جواد قاسم آبادی
ملاحظاتی در بارهء سند ساختار جنبش
با سلام
گاه مسائلی بسیار ساده ما را با مشکلات عظیم مواجه خواهند نمود. من برآنم که تغییر اساس ِنامهء «جنبش» در حال حاضر از جملهء این مسائل بظاهر ساده و پیش پا افتاده است. اما چرا؟در این شکی نیست که این سند ساختار وحی منزل نیست. در این شکی نیست که بسیاری از بند های این سند قابل اجرا نیستند و احتیاج به ترمیم دارند. در این شکی نیست که مجمع عمومی عالیترین ارگان این تشکیلات است و حق هر گونه تصمیم گیری حتی تغییر اساسنامه را با بیش از دو سوم آراء شرکت کنندگان دارد.
اما در این هم شکی نیست که از نشست اظطراری میان دوره ای هانوفر، تدارک نشست سراسری چهارم با این توافق صورت پذیرفت که سند سیاسی ما به روز شود و این نشست بر مبنای سند ساختار و در کوشش برای اجرای دقیقتر آن صورت پذیرد. من ضمن سپاس مجدد از آن دسته عزیزانی که در تدارک نشست چهارم تا امروز مشارکت نموده اند، توجه علاقمندان به تغییر فوری اساسنامه را به چند نکته جلب می کنم دلیل ما برای تدارک نشست چهارم در چهارچوب سند ساختار، نخست از این روست که این سند و روابط فیمابین تعریف شده در این سند را در کلیتش، تعریف «جنبش» می دانیم و آنگاه بر این باوریم که این گونه تنظم روابط در بین ما نه تنها کارآ ست و در صورت اجرای چهارچوب جنبشی آن پاسخگوی «آزادی های فردی و همبستگی اجتماعی» ما ست بلکه بیش از خارج از کشور، پاسخگوی نیازهای همراهان در داخل کشور برای سازماندهی و مبارزهء مخفی-علنی با این رژیم آدمخوار می باشد.
حال اگر عزیزانی که «خوشبختانه» رنج مبارزهء مخفی با نظام های ظلم را تجربه نکرده اند، من را بخاطر باور به حقوق مساوی تک تک همراهان، عدم تمرکز در سازماندهی هسته ها، خودگردانی تشکل های محلی، گرو های کار سراسری و گرایشات گوناگون اعلام شده و نشدهء «جنبش» و در یک کلام اجرای دموکراسی مستقیم در درون و بیرون جنبش، «بیسواد» بنامند، چه باک؟
اگر مرا بخاطر پافشاری بر عهد و لزوم اجرای موازین اصلی و قابل اجرای سند ساختار در تدارک نشست چهارم «عقب ماندهء سیاسی» بنامند، چه باک؟
این نخستین بار نیست که «سروران» مرا با عناوینی از این قبیل مورد خطاب قرار می دهند. آنهائی که من را می شناسند می دانند که اگر چه من از این نوع برخوردهای غیر سیاسی نمی رنجم اما از سر ِاین نوع برخوردهای غیر سیاسی نیز درنمی گذرم. چه بیسواد و عقب مانده باشم و چه نباشم
پس برای پیچیده تر نشدن مساله و روشنی بحث، مجددا به اطلاع عزیزان می رسانم که بر مبنای همین سند ساختار، ترمیم، تصحیح، تلخیص و تکمیل آن در نشست چهارم ممکن است اما به روش درست و با رعایت موازن دموکراتیک. چگونه؟
پیشنهاد من به همهء عزیزانی که قصد تغییر سند ساختار را دارند این است که بدون اتلاف وقت دست به تشکیل کمیسیونی برای تکمیل و تلخیص سند ساختار (عزیزان خواهشمندم توجه فرمائید که من از ترم تصحیح «سند ساختار جنبش» صحبت می کنم و نه «تغییر ساختار» جنبش!) بزنند و پیشنهادات خود را برای تقدیم به نشست چهارم در اختیار شورای + دو قرار دهند. من نیز برای همکاری با این کمیسیون به سهم خود از همین امروز اعلام آمادگی می کنم
من توجه عزیزانی که ده سالی ست خاک این جنبش را می خورند مجددا به رعایت اصول و روش های کار دموکراتیک جلب می کنم. من از شما صمیمانه خواهش می کنم به این امر توجه کافی مبذول دارید که تغییر اساس ِیک نامه در جای خود قابل ستایش است چون مفید برای کل حرکت «جنبش» ی ما؛ چه در داخل و چه در خارج از کشور خواهد بود. اما تغییر این ساختار آنهم خارج از محل و زمان آن، آنهم بروشی غیر اصولی، نه تنها دردسر آفرین است بلکه نفی کلیت «جنبش» را بهمراه خواهد داشت. عزیزان جای تغییر سند ساختار در نشست چهارم، در جای خود و با پیشنهادات مشخص یک گروه کار و با توافق شورای + دو صورت خواهد پذیرفت و نه در ارائهء «راهکارها» در یک طرازنامه و یا آئین نامهء تقدیمی به نشست چهارم! این برخورد ساده نگرانه، عدم در نظر گرفتن الزامات حقوقی یک کار جمعی و روش با یک تیر زدن ِچندین نشانهء برخی از عزیزان؛ در این سطح از فعالیت؛ براستی برای من حیرت انگیز است
از نظر من تغییر سند ساختار جزء حداقل توافقات، جهت برگزاری نشست چهارم، نمی باشد. اما این بهیچوجه نقض حقوق بخشی از همراهان جهت کار بر روی سند ساختار جنبش و ارائهء آن به شورای + دو، جهت تقدیم این نظرات اصلاحی به نشست عمومی چهارم، نیز نمی باشد. همینجا مجددا یادآوری می کنم که من از تصحیح سند ساختار جنبش صحبت می کنم و نه تغییر ساختار این جنبش چه در این صورت، عمل ما به نقض غرض منجر خواهد گردید و با تغییر سند ساختار «جنبش»، دیگر اثری از روابط «جنبشی» فیمابین در کار نخواهد بود. با پوزش این پیشگوئی را نیز حضورتان عرض می کنم. ما خود را می شناسیم. از نقاط ضعف خود در خارج از کشور و نیز از نقاط قوّت این نوع سازماندهی در داخل کشور، باخبریم. در بدترین حالت، با همین سند ساختار، به شکل حداقلی که از نشست اضطراری میان دوره ای هانوفر، تا به امروز کار کرده ایم، کار «جنبش» را در خارج از کشورادامه خواهیم داد. اما از نظر من در صورت تغییر این «ساختار»، عمر فعالیت این مجموعه هرگز به گردهمائی پنجم کفاف نخواهد داد.
برای شما عزیزان آروزی صبر، ممارست و احترام به یکدیگر را دارم
با احترام
جواد قاسم آبادی، پاریس، بیست و پنج دسامبر دو هزار و ده
javad.ghassemabadi@no-log.org
پس از تحریر: این مطلب جهت اطلاع عموم همراهان به سایت های انترنتی ارسال می گردد
جامعه رنگین کمان