از خواست های اعتصاب غذا کنندگان زندانی حمایت کنیم

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

langerodi

محمود بهشتی لنگرودی، سخنگوی کانون صنفی معلمان اکنون 15 روز است که در اعتراض به  صدور حکم 14 سال زندان برای او، در اعتصاب به سر می برد. خواست او بر گزاری دادگاه علنی  و رسیدگی به اتهامات، با حضور هیئت منصفه است. خواستی که  هیچ قاضی با انصافی نمیتواند با آن مخالف باشد. در جمهوری اسلامی اما قاضی و مجری حکم هر دو یکی است؛ یعنی رژیمی است که شاکله اش را آدم کشان، دزدان، اختلاس کنندگان، غارت گران و استثمار گران تشکیل داده اند، که خوب می دادند،  برگزاری دادگاه علنی برای محاکمه بهشتی، محکمه ای خواهد بود علیه آنان و رسوا گر منطقی خواهد بود که معلمی را به دلیل دفاع از حقوق اولیه همکاران خود،  به 14 سال زندان محکوم می کند.

همزمان، اسماعیل عبدی دبیر کانون صنفی معلمان ( تهران)  و جعفر ابراهیم زاده، دبیر هیئت مدیره اتحادیه آزاد کارگران از ۱۰ اردیبهشت در زندان اعتصاب غذا کرده اند.  آنان  با انتشار اطلاعیه ای مشترک در دفاع از خواسته ها و حقوق معلمان و همه کارگران و در اعتراض به حکم زندان علیه خود و دیگر فعالین کارگری و اجتماعی،  دست به اعتصاب غذا ی نامحدود زده اند.

اسماعیل عبدی هنگامی  که قصد داشت برای شرکت در کنفرانس آموزش بین الملل به کانادا مسافرت کند، بازداشت شد و سپس در 6 تیر ماه سال  94 به 6 سال زندان محکوم گردید. جعفر عطیم زاده نیز به جرم دفاع از حقوق کارگران به 6 سال زندان محکوم شده  و از  آبان  سال 94 تا کنون در زندان اوین محبوس است. 

      

اعتراضات معلمان در سال 94 در روند رو به رشد خود،  رژیم اسلامی سرمایه را به وحشت انداخت. اعتراضات سراسری و  گسترده معلمان در 27 فروردین و سپس در 17 اردیبهشت ماه، نشان داد که نارضایتی در میان معلمان  تا چه حد عمیق و فراگیر است؛  نشان داد که  تجمع های اعتراضی آنها  می تواند علاوه برهمه گیر شدن بین معلمان، بخش بزرگی از خانواده های 12 میلیون دانش آموز که اکثریت آنها خانوادهای کارگری هستند را، با خود همراه کند.

به همین دلیل رژیم اسلامی طبق معمول و بنا به ماهیت خود، پروژه سرکوب را در دستور کار خود قرار داد و با تمام توان تلاش کرد تا از گسترش اعتراضات جلو گیری کند وسپس حرکت و مبارزه حق طلبانه معلمان را به محاق  بکشاند. صدور احکام طولانی زندان علیه معلمان فعال و محاکمه مجدد و صدور حکم زندان اضافی برای معلمان در بند، بخشی از این پروژه سرکوب بوده است. در چنین شرایطی بود که معلم زندانی، رسول بداقی که  حکم شش سال زندان او در مرداد 94 به پایان رسیده بود، به  3 سال زندان دیگر محکوم شد.  رسول بداقی بعد از تحمل 7 سال زندان بدون مرخصی،  سرانجام در 10 اردیبهشت ماه امسال آن هم با  قید و شرط از زندان آزاد شد.

محمود بهشتی لنگرودی برای اجرای 9 سال حکم ، به زندان فرستاده شد و سپس  5 سال زندان دیگر برای او رقم زدند.  اعتصاب غذای بهشتی در  اعتراض به احکام  14  سال زندان است که در عرض 5 دقیقه  توسط دادگاه غیر علنی صادر شده است.

اسماعیل عبدی، در حالی که ۹ سال حبس تعلیقی در دولت  قبلی برای او صادر شده بود، دستگیر و به 6 سال حبس تعزیری محکوم شد.

   

علی اکبر باغانی یک سال حبس در زندان رجایی شهر را در حالی به پایان رساند که در 11 اردیبهشت به تبعید گاه خود ( زابل )  فرستاده شد.

علیرضا هاشمی ، دبیر کل سازمان معلمان، در حال گذراندن دوران حبس خود در زندان اوین است

( او در حال حاضر در مرخصی موقت است).

علاوه بر دستگیری و زندانی کردن معلمان فعال،  احضار و تهدید صدها معلم معترض  توسط نیروهای امنیتی، بخش دیگری از پروژه سرکوب رژیم بوده است. همچنین توسل به سرکوب، آزار و اذیت و تهدید معلمان در جریان تجمع های اعتراضی آنان توسط نیروهای انتظامی و لباس شخصی را  نیز باید به پرونده سیاه رژیم در مواجهه با  خواست معلمان افزود.  برای نمونه نیروهای انتظامی و لباس شخصی ها با تهدید و ارعاب، ضمن جلوگیری از تجمع معلمان در روز 31 تیر در مقابل مجلس، 132 نفر از معلمان را بازداشت کردند.

مطالبات طبقه کارگر ایران و ازجمله معلمان به عنوان بخشی از طبقه کارگر،  در طول عمر رژیم جمهوری اسلامی همواره با سرکوب پاسخ  گرفته است. دستمزد های  چند مرتبه پایین تر از خط فقر رمقی برای کارگران و خانواده آنها به جا نگذاشته است. سرکوب تشکل های مستقل و فعالین این تشکل ها و در همان حال ایجاد تشکل های  دست ساز  دولتی و پرو بال دادن و حمایت از  آنها  برای کنترل اعتراضات کارگری، عملا اعتراضات کارگران را به پراکندگی کشانیده و از  توانایی های کارگران در تغییر توازن قوا و برای  دست یابی به شرایط بهتر کار و زندگی به شدت کاسته است. خصوصی سازی مدارس، صنایع، معادن و شرکت های خدماتی، امنیت شغلی را  به صفر رسانده و دستمزدها، حقوق و مزایای کارگران را از پیش نیز بدتر کرده است؛ با این حال، سرعت بخشی به  خصوصی سازی ها در دستور کار دولت قرار دارد.  تعویق در پرداخت دستمزدها، اخراج های دستجمعی، فقدان امنیت شغلی  و ایمنی محیط کار، از بین بردن آموزش رایگان و حقوق بازنشستگی نا مکفی، جان کارگران را به لب رسانده است. تغییر و برهم زدن این شرایط تحمل نا پذیر، خواست مشترک همه بخش های طبقه کارگر است.

     

اسماعیل عبدی و جعفر عظیم  زاده در اعتراض به سرکوب مطالبات کارگری و زندانی شدن خود و  دیگر فعالین کارگری دست به اعتصاب غذای نامحدود زده اند. این نوع اعتراض، آخرین وسیله ای است که فعالان کارگری در بند برای بیان خواسته های خود به آن روی می آورند .  اسماعیل عبدی و جعفر عظیم زاده و بهشتی لنگرودی با به خطر انداختن سلامتی خود  به تنها امکان باقی مانده در زندان، یعنی اعتصاب غذا متوسل شده اند تا اعتراض  خود علیه پایمال شدن حقوق اولیه انسان توسط رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی وعلیه همه  فلاکت های اجتماعی که این رژیم به کارگران ایران تحمیل کرده است را به گوش جهانیان برسانند.

به نشانه همبستگی با اعتصاب غذای معلمان زندانی، نزدیک به 500 نفر از معلمان به همراه خانواده بهشتی لنگرودی در روز های 13 و 14 اردیبهشت اعلام اعتصاب غذا کردند.

     

ما  نیز همبستگی خود را با  بهشتی لنگرودی، اسماعیل عبدی و جعفر عظیم زاده اعلام می داریم و ضمن حمایت از خواسته های آنها  به سهم خویش تلاش می کنیم که اعتراض  و خواسته های آنان را  در سطح جهانی بازتاب دهیم . ما از همه تشکل های کارگری، سازمان ها و نهاد های مترقی و مدافع حقوق انسان می خواهیم  که به سرکوب و زندانی کردن فعالین کارگری و اجتماعی توسط رژیم جمهوری اسلامی اعتراض کنند، و  در راه آزادی  فوری و بدون قید شرط همه کارگران زندانی و زندانیان سیاسی در ایران بکوشند.

اتحاد بین المللی در حمایت از کارگران در ایران

۴ مه ۲۰۱۶

info@workers-iran.org;

www.workers-iran.org;

http://etehadbinalmelali.com/ak

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.