کارگران بازداشتی کارخانه مس خاتون آباد آزاد باید گردند
– برای آزادی کارگران بازداشتی مس خاتون آباد متحدانه اقدام فوری بعمل آوریم – لیست نهائی
– متن انگلیسی فراخوان جهت ارسال برای تشکل های کارگری ونهادهای بین المللی
– اتحادیه جهانی کارگران صنعتی خواهان آزادی فوری و بدون قید و شرط کارگران بازداشتی مجتمع مس خاتون آباد
– ndustriALL demands release of Iranian workers
– بیانیه تشکل های کارگری در رابطه با دستمزد سال 95
– فشاروتهدید حراست در بازپس گیری شکایت کارگران صنایع فولاد اهواز
– رزمایش فجر انقلاب بسیج به منظور آمادگی مقابله با کارگران
– خصوصی سازی یعنی رفع مسئولیت از دولت ها
– عدم پرداخت5ماه حقوق کارگران شهرداری خرمآباد و وعده های توخالی مسئولان!
– بازگشایی کارخانه پارس میلنگ وبازگشت بکار270کارگراخراجی!
– تعطیلی کلاس درس وتجمع دانش آموزان هنرستان الزهراءسندرک مقابل آموزش و پرورش دراعتراض به کمبود آب آشامیدنی!
– پیدانکردن شغل دلیل فعالیت ٨٠ درصد دستفروشان
– یک کارگر اخراجی بخش خدمات فروشگاه رفاه اقدام به خودکشی کرد!
فراخوان
برای آزادی کارگران بازداشتی مس خاتون آباد متحدانه اقدام فوری بعمل آوریم – لیست نهائی
صد و هفتاد کارگر شرکت های اقماری مس خاتون آباد شهربابک پس از آزمون استخدامی، به رغم وعدهٔ اولیه مسئولین مبنی بر تضمین امنیت شغلیشان، از کار شدند . بدنبال این فریبکاری کارفرمای دولتی، کارگران همراه با خانوده خود دست به اعتراض گسترده زده که مامورین سرکوبگر یکان های انتظامی و امنیتی جمهوری اسلامی روزسه شنبه ۶ بهمن ماه به جان کارگران معترض افتادند و ضمن ضرب وشتم آنان تعداد ۲۸ نفر از معترضین را بازداشت کردند که همچنان در باز داشت بسر می برند. سرکوب و محرومیت کارگران در این منطقه صنعتی سابقه طولانی دارد….
………….
به کلیه انسانهای شریف وبرابری طلب وآزادی خواه
به کلیه اعضاء ونمایندگان اتحادیه های کارگری در سراسر جهان
به کلیه احزاب وسازمانهای برابری طلب ، ترقیخواه و مدافع حقوق کارگران
ما جمعی از نمایندگان سابق تشکلات کارگری درایران وفعالین فعلی کارگری در خارج از کشور که هدفمان دفاع از جنبش کارگری ایران وحمایت ازکارگران در ایران است از همه شما عزیزان دعوت میکنیم با امضاء این طومار همبستگی خود را با کارگران زندانی اعلام نمایید.
متن طومار:
کارگران بازداشتی شرکت های مس خاتون آباد شهربابک وفعالین کارگری زندانی سریعأ آزاد باید گردند.
از روز سه شنبه ۲۶ ژانویه ۲۰۱۶تاکنون۲۸ کارگر معترض مس خاتون آباد در بازداشت به سر می برند. طبق گزارشات موجود و اظهارات وکیل برخی از کارگران بازداشتی، تا کنون در موردآزادی این کارگران از جانب مقامات حکومتی اقدامی صورت نگرفته و آنان کماکان در باز داشت بسر میبرند.
کارگران شرکتهای اقماری مس خاتون شهر بابک حدود ۴ سال با حقوق بسیار پایین به امید جذب در پروژه پالایشگاه کار کرده اند. سعد محمدی مدیر عامل اسبق شرکت مس در ابتدای کار پروژه، قول جذب تمام این کارگران را به هنگام راه اندازی شرکت داده بود، اما سال گذشته مجتمع مس برای تامین نیروی مورد نیاز این شرکت، برگزاری آزمون را در دستور کار قرارداد. کارگران با آگاهی از این که برگزاری آزمون استخدامی می تواند امنیت شغلیشان را با تهدید جدی مواجه کند، طی یکسال گذشته همراه با خانوادهایشان در اعتراض به بلاتکلیفی و تضمین امنیت شغلی بارها دست به تجمع زدند.
۱۷۰کارگر شرکت های اقماری مس خاتون آباد شهربابک پس از آزمون استخدامی، به رغم وعدهٔ اولیه مسئولین مبنی بر تضمین امنیت شغلیشان، از کار شدند . بدنبال این فریبکاری کارفرمای دولتی، کارگران همراه با خانوده خود دست به اعتراض گسترده زده که مامورین سرکوبگر یکان های انتظامی و امنیتی جمهوری اسلامی روزسه شنبه ۶ بهمن ماه به جان کارگران معترض افتادند و ضمن ضرب وشتم آنان تعداد ۲۸ نفر از معترضین را بازداشت کردند که همچنان در باز داشت بسر می برند.
سرکوب و محرومیت کارگران در این منطقه صنعتی سابقه طولانی دارد :
کارگران مجتمع مس خاتون آباد از سالهای پیش با معضل بنیادی کار بسیار سخت و عدم امنیت شغلی مواجه بوده اند و مطالبات آنها یا با سرکوب های شدید و خونین روبرو شده است و یا در سالهای اخیر با وعده و وعیدهای مختلفی از جانب مدیریت مجتمع و نیز مسئولین حکومتی بی پاسخ مانده است. کارگران ایران و جهان به یاد دارند که در پی اخراج ۲۰۰ نفر از کارگران مجتمع مس خاتون آباد در شهرک بابک کرمان در سال ۱۳۸۲ (ژانویه ۲۰۰۴ ) کارگران اخراجی به همراه خانواده هایشان دست به اعتصاب و تحصن زدند. کارگران بعد از این حرکت اعتراضی، از آنجا که به خواست خود نرسیده بودند، جاده خاتون آباد به شهر بابک را بستند. در این هنگام نیروهای سرکوب گر جمهوری اسلامی از جمله با استفاده از هلی کوپتر خود را به محل رساندند، به کارگران هجوم بردند و با ضرب وشتم آنان را پراکنده کردند. کارگران سپس در مقابل فرمانداری شهر بابک تجمع کردند. نیروی های سرکوب رژیم این بار کارگران را به گلوله بستند و چهار نفر از کارگران و یک کودک را کشتند. خبر کشتار کارگران خاتون آباد توسط رژیم اسلامی سرمایه بلافاصله در سطح بین المللی منتشر شد و کارزاری جهانی علیه این جنایت رژیم به راه افتاد.
ما اخراج ۱۷۰ کارگر شرکت مس خاتون آباد، سرکوب کارگران معترض، و باز داشت ۲۸ کارگر این شرکت را به شدت محکوم می کنیم و خواهان آزادی فوری و بدون قید شرط آنان و همه فعالین کارگری زندانی هستیم.
……..
اگر شما نیز مایل هستید که اسم تان در پایین متن فوق اورده شود لطفا تا پایان روز یکشنبه۷فوریه از طریق ایمیل های زیر با ما تماس بگیرد.
علی پیچگاه نماینده سابق شورای پالایشگاه نفت تهران
مرتضی افشاری نماینده سابق کارگران چاپخانه تهران
علی مبارکی نماینده سابق سندیکای پروژه ای آبادان
آدرس ایمیلی:
متن انگلیسی فراخوان جهت ارسال برای تشکل های کارگری ونهادهای بین المللی
An Appeal:
Unite for an immediate act to release the jailed workers of the Khatoon Abad copper mine in Iran.
To: all the noblemen and the egalitarian human beings and the freedom fighters
To: all members & the representatives of trade unions across the world
To: all egalitarian, progressive parties and organizations supporting the workers’ rights
We are a group of the former labor organization’s representatives in Iran, and the present labor activists abroad, that our aim is to defend and to support the labor movement in Iran. We are asking you all to sign this petition in solidarity with the Iranian jailed workers.
The Petition
The detained workers & the labor activists of the Khatoon Abad in shahr e Babak copper mines must be released immediately.
From Tuesday, January 26, 2016, until now, the 28 protesting workers of the Khatoon Abad Copper Mine have been in detention/custody. According to the available reports, and the statements by some of the detained workers’ lawyers, so far, no action has been taken by the authorities, for the release of these workers, and they are still in custody.
The workers have been working for 4 years with the lowest wage, for the subsidiary copper mine company, hoping to be employed by the refinery’s project. Mr. Saad Mohammadi, the former CEO of the copper company, at the beginning of the project, promised to employ all of these workers, but last year, the copper complex for the required labour force of this company, were ordered to take a recruitment exam. The workers with the knowledge that the recruitment exam could seriously jeopardise their job security, along with their families, have protested repeatedly and gathered with the uncertainty of guaranteed job security, for the past year.
Despite the initial promise from the authorities, to guarantee their job security, the 170 workers of the subsidiary copper Mine Company of the Khatoon Abad in Shahr e Babak, were laid off. Following this deception by the government’s employer, the workers, along with their families started their widespread protest. The suppressive police and the security forces of the Islamic regime, attacked the workers, beat them, and arrested 28 of the protesting workers, who are still in custody now.
In this industrial area, the repression and the denial of the workers, has a long history:
The workers in the Khatoon Abad copper Mine complex, have been faced with the fundamental dilemma/basic problems of the very hard work and uncertain job security, and their rightful demands, either have been suppressed violently, or have been unanswered by the various promises of the management of the complex, and the Government’s authorities.
The Iranian and the world’s workers remember that following the layoff of 200 workers of the Khatoon Abad Copper Mine complex of the Babak Shahr in January 2004, the dismissed workers, with their families, started their protests & sit ins. The workers, after this protesting move, which did not achieve a positive conclusion, closed the Khatoon Abad’s road to the Shahr e Babk. At this time the oppressive forces of the Islamic regime arrived with the use of a helicopter, attacked, injured, and dispersed the workers. The workers continued their protest in front of the Babak’s City Government. The suppressive regime forces shot at the workers this time, killing four workers, and one child. The killing news of the Khatoon Abad workers by the capitalist Islamic regime was published immediately across the world, and a global campaign in condemning this regime’s crime was launched.
We strongly condemn the dismissal of the 170 workers of the Khatoon Abad copper Mine Company, repression of the protesting workers, and the arrest of 28 workers of this company. We demand the immediate and unconditional release of all the imprisoned workers, and the labour activists.
***
If you are interested to sign this petition and your name be published, please contact us by the following emails:
Ali pichgah
Former representative of the Tehran refinery council
Morteza afshari
Former representative of the Tehran printing workers
Ali Mobaraki
Former representative of the Abadan project syndicate
The names of the supporters:
Ali Pichgah
Ali Mobaraki
Arash Kamangar
Akbar Seyf – Paris
Ali Reza Navai
Ahmad Bekhradtab
Ali Goushe
Araz Fani
Akbar Karimian
Amir Payam
Ahmad Mashouf
Amador Navidi
Akbar Deylami
Ayoub Rahmani
Amin Bayat
Abas Ghorbani
Aziz Momoli
Ali Ashrafi
Ali Jusefi
Ahmad Reza Moayed Mohseni
Amir Javaheri Langeroudi
Ardeshir Nasrolah Beygi
Asgar Shirinbolaghi
Azar Azari
Ahmad Rafat
Atefeh Eghbal
Ahmad Mazarei
Arash Kamangar
Almas Farzi
Ali Karimzadeh
Anahita Ardavan
Aydin Fani
Ahmad Mazaheri
Aziz Maleki
Ali Nadimi
Ahmad Sahand
Bina Darabzand
Bahman Amini
Behnam Changai
Bahram Rahmani
Behrooz Sooren
Bijan Rastegar
Babak Ejlali
Bahman Yousefi
Bahman Khodadadi
Darjoush Majlesi
Darjoush Arjomand
Daryoush Parsian
Ehsan Sabet
Elaheh Shokrai
Esmail Moloudi
Elsa Fani
Esmail Fatahi
Eskandar Lotfi
Elmira Fani
Farokh Ghahremani
Farah Notash
Farhang Ghasemi
Forouzan Ameli
Farshid Jasai
Fatemeh Rezai
Faramarz Dadvar
Farid Partovi
Fariba Marzban
Gholam Asgari
Gisoo Shakeri
Hamila Nisgili
Hedayat Gholami
Hayedeh Ghahremani
Habib
Hossein Naghipour
Hayedeh Gharemani
Hamid Riahi
Homayoun Mehmanesh
Hedayat Gholami
Isa Baziar
Isan Miran
Jousof Ardalan
Jamshid Mehr
Jaleh Sahand
Jousef Ardalan
Jamshid Jamshidi
Jamshid Safapour
Jamil Khanchezar
Khosro Ahangar
Khosro Shahriari
Kourosh Aftasi
Morteza Afshari
Mohamad Ashrafi
Mozafar Falahi
Mina Zarin
Maryam Zia
Manijeh Sadeghi
Mansour Tifouri
Mohsen Khoshbin
Masoud Forouzesh Rad
Mohamad Taghi Jousefi
Minoo Homeyli
Mohsen Rezvani
Maryam Ashrafi
Mahmoud Ghazvini
Majid Tamjidi
Mahmoud Khademi
Mohamad Taghi Seydahmadi
Manouchehr Valai
Mohamad Baran
Maghsoud Kasebi
Majid Moshayedi
Mohamad Beheshti
Mohamad Khoshaman
Majid Mousavi Bidar
Nader Sani
Neda Noavar
Nasrin Ahmadi
Nasan Ansari
Naser Parnian
Nosrat Teymourzadeh
Nahid Farhad
Parviz Ghelichkhani
Pouran Asadi
Parisa Abidi
Pirouz Zourchang
Parvin Riahi
Parviz Mirmokri
Parviz Jahan
Pouran Asadi
Parviz Davarpanah
Reza Kabi
Roja Roshan
Rahim Askhari
Raouf Kabi
Reza Bishetab
Reza Ebrahimi
Sedigh Jahani
Siamak Jahanbakhsh
Sedigh Esmaili
Salam Ziji
Soraya Fatahi
Satar Rahmani
Sousan Shahbazi
Salah Irandoust
Sahar Mohamadi
Said Taghavi
Sasan Danesh
Sahar Dinarvand
Siamak Moayedzadeh
Siavosh Abghari
Sharareh Rezai
Shapour Mori
Shapour Gooya
Zohreh Habib Mohamadi
Signed by organizations:
Solidarity with the workers’ council – Paris
International Alliance in Support of Workers in Iran
The revolutionary party logistics – the first step
Committee for Union and communist left-wing forces in the Netherlands
Iranian Workers’ Solidarity Association – Gothenburg
Cultural Center – Social Thought – Gothenburg
Info Iran – Vienna
Iran anarchist workers
Signed by sites and weblogs:
Etehad Kargari
Lajvar
International Alliance in Support of Workers in Iran
Radio Payam – Canada
Ranginkaman
Ehteram Azadi
Etelaat Net
Iran Triboun
Ofogh Roshan
Estrak Woredpress
Akhgar
Esmail Moloudi
Reza Bishetab
Mina Zarin
Mahmoud Khademi
Moalem Etesabi
Gozareshgaran
09.02.2016
اتحادیه جهانی کارگران صنعتی خواهان آزادی فوری و بدون قید و شرط کارگران بازداشتی مجتمع مس خاتون آباد
بدنبال کارزار آزادی کارگران بازداشتی مجتمع مس خاتون آباد، از هفته پیش شاهد انعکاس و اعتراض در سطح بین المللی توسط تشکلات کارگری در این خصوص بوده ایم. اتحادیه جهانی کارگران صنعتی (اینداستریال)، که ۵۰ میلیون کارگر در صنایع انرژی، معادن و تولیدی را در ۱۴۰ کشور جهان نمایندگی می کند، در حمایت از کارگران بازداشتی بیانیه ای صادر کرده و همچنین نامه ای جدگانه به رئیس جمهوری اسلامی ایران ارسال نموده است.
در این نامه اعتراضی، با امضای دبیر کل اینداستریال، آماده است: “اینجانب به نمایندگی از اتحادیه جهانی کارگران صنعتی (اینداستریال)، که ۵۰ میلیون کارگر در صنایع انرژی، معادن و تولیدی را در ۱۴۰ کشور جهان نمایندگی می کند، از دولت ایران می خواهم که فورا جهت تضمین آزادی ۲۸ کارگر معدن مس خاتون آباد، که هنگام برگزاری تظاهراتی مسالمت آمیز جهت بازگشت به کار ۱۷۰ نفر از کارگران قراردادی بازداشت شدند، مداخله نماید.
اتحادیه جهانی کارگران صنعتی مصرانه از دولت شما می خواهد که جهت آزادی فوری و بی قید و شرط این ۲۸ کارگر کوشش نماید. علاوه بر این، ما از دولت شما می خواهیم که به شرکت ملی صنایع (مس) ایران، که صاحب صنایع مس خاتون آباد می باشد، دستور دهد که ۱۷۰ کارگر قرار دادی که اخیرا اخراج شده بودند را دوباره استخدام نماید.
همچنین بسیار ضروری است که شرکت ملی صنایع (مس) ایران به قول و قرار خویش مبنی بر اعطای شغلهای دائمی به کارگران قراردادی عمل نماید. کارگران نباید در معرض شرایط شغلی ناامن و بی تامین قرار داشته باشند. از این رو، ما از دولت ایران می خواهیم که حقوق بنیادی کارگری را در شرکت ملی صنایع (مس) ایران مورد اجرا قرار دهد.
در این راستا، اتحادیه جهانی کارگران صنعتی از دولت ایران درخواست می کند که مقاوله نامه ۸۷ سازمان جهانی کار که متضمن آزادی تشکل و حفاظت از حق سازماندهی و مقاوله نامه ۹۸ سازمان جهانی کار در مورد حق تشکل و مذاکره دسته جمعی را به تصویب برساند.”
این نامه اعتراضی با امضای آقای یرکی راینا، دبیر کل اتحادیه جهانی کارگران صنعتی (اینداستریال)، به حسن روحانی در تاریخ دوم فوریه ۲۰۱۶ ارسال شده است. در یک بیانیه جداگانه که بدنبال این نامه اعتراضی صادر شده است، اینداستریال همچنین اعلام کرده است که “بسیاری از کارگران خاتون آباد برای چندین سال با قراردادهای موقت مشغول به کار بوده اند و تلاشهایشان برای دستیابی به امنیت شغلی و دستمزدهای بهتر به نتایج حداقلی منتج شده است”. در پایان بیانیه اینداستریال تاکید شده است که “کارگران ایران مشخصا در خطر حمله قرار دارند چرا که اتحادیه های کارگری در این کشور ممنوع هستند.”
گزارش از اتحاد بین المللی در حمایت از کارگران در ایران
۹ فوریه ۲۰۱۶
ndustriALL demands release of Iranian workers
03.02.2016
IndustriALL Global Union is calling on the government of Iran to immediately release 28 workers arrested on 26 January.
The workers from Khatton Abad Copper Mines, were seized after taking part in a peaceful demonstration demanding the reinstatement of 170 contract workers who had been promised permanent positions.
There has reportedly been no news on the detainees since their arrest a week ago.
Khatoon Abad Copper Mines, owned by the National Iranian Copper Industries Company, is part of a major industrial complex controlled by the State. In a letter to President Hassan Rouhani of Iran, IndustriALL’s general secretary, Jyrki Raina, said:
“IndustriALL Global Union urges your administration to help secure the prompt and unconditional release of the 28 workers. Furthermore, we call on you to instruct the National Iranian Industries Company, which owns the Khatoon Abad Copper Mines, to reinstate the 170 contract workers, who were recently dismissed.”
Many Khatoon Abad workers have been on temporary contracts for several years and their efforts to achieve better job security and wages have led to minimal results.
“It is also imperative that the National Iranian Industries Company grant the contract workers their promised permanent positions. Workers should not be subject to precarious working conditions. Therefore, we call on the Government of Iran to enforce fundamental labour rights at the company,” added Raina to the leader of the Republic of Iran.
Workers in Iran are particularly vulnerable to attack as trade unions are outlawed in the country.
http://www.industriall-union.org/industriall-demands-release-of-iranian-workers
بیانیه تشکل های کارگری در رابطه با دستمزد سال 95
کارگران ایران در سال 94 مانند سالیان گذشته زندگی سخت و پر مشقتی را همراه با فقر و فلاکتی جانکاه تجربه کردند. سالی که بر خلاف وعده های سرمایه داران و دولت “تدبیر و امید”، مبنی بر بهبود وضعیت معیشتی کارگران و افزایش قدرت خرید آنان، سال مواجهه کارگران با کاهش شدید قدرت خرید، افزایش هرچه بیش تر فاصله حداقل دستمزد با خط فقر،آزاد سازی گسترده قیمت ها وتحمیل مالیات بر ارزش افزوده ی 9 درصدی بر کالاها و هزاران درد و مصیبت ناشی از پایین نگه داشتن دستمزدها بود.
این دولت نیز که مانند دولت های گذشته وظیفه ای جز دفاع از منافع سرمایه داران در همه ی اشکال و صور آن نداشته است تا به امروز غیر از دست اندازی هرچه بیش تر به سطح معیشت کارگران و ایراد توجیهات و بهانه هایی چون “تحریم” و وجود “بحران های حاد اقتصادی”، چیز دیگری برای عرضه به کارگران در چنته ندارد. اگر چه این گونه توجیهات و بهانه ها هیچ گاه برای ما کارگران پذیرفتنی نبوده و از اساس فاقد ارزش و اعتبار است.
اخراج و بیکارسازی گسترده کارگران و وضعیت نامناسب و اسف بار بیمه های تأمین اجتماعی آنان؛ تحمیل قراردادهای موقت و سفید امضای کار به طیف گسترده ای از کارگران که بر اساس آخرین آمار رسمی حدود 93 درصد آنان را شامل می شود و گسترش بیش از پیش شرکت های واسطه ای و پیمانکاری، خود از نمونه های دیگر این ستم و استثمار طبقاتی است.
واقعیت این است که ما کارگران دیگر نمی توانیم چنین وضعیتی را تحمل کنیم و نمی توانیم بپذیریم که صاحبان سرمایه با پایین نگه داشتن سطح عمومی دستمزدها و تحمیل انواع ستم و بی حقوقی ، طبقه کارگر را بیش از پیش به سوی خانه خرابی و دربه دری سوق داده، از هستی ساقط نمایند.
اما حالا که تحریم ها برداشته شده و دیگر امکان توسل به بهانه ی آن از بین رفته، مقامات دولتی چه خود به طور مستقیم و چه با فعال کردن عوامل دست نشانده در نهادهای ضدکارگری (خانه کارگر، شوراهای اسلامی کار و…) باز هم در تقلای کسب فرجه برای عدم پاسخگویی از طریق طرح توجیهات و بهانه های جدید هستند. حمایت از کارفرمایان و بسترسازی امن برای جلب سرمایه گذاران داخلی و خارجی برای خروج اقتصاد از بحران در دوره لغو تحریم ها یا انداختن تقصیر وجود فاصله بین حداقل دستمزد باخط فقر به گردن دولت های پیشین، از دلایل و توجیهات امسال برای پایین نگه داشتن دستمزدها هستند.
بنا بر این ما تشکل های مستقل در جنبش کارگری ایران، اعم از سندیکاها و اتحادیه ها وسایر تشکل های کارگری، برای افزایش دستمزد اعلام می داریم که:
میزان دستمزد با اجرای بند 2 ماده ی 41 قانون کار، باید متناسب با یک زندگی انسانی، مطابق با استانداردهای مدرن و متعارف و بالای خط فقر (3.500.000 تومان ) تعیین شود و فارغ از هر وضعیتی که اقتصاد سرمایه داری، خارج از اراده کارگران به آن دچار گشته و در آن دست و پا می زند، محقق گردد.
ما کارگران همچنین حق خود می دانیم که در صورت تأمین نشدن چنین خواستی، هر اقدامی را که برای پیش برد این امر خطیر مناسب تشخیص می دهیم، در دستور کار گذاشته و برای آن تلاش و مبارزه نمائیم.
چهارشنبه ۲۱ بهمن 1394
تشکل ها به ترتیب حروف الفبا
اتحادیه آزاد کارگران ایران
انجمن صنفی کارگران برق و فلز کار کرمانشاه
سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه
سندیکای نقاشان استان البرز
کانون مدافعان حقوق کارگر
کمیته پیگیری ایجاد تشکل های کارگری
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری
فشاروتهدید حراست در بازپس گیری شکایت کارگران صنایع فولاد اهواز
اتحادیه آزاد کارگران ایران : حدود یکماه پیش در “سایت اتحاد” خبری از شکایت کارگران در شرف بازنشستگی صنایع فولاد اهواز منتشر شد ، که این کارگران معترض برای پرداخت نشدن مبلغ 4% سختی کار از طرف پیمانکاران مربوطه طی سالهای قبل وبا مشکل برخوردن کردن سوابق بیمه ای ، شکایتی را علیه کارفرمای اصلی صنایع فولاد تنظیم وبه سازمان تامین اجتماعی ارائه کرده و پیگیر مطالبات قانونی خودشدند.
اما از آنجائیکه امکان مقصر بودن کارفرمای اصلی صنایع فولاد در بازپرداخت دیون کارگران بعلت تعهدات قانونی اش در این شکایت میبود، حراست در دفاع از مدیریت صنایع فولاد مداخله و بمنظور جلوگیری از پرداخت خسارت احتمالی صاحبان شرکت به کارگران ، آنان را با تهدید و فشار، مجبور کرد که شکایت خودرا پس بگیرند.
طبق اخبار رسیده به اتحادیه آزاد کارگران ایران ، حراست صنایع فولاد ازاین کارگران خواست که شکواییه خود نزد تامین اجتماعی را پس گرفته ودرغیر اینصورت مبادرت به اخراج این کارگران خواهد کرد.کارگران به خاطر اخراج نشدن، شکوائیه خود را پس گرفتند وآشکارا از این حق قانونی و پایمال شده خود عقب نشینی کردند تا مبادا شغل کنونی خود را با اخراج از دست بدهند.
این ظلم آشکار و زیر پانهادن بدیهی ترین و قانونی ترین خواسته کارگران با توجه به حربه کثیف “ترس از اخراج” در شرایط فلاکتبار کنونی جامعه، یکبار دیگر ماهیت حراست مجتمع را در حراست و دفاع از منافع سرمایه داران علیه کارگران نشان داد.
در ایران شبکه های حراست کارخانجات، صرفا” حراست از دستگاهها وتاسیسات صنعتی نیست، بلکه بعنوان یک نهاد سرکوب و ضد کارگری وظیفه حراست از منافع صاحبان صنایع را بعهده دارند.
اتحادیه آزاد کارگران ایران
21 بهمن 94
رزمایش فجر انقلاب بسیج به منظور آمادگی مقابله با کارگران
سایت کلاله خبر، روز جمعه 16 بهمن گزارشی از رزمایش نیروهای بسیج سپاه که به منظور نمایش آمادگی در برخورد با کارگران برگزار شده بود را با عنوان “اغتشاشگران کلاله دستگیر شدند” به همراه عکسهائی از ضرب و شتم کارگران فرضی توسط بسیجیان منتشر کرد.
متن خبر:
اغتشاشگران کلاله ای دستگیرشدند!
کارگران کارخانه ای درکلاله که دست به اغتشاش زدند،توسط نیروهای ضد اغتشاش وناارامی بسیج سپاه کلاله دستگیرشدند.
به گزارش کلاله خبر،دررزمایش فجرانقلاب گردانهای بیت المقدس کلاله به منظورامادگی کامل نیروهای بسیج ضداغتشاش،این نیروهاباکارگرانی که دست به اغتشاش(بصورنمایشی) زده بودند برخوردکردند.
نمایش آمادگی نیروی نظامی برای مقابله و درگیری با کارگرانی است که به هر شیوه ای به مصائب و بلاهائی که سرمایه داران و کارفرمایان بر سرشان بیاورند،اعتراض کنند! پیام واضح است. به کارگران اخطار داده می شود که صفوف اعتراضیتان، همان گونه که در عکسهای رزمایش فجر انقلاب به تصویر کشیده شده اندبا یورش گردانهایی نظیر بیت المقدس در هم خواهد شکست!
ما قبلا هم شاهد نمایش مانورهائی از این قبیل علیه شهروندان به طور عمومی به خصوص در تهران با نام رزمایش ضد اغتشاش شهری بوده ایم، اما حالا این رویاروئی با مرزبندی مشخص تری برای مقابله با کارگران ترسیم شده و با وضوح و شفافیت نقش و وظیفه نیروهای انتظامی و نظامی از جمله بسیج در برابر اکثریت جامعه به نمایش گذاشته می شود. تصاویری که از این رزمایش گرفته شده اند نشان می دهند که چگونه بسیجیان در صفوف منظم اسلحه هایشان را رو به کارگران اغتشاشگر فرضی گرفته اند و به طرفشان یورش می برند، چگونه آنها را روی زمین می کشند و از پشت به دستشان دست بند می زنند. شنیدن این خبر و دیدن عکسهای مشمئز کننده اش، هر انسان دارای درک و شعوری را متنفر و منزجر می گرداند. چرا کارگران که تولید کنندگان و سرپا نگهدارندگان جامعه هستند و یک روز بدون کار و تلاش آنها هیچ چیز سر جایش قرار نخواهد گرفت، باید اینگونه برچسب اغتشاشگر، مخرب ، برهم زننده نظم و غیره بگیرند و نیروی بسیج خود را برای حمله به بیش از 40 میلیون انسان آماده کند؟ دلیل اجرای این رزمایش، وجود جنگ واقعی ده ها میلیون کارگر با سرمایه داری بر سر حق زندگی و دفاع از انسانیتشان و اعتراضات گسترده و مهار نشدنی ای هستند که اقدامات سرکوبگرانه مدافعان سرمایه داری را تا به امروزبی تأثیر کرده است. اکنون که این نیروی معترض ده ها میلیونی دارای تجارب ارزنده مبارزاتی در موقعیتی قدرتمندتر قرار گرفته، مقابله عریان تر با مشخصات جنگی (جنگ با دشمن) با آن در دستور کار نیروهای حفاظت از منافع سرمایه داران قرار گرفته است. نیروی نظامی ای که آنطور در بیان گفته می شود باید در مقابل دشمن خارجی بایستد، دشمنی خود را با بخش عظیم جامعه اعلام کرده و عملا به جنگش آمده است!
اما همچنانکه تا کنون تهدیدات، ارعاب، بازداشت، زندان و حتی کشتار نتوانسته است در عزم ما کارگران برای دست یابی به زندگی ای در شأن انسان قرن بیست ویکمی خللی ایجاد کند، در ادامه نیز نه رزمایش فجر انقلاب گردانهای بیت المقدس، نه حتی گسیل گردانها و لشکرها برای سرکوب در میدان واقعی (کارخانه ها و مراکز کارگری)، نخواهند توانست ما را از طلب حقوق انسانیمان منصرف کنند.
اتحادیه آزاد کارگران ایران
20 بهمن 94
خصوصی سازی یعنی رفع مسئولیت از دولت ها
اسکندر لطفی
خصوصی سازی به مفهوم سپردن هر بخش از منابع و امکانات رفاهی جامعه به بنگاههای اقتصادی است که در تملک صاحبان سرمایه قرار دارد۰
دولت هر چه کوچکتر، بهتر، شعار نئو لیبرال هاست و این یعنی دولت شانه از زیر بار مسئولیتهایش به عنوان یک نهاد اداره کننده جامعه و ارائه دهنده خدمات خالی می کند.
به روشنی خصوصی سازی سپردن امکانات و سرمایه ها و نهادها و امور به دست سرمایداران است تا بر حسب سود محوری و سود پرستی اشخاص از مزایای عمومی کاسته و همه امکانات و نیروی کار را در خدمت سود کمپانیها قرار دهند. این روند در سطح جهانی با پشتیبانی و اهرم فشار نهادهای مالی و مرکزی مالی سرمایداری در کل جهان در حال گسترش است
خصوصی سازی نه یک پدیده بلکه یک روند است که بر مبنای منافع سرمایداران شرو ع و گسترش یافته و هر اندازه به تشکلات و مبارزات احاد جامعه متشکل در احزاب و اتحادیه های تعرض شده باشد در یک توازن نابرابر که به نفع سرمایداران به وجود امده قابل گسترش است.
البته این روزها در سطح جهان سرمایداری با یک تهاجم خداگونه ی رسانه ای سعی شده یک امر مفید،ضروری و بدیهی جلوه داده شود و برایش در سطح جهان به شیوه ای بت گونه مریدان و مبلغین سیاسی نظری سازمان داده شده است.
خصوصی سازی در ایران از دوره اول ریاست جمهوری رفسنجانی شروع و در دوره دومش نمود پیدا کرد در دولت خاتمی به پیش برده شد و در دولت احمدی نژاد ادامه پیدا کرد و دولت روحانی در حال اجرایی کردن هرچه بیشتر این سیاست است.
در ایران و خیلی از کشورهای پیرامونی پروسه ناکارآمدتر از نوع غربیش است به این معنا که ضوابط قانونی کار نیز رعایت نمی شود ۰
نه در دولت یازدهم و نه در دولتهای قبلی این روند نامطلوب به درستی حتی با معیارهای سرمایداری غربی پیش نرفته و فساد و اعمال نفوذ بر ان حاکم است در ایران،به این معنا که چیزی می گیرد و چیزی ندارد پس بدهد،در غرب دولت چون نهادی که منافع دراز مدت سرمایه ی ملی را در نظر دارد برای دوام آوردن و فرونپاشیدن دولت ملی از مالیاتی که از کمپانی ها می گیرد حداقل امکانات دولتی را تامین می کند تا فرودستان زندگی کسالت بار ولی ممکنی را داشته باشند.
مبارزه با خصوصی سازی مبارزه با فرار دولتها از زیر بار مسولیتهایشان است، البته پس از ان باید از خصوصی ماندن دولت در دست یک اقلیت هم با مبارزات سخت و دشوار جلو گیری کرد.
برگرفته ازسایت حقوق معلم و کارگر
عدم پرداخت5ماه حقوق کارگران شهرداری خرمآباد و وعده های توخالی مسئولان!
کارگران شهرداری خرمآباد:پنج ماه است که حقوق نگرفتهام و مدام برای پرداخت حقوق امروز و فردا کرده و وعدهشان را عملی نمیکنند.
من برای ماهی 400 هزار تومان کار میکنم اما همین 400 هزار تومان را هم به موقع پرداخت نمیکنند برای همین حتی از پس مخارج بچهام هم برنمیآیم.
به گزارش 21بهمن تسنیم ،270کارگر خدمات شهری با گذشت ۵ ماه هنوز حقوقی دریافت نکردهاند و همچنان برای دریافت حقوق روزشماری میکنند.
یکی از کارگران خدمات شهری خرمآباد دستان پینهبستهاش را نشان داد و گفت: چندین ماه است که حقوق نگرفتهام و الآن هم باوجوداینکه مهماندارم حتی هزارتومانی هم در جیب ندارم که بتوانم برای خانه نان تهیه کنم.
وی میگوید: با حقوق 400 تومانی که از شهرداری دریافت میکنم خانوادهام زندگی را با مشقت و سختی میگذرانند و از طرفی به خاطر عدم پرداخت هزینه دو ماه وقفه ایجادشده است.
یکی دیگر از این کارگران بیان کرد: مدت پنج ماه است که حقوق نگرفتهام و هرچه هم اعتراض میکنیم جواب خاصی نمیگیریم و مجبوریم که برای گذران زندگیمان مدام از دیگران قرض بگیریم و الآن نیز کسی دیگر حاضر نیست به ما پول قرض بدهد.
چشمم به کارگر جوانی افتاد از او پرسیدم در بحث حقوق وضعیت شما چطور است؟ سری تکان داد و گفت وضعیتم خیلی خراب است اصلاً حرفی برای گفتن ندارم؛ پنج ماه است که حقوق نگرفتهام و مدام برای پرداخت حقوق امروز و فردا کرده و وعدهشان را عملی نمیکنند.
وی افزود: من برای ماهی 400 هزار تومان کار میکنم اما همین 400 هزار تومان را هم به موقع پرداخت نمیکنند برای همین حتی از پس مخارج بچهام هم برنمیآیم.
کارگر دیگری مشکلاتش را اینگونه بیان کرد: روزی هشت ساعت کارم میکنم و حقوق 960 هزارتومانی که میگیریم مثل وامی در دو قسط به من پرداخت میشود و از اینکه مدام از دیگران قرض میکنم شرمنده همه مردم شدهام و الآن هم برای رفع این مشکل به هیچ نتیجهای نرسیدهایم.
بازگشایی کارخانه پارس میلنگ وبازگشت بکار270کارگراخراجی!
ایلنا طی گزارشی بتاریخ21بهمن از بازگشایی کارخانه پارس میلنگ وبازگشت بکار270کارگراخراجی،خبرداد.
براساس این گزارش، از اواخر مهر ماه سال جاری با تعطیلی کارخانه پارس میلنگ در تاکستان،
300کارگر قراردادی بیکارشدند.پس از بازگشایی این واحد تولیدی 270کارگربه کارشان بازگشتند.
کارخانه پارس میلنگ تاکستان یکی از واحدهای تولیدکننده انواع میلنگ خودرو در کشور است .
تعطیلی کلاس درس دانش آموزان سندرک به بهای نبود آب
تعطیلی کلاس درس وتجمع دانش آموزان هنرستان الزهراءسندرک مقابل آموزش و پرورش دراعتراض به کمبود آب آشامیدنی!
صبح امروز21بهمن، دانش آموزان هنرستان الزهراءبخش سندرک بخاطر مشلاتی از قبیل بی آبی جلو آموزش و پرورش این بخش به نشانه اعتراض تجمع نمودند.
به گزارش 21بهمن میناب جنوب، برداشت بی رویه آب از بستر سطح منابع آبهای زیر زمینی نه تنها باعث ایجاد فروچاله هایی در دشت میناب شده است بلکه کمبود آب بزرگترین مشکلی است که مردم روستاهای شهرستان میناب با نگرانی مواجه ساخته است.
کمبود آب آشامیدنی در بخش سندرک مهمترین مشکلی است که مسئولین محلی بخش سندرک را بر آن داشت تا در اولین سفر استاندار هرمزگان در راستای افتتاح پروژه های عمرانی بخش سندرک در دهه فجر گزارش دهند.
با گذشت چند روز از ارئه مشکل بی آبی توسط اعضای شورای اسلامی بخش سندرک در حضور استاندار هرمزگان همچنان مردم روستاهای این بخش با مشکلات بی آبی مواجه هستند بطوری که تعطیلی کلاس درس دانش آموزان دخترانه هنرستان الزهراءسندرک و تجمع به نشانه اعتراض در جلو آموزش و پرورش این بخش به همراه داشته است.
اعضای شورای اسلامی بخش سندرک کمبود و نبود آب را مهمترین مشکل در این بخش می دانند و توجه و رفع فوری این معضل بزرگ را از مسئولین خواستار شدند.
پیدانکردن شغل دلیل فعالیت ٨٠ درصد دستفروشان
جوانی دم دکه روزنامهفروشی نشسته و صفحات آگهیهای روزنامه همشهری را بالا و پایین میکند. صدای اعتراض مرد دکهدار را که میشنود پول را میدهد و با صفحات آگهیها برمیگردد سر کارش، کمی آنطرفتر. بساطش را که روسریهای رنگی اما کمتعداد است، مرتب میکند و بعضیها را از نو تا میزند و دوباره سراغ آگهیهای استخدام روزنامه میرود.
اسمش محمد است و ٢٢ساله. میگوید برای انتخاب رشته تحصیلی، رشتهای کاربردی را انتخاب کرده بود: تربیت بدنی. میگوید فکر میکرده لیسانسش را که بگیرد، معلم ورزششدن روی شاخش است. اما تربیت بدنیخواندن هم امکانی برای او برای راهیابی به بازار کار بههمراه نداشت. دوسالی میشود که محمد فارغالتحصیل شده و لیسانسش را گرفته است. از استخدام رسمی در آموزشوپرورش که مدتهاست ناامید شده و درِ هر مدرسه غیرانتفاعی را هم که زده است، گفتهاند مراجعهکنندگان اغلب فوقلیسانس دارند و تازه دست خالی برمیگردند. مهربانترها هم تلفنش را گرفتهاند و به او گفتهاند اگر موردی پیدا شد، با او تماس میگیرند. او دو سالی میشود که عقد کرده و شرط خانواده همسرش برای ازدواج، گرفتن کار ثابت است. محمد میگوید به هر دری برای پیداکردن کار زدهام اما تنها امیدی که دارم همین دستفروشی است.
طبق مطالعه میدانی گستردهای که در شهر تهران با پرسشگری از ٣٨۶ دستفروش انجام شده است، ٧٨ درصد آنها دلیل انتخاب دستفروشی را پیدانکردن شغل دیگر عنوان کردهاند. محمد یکی از آن ٧٨درصدی است که میگوید حتی زمان تحصیل هم موفق به پیداکردن کاری پارهوقت برای تأمین هزینههای ثبتنام دانشگاه آزادش نشده بود و همان موقع هم با پول اندکی که قرض گرفته بوده، دستفروشی میکرده. محمد میگوید هر روز آگهیها را مرور میکند تا شاید موردی برای کار پیدا کند. او میگوید روزنامهها نوشتهاند نرخ بیکاری پایین آمده است، پس چرا او همچنان راهی به بازار کار پیدا نمیکند؟
سری به آمارهای بیکاریای که مرکز آمار ایران در هفتههای گذشته راجع به نرخ بیکاری پاییز امسال، منتشر کرده، میزنم. مرکز آمار گفته است «بررسی نرخ بیکاری جمعیت ١٠ سال به بالا نشان میدهد ١٠,٧ درصد از جمعیت فعال بیکار هستند». همین گزارش تعداد جوانان بیکار ١۵ تا ٢٩ساله را یک میلیون و ۵۶٨هزارو ١۶۴ نفر اعلام میکند. فکر میکنم تعداد جوانان بیکار در بازه سنی ١۵ تا ٢٩ساله در کل کشور که مرکز آمار ایران در اسناد خود منتشر کرده است، نسبت به موج بیکاری و افرادی که جویای کار هستند، کمی غیرمنطقی و شاید پایین است. مرکز آمار ایران از سال ٨۵ تغییری در تعریف افراد شاغل داده است که بر اساس آن، فردی شاغل به شمار میآید که در طول هفته حداقل یک ساعت کار کرده باشد. تغییری که در همان موقع هم اعتراض و انتقاد زیادی را حتی از سوی کارفرمایان و افراد همجناحی رئیسجمهور وقت داشت.
محمد عطاردیان، دبیرکل کانون عالی انجمنهای صنفی کارفرمایی ایران در اعتراض به تغییر در تعریف بیکاری میگوید: «تا سالهای ۸۴ و ۸۵ نرخ بیکاری بر مبنای شاخصهای بینالمللی ارزیابی میشد که بر اساس آن هر فردی که دو روز در هفته شاغل بود، عنوان شاغل میگرفت و بر این اساس نرخ بیکاری در کشور برآورد میشد حال آنکه در سالهای بعد، دولت با تغییر شاخصهای بینالمللی و استفاده از شاخصهای دیگری مبنی بر اینکه هر فرد در هفته یک ساعت کار کند شاغل است، نرخ بیکاری در کشور را کاهش داده است. بنابراین با تغییر شاخصهای بررسی بیکاری، نرخ بیکاری نیز کاهش پیدا کرد». همچنین محمدرضا باهنر، نماینده مجلس هم اعتراض خود را به این تغییر، اینگونه اعلام میکند: «به نظر من اشکال در اعلام نرخ بیکاری به تعریف نادرست از بیکاری برمیگردد. درحالحاضر بر اساس تعریف دولت، هرکس یک ساعت در هفته کار کند، شاغل محسوب میشود، درحالیکه این تعریف به هیچوجه واقعی نیست. از نظر من حداقل ٢٠ تا ٢۵ ساعت کار در هفته لازم است که بتوان یک فرد را نیمهشاغل خواند و برای چنین فردی نیز باید نرخ بیکاری ضریب در نظر گرفت[…] تا آنجا که من اطلاع دارم و اسناد سازمان جهانی کار، را مطالعه کردهام، این موضوع که براساس تعریف سازمان جهانی کار یک ساعت کار در هفته معادل اشتغال کامل است، صحت ندارد». با خواندن این ایرادات متوجه میشوم چرا نرخ اعلامشده برای بیکاری با واقعیت زندگی محمد و جوانان دیگری مانند او همخوانی ندارد.
بیکاری و ایجاد اشتغال، مفاهیم چالشبرانگیزی هستند که دولتها به طرق مختلف با آن برخورد میکنند و راهحل برای آن ارائه میدهند. یک دولت در تعریف مفهوم بیکاری تغییر میدهد و بنگاههای زودبازده راه میاندازد و از این طریق میخواهد شغل ایجاد کند و دولت بعدی میگوید آن روش اشتباهی بوده و ٨٠ هزار میلیارد تومان بدهی معوقه بانکی در پی داشته است. مریم یکی از همان کسانی است که بین تصمیم دولتهای مختلف، راهی برای رسیدن به بازار کار پیدا نکرده و خود دست به کار شده است. او دانشجوی سال آخر ادبیات است و میگوید از اولین سالی که دانشجو شده برای تأمین هزینههای دانشگاه، همه جا به دنبال کار رفته است. به قول خودش آخرین جایی که رفته، آشپرخانههای تهیه غذا بودهاند. اما محیط کار ناامن و حقوق کم باعث شده دیگر سراغ کارهایی از این دست نرود و با پول کمی که جمع کرده است از بازار خرید میکند و در مترو آنها را میفروشد. تحقیقات نشان میدهند حدود ١۵ درصد از دستفروشان مثل مریم گفتهاند شغل قبلی را به دلیل درآمد پایین رها کردهاند و چون سرمایه کافی هم برای آنکه خودشان شغلی را راهاندازی کنند ندارند، به دستفروشی روی آوردهاند. طبق تحقیقات انجامشده در تهران، متوسط سرمایه لازم برای ورود به شغل دستفروشی ٢,۴ میلیون تومان است و بیشترین آنها – مثل مریم- با سرمایهای معادل یک میلیون تومان وارد این شغل میشوند. اکنون این رقم را باید با هزینه ایجاد شغل از طرف دولت مقایسه کرد. علی ربیعی، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی درباره هزینههای موردنیاز برای ایجاد یک شغل جدید میگوید: «درحالحاضر، هزینه ایجاد هر شغل بین ٢٠ تا ٧٠ میلیون تومان است […]. در صورتی که سالانه یک میلیون فرصت جدید شغلی در کشور ایجاد شود، باید دستکم ٢٠ تا ٧٠ هزار میلیارد تومان سرمایهگذاری جدید نیز صورت گیرد». با آخرین دستفروشی که درباره دلیل انتخاب شغلش صحبت میکنم، با تلخی بیحدی جوابم را میدهد. او برخلاف مریم و محمد، تحصیلات دانشگاهی ندارد. ۵۵ ساله است و در شرکتی خصوصی سالهای زیادی کار کرده است. به قول خودش کار تخصصی که نه، بردن نامه و چک و قبض. اما سال ٨٩ به دلیل ورشکستگی شرکت و اخراج کارمندها، او هم اخراج شده است. میگوید اسمم را اشتباهی بنویس مجید که آشناهایم، وقتی جایی خواندند، مرا نشناسند. مجید جزء ۴٧ درصد از دستفروشانی است که طبق پژوهشهای گستردهای که از دستفروشان در شهر تهران انجام شده است، به دلیل تعدیل نیرو یا ورشکستگی از کار بیکار شدهاند. دستفروشانی که ٧۶ درصد از آنها سرپرست خانوار هستند و به طور متوسط دو، سه فرزند دارند. مجید میگوید نهتنها دو فرزند دارد که مادرش هم با آنها زندگی میکند. براساس گزارش بانک مرکزی، در سال ٩٢ طبق بررسیهای صورتگرفته ٢۴ درصد خانوارهای ایرانی بدون هیچ فرد شاغل، معادل ۵٧ درصد دارای یک نفر شاغل، ١۵.۵ درصد دارای دو نفر شاغل و ٣.۵ درصد دارای سه نفر شاغل و بیشتر بودهاند. مجید درحالیکه مجبور است بساطش را تند جمع کند، میگوید: اگر از سرما و گرمای خیابان و هجوم مأموران شهرداری که جنسهایمان را میگیرند و به ناکجاآباد میبرند، جان سالم به در ببرم، خرج خانوادهمان را در میآورم و به همین هم راضیام؛ اگر بگذارند.
منبع:شرق-20بهمن
یک کارگر اخراجی بخش خدمات فروشگاه رفاه اقدام به خودکشی کرد!
صبح امروز (21 بهمن ماه)یکی از کارگران بخش خدمات فروشگاه رفاه که حدود ۲۹ سال سن دارد؛ با داشتن هفت سال سابقه در فروشگاههای رفاه به علت تمدید نشدن قرارداد کارش اقدام به خودکشی کرده است و هم اکنون در بیمارستان هفت تیر واقع در خیابان شهید رجایی تحت مراقبت پزشکی است.
پیش از این (حدود یک ماه قبل) بعداز اعلام تمدید نشدن قراردادهای کارگران در سال آینده (۹۵) یکی دیگر از کارگران به دلیل مشکلات ناشی از بیکاری دچار عارضه روحی شده و مدت یکماه است که در یکی از بیمارستانهای روانی بستری شده است.
به گزارش 21بهمن ایلنا، این کارگر که در فروشگاه رفاه شهر ری مشغول بهکار بود؛ صبح امروز حوالی ساعت ۹ در انبار این فروشگاه اقدام به خودکشی نافرجام کرد.
در این زمینه یکی از همکاران وی گفت: صبح امروز یکی دیگر از همکاران واحد انبار که برای سرکشی وارد انبار شده بود؛ متوجه اقدام به خودکشی «ر. ش» میشود و اینکه این شخص با کمربند؛ خود را از قفسههای انبار به دار آویخته است.
به گفته این کارگر، آقای «ش» که حدود ۲۹ سال سن دارد؛ با داشتن هفت سال سابقه در فروشگاههای رفاه به علت تمدید نشدن قرارداد کارش اقدام به خودکشی کرده است و هم اکنون در بیمارستان هفت تیر واقع در خیابان شهید رجایی تحت مراقبت پزشکی است.
وی با اشاره به فشار روانی ناشی از بیکاری و مشکلات خانوادگی که بر این کارگر وارد آمده؛ میگوید: همسر آقای “ش” باردار بوده و طی روزهای آینده (حداکثر تا ده روز) فرزندش به دنیا میآید.
همکاران این کارگر در فروشگاه شهر ری گفتند: حدود دو ماه پیش کارفرما به همه کارگران شاغل در فروشگاه رفاه گفته است به دلیل عدم نیاز با تعدادی از کارگران در سال آینده تمدید قرارداد نخواهد شد.
به گفته این کارگران پیش از این (حدود یک ماه قبل) بعداز اعلام تمدید نشدن قراردادهای کارگران در سال آینده (۹۵) یکی دیگر از کارگران به دلیل مشکلات ناشی از بیکاری دچار عارضه روحی شده و مدت یکماه است که در یکی از بیمارستانهای روانی بستری شده است.
به گفته آنان؛ اقدام به خودکشی همکارشان درحالی انجام شد که مدیریت فروشگاه صبح امروز با همه کارگران برای سال آینده قرارداد جدید بسته اما با تمدید قرارداد آقای «ش» و هفت نفر دیگر از همکاران وی موافقت نکرده است.
بیست ویکم بهمن ماه1394