاخره باید به قانون وضعیت اضطراری یا فوق العاده دراین کشور اشاره کرد . که به مدت قریب به نیم قرن بر مقدرات مردم این کشور حاکم بوده است این قانون خفقان سیاسی را کاملاً بر این کشور حاکم گردانیده و آزادیهای مدنی را به شدت تحت الشعاع قرار داده وبا محدودیت محرزی روبرو می سازد .
به طور کلی فضای امنیتی و استبدادی حاکم بر این کشور محدودیت گسترده ای را در سطح سیاسی به دنبال داشته است .مطبوعات و رسانه های گروهی در این کشور یا اکثراً در اختیار دولت بوده یا در غیر این صورت با کنترل و سانسور شدید دولتی مواجه هستند . اینترنت در این کشور با فیلترینگ روبرو است . بسیاری از دست اندر کاران مطبوعات به اتهام جاسوسی برای اسرائیل و آمریکا به دادگاه های این کشور فراخوانده شده ، مورد مؤاخذۀ نهادهای اطلاعاتی وامنیّتی قرار گرفته برخی روانۀ زندان می گردند .
از نظر سیاست خارجی مسألۀ عمده در روابط این دولت به مدت چندین دهه ، رویارویی با دولت اسرائیل و به خصوص کوشش برای باز پس گیری مناطق اشغال شدۀ این کشور بعد از جنگهایی است که طی چند نوبت با اسرائیل داشته است . منطقۀ استراتژیک بلندیهای جولان که در جنگ شش روزه(در سال ۱۹۶۷) از سوی نیروهای اسرائیل اشغال گردید . واز آن تاریخ دولت سوریه تلاشهای بسیاری در بازگرداندن آن به خاک این کشور داشته است .
عناصر فوق به طور طبیعی خصوصاً مجاورت جغرافیایی و منازعات دولت سوریه با اسرائیل دست مایۀ مناسبی برای جمهوری اسلامی جهت سرمایه گذاریهای سیاسی و به تبع آن اقتصادی در این کشور عربی فراهم ساخته است .
در واقع به اعتراف برخی از مقامات جمهوری اسلامی سوریه و رابطۀ حسنۀ جمهوری اسلامی با این کشور در طی سی سال عمر نظام به طور مستمر فرصت مناسبی برای فرافکنی بحرانهای داخلی و منطقه ای آن در اختیار گذارده است . چنان که این منازعات را از مرزهای ایران به منطقه آنسوتر در مجاورت اسرائیل و فلسطین فرابرده است . بنابراین حفظ این ارتباط و به تبع آن تلاش در حفظ استیلای نظام حاکم بر سوریه از اهم واجبات برای دولت ایران به شمار خواهد رفت . سوریه از این جهت بهترین مناسبات را با ایران در بین کشورهای عربی منطقه داراست .
تحولات اخیر منطقه در کشورهای عربی که به سان حرکت مهره های دومینو از کشوری به کشور دیگر در حال سرایت بوده است و اینک دامنگیر نظام حاکم بر سوریه نیز گشته است . می تواند نقش بسیار بازدارنده ای در در موازنۀ قدرت جمهوری اسلامی به جهت خطر از دست دادن یکی از مهمترین متحدان منطقه ای خویش در پی داشته باشد و بسیاری از رشته های این نظام را در فرافکنی بحرانهای درونی خویش و آفرینش بحرانهای منطقه ای پنبه سازد . به همین دلیل بدیهی خواهد بود که سعی وافری را در حفظ رژیم بشار اسد در رویارویی با گسترش موج مخالفتهای مشروع مردمی که خواهان حاکمیت خویش بر مقدراتشان هستند ، داشته باشد . چنان چه در برخی از گزارشها از سرکوب معترضان در سوریه از حضور نیروهای سرکوبگر سپاه نیز در شهرهای سوریه خبر داده شده است . از سوی دیگر جمهوری اسلامی به نحو وقاحت آمیزی با سیاست یک بام و دوهوا ، از یک جهت در مصر ، بحرین ، لیبی از مشروعیت اعتراضات در مقابل دولتهای این کشورها و مخالفت با سرکوبها سخن می گوید و از جهت دیگر در برابر اعتراضات در سوریه سکوت پیشه کرده یا آن را به حضور هواداران بشار اسد حواله می دهد و در اینجا دیگر از بیداری یا خیزش اسلامی سخن نمی گوید .
به هر روی آیندۀ تحولات منطقه و به خصوص سوریه تأثیر بسیار مهمی در آیندۀ سیاست خارجی و داخلی جمهوری بر جای خواهد گذاشت و این امکان وجود دارد که که با قطع شدن دست این کشور در آن سوی منطقه به واسطۀ سقوط یا ضعف دولت سوریه بخشی از بحرانها به حوزۀ داخلی سیاستهای این رژیم در قبال خواسته ها و مطالبات مردمی باز پس گردد . و این در سطح گسترده تر می تواند با رشد حرکت های دموکراسی طلبانه در منطقه بیش از پیش تقویت گردد .
پایا راستگونیا
هر گونه استفاده از این مطلب تنها با ذکر منبع مجاز میباشد.
جامعه رنگین کمان