میهن ما ایران سرزمینی است باستانی با فرهنگ و تاریخ کهن و قدمتی چند هزار ساله با وسعت یک میلیون و ششصد و چهل و هشت هزار کیلومتر مربع که مساحت آن یک درصد کل خشکی های جهان را تشکیل میدهد و در منطقه ای استراتژیک در چهارراه ارتباطی آسیا به اروپا و آفریقا واقع شده است . این سرزمین دارای آب و هوای بسیار متنوع و در نتیجه برای تولید انواع محصولات کشاورزی مستعد است و قادر به تامین غذای جمعیتی ده ها برابر جمعیت این کشور است و میتواند صادر کننده عمده مواد غذایی باشد .
این کشور برای دامپروری سنتی و صنعتی بسیار مناسب است و زمینه هائی خیلی بیشتر از آنچه امروز استفاده میشود دارد . وطن ما در شمال و جنوب مرزهای آبی طولانی حدود دو هزار و هفتصد کیلومتر دارد که علاوه بر امکان استفاده از راههای دریایی و بندرگاه ها ، امکان بهره مندی از منابع دریایی و اب زیان مختلف را نیز دارد . سرزمین ما پانزده درصد از ذخایر نفتی و پانزده درصد از کل منابع گاز جهان را در دل خود جای داده است .علاوه بر آن از معادن گوناگون مانند آهن و مس و طلا و اورانیوم و غیره برخوردار است . کشور ما حدود هفتاد میلیون جمعیت یعنی یک درصد جمعیت کل جهان را داراست که اکثریت آن را جوانان زیر ۳۵ سال و نیروهای کار بالقوه تشکیل میدهند . ملتی با ضریب هوشی بالا بطوریکه تحصیل کردگان و متخصصین ما در اکثر نقاط جهان در مشاغل و مناصب علمی و دانشگاهی برجسته قرار دارند . کشور ما دارای جاذبه های توریستی بسیار و در برخی موارد منحصر به فرد است که قطعا میتواند بخش قابل توجهی از درآمدهای توریستی جهان را به خود اختصاص دهد . آیا در کشوری با این مشخصات و این امکانات این فقر گسترده پذیرفتنی است ؟
بدون شک و بلا تردید پاسخ این ﺳﺆال منفی است و برای چنین کشوری نه تنها فقر قابل قبول نیست بلکه این ملت باید جزو مرفه ترین و خوشبخت ترین جوامع انسانی در روی کره خاک باشد ولی با تاسف واقعیت غیر از این است و اکثریت ملت ایران از نیازهای اولیه انسانی مثل مسکن قابل قبول ، غذای کافی و مناسب ، کار و اشتغال ، استفاده از درمان ، استفاده از آموزش و پرورش و تامین اجتماعی محروم است . علت آن چیست ؟
علت آن است که این ملت از بیش از یک قرن پیش و از انقلاب مشروطیت تاکنون به جز چند برهه کوتاه و گذرا از آزادیهای اساسی و نتیجتا از دست یابی به حاکمیت ملی محروم بوده است . آزادی بیان ، آزادی قلم ، آزادی احزاب ، آزادی اجتماعات و آزادی انتخابات پیش نیازهای لازم برای استقرار حاکمیت ملی است که متاسفانه ما از داشتن آنها جز در برهه هائی کوتاه محروم بوده ایم . ادعای ملی و مردمی بودن حکومتها بدون پذیرش آزادیهای اساسی جز دروغی بزرگ و نیرنگی آشکار چیز دیگری نیست و با فقدان حاکمیت ملی و دموکراسی ، همه راههای رفاه و پیشرفت و تعالی بروی ملت بسته است . در سایه آزادیهای اساسی مثل آزادی مطبوعات و آزادی احزاب و آزادی اجتماعات است که راه های مفاسد مالی و غارت ثروت های ملی مسدود میشود . زیرا همانطورکه ملک المتکلمین گفت « ریشه هیچ فسادی قطع نمیشود مگر به تیشه ی آزادی » . در سایه آزادیهای اساسی است که شایسته سالاری تحقق میابد و از سوء مدیریت ها و سیاست های اقتصادی نادرست و حیف و میل اموال عمومی و بذل و بخشش های خودسرانه جلوگیری میشود . در سایه حاکمیت ملی است که دروازه های کشور اینگونه با بی پروائی به روی کالاهای به دردنخور چینی باز نمیشود و سالیانه میلیاردها دلار از ثروت این ملت به کیسه چینی های طماع و بنجل ساز ریخته نمیشود و با این سیاست نابخردانه هزاران کارگاه تولیدی کوچک و بزرگ در ایران به تعطیلی کشانیده نمیشود و تولید داخلی ما به ورطه سقوط آزاد نمی افتد و میلیون ها نفر از جوانان این کشور بیکار نمیگردند . براستی این واردات سرسام آور از چین که تمام بازارهای ایران را اشغال کرده است جز سودرسانی به واردکنندگان کلان که وابستگان به حکومتند و رشوه دادن به چین برای حمایت از حاکمیت جمهوری اسلامی در مجامع جهانی چه توجیهی میتواند داشته باشد ؟ در حالی که در هر بزنگاه حساس هم شاهد شانه خالی کردن چین از حمایت های مورد انتظار جمهوری اسلامی هستیم . در سایه حاکمیت ملی است که در مورد صنعت توریسم در جهان سهم شایسته ی نصیب ایران میگردد . در سایه حاکمیت ملی و برقراری دموکراسی است که از غارت ثروت های مردم توسط وابستگان به قدرت سیاسی جلوگیری میشود و فساد مالی گسترده ای که گاهی مشتی از خروار آن در گیر و دار اختلافات داخلی جناح های درون حاکمیت از پرده بیرون میافتد برچیده میشود و ثروت های مردم برای مردم و برای رفاه و آسایش آنها هزینه میگردد . در سایه حاکمیت ملی استکه اموال و دارائیهای این ملت در اینجا و آنجا بیهوده بذل و بخشش نمیگردد و پول این مردم فقیر در کشورهای آمریکای لاتین و نوار غزه و حزب الله لبنان و عراق و افغانستان و جاهای دیگر برای محاسبات اشتباه و افکار واهی هزینه نمیگردد .
در سایه حاکمیت ملی و برقرای دموکراسی است که هزینه سنگین تهیه ابزار سرکوب و استخدام نیروهای سرکوب گر و مزدور برای سرکوب مردم به سوی هزینه های رفاهی مثل هزینه درمان و آموزش و پرورش چرخش مینماید . در نتیجه به ضرس قاطع میتوان گفت که این فقر گسترده ، بیکاری ، تورم و گرانی روز افزون ، مفاسد اجتماعی و اعتیاد و دیگر نابسامانی ها زائیده سوء سیاست ها و سوء مدیریت ها و باختصار نتیجه فقدان دموکراسی و حاکمیت ملی است . این فقر گسترده در ایران پذیرفتنی نیست . حق ملت ایران با این همه مواهب طبیعی و این همه منابع زیرزمینی و این همه استعداد ذاتی و این موقعیت ممتاز استراتژیک داشتن رفاه و سعادت در سایه دموکراسی و حاکمیت ملی است.
جامعه رنگین کمان