پایا راستگونیا
(شعری از نسل هجده تیر)
وقتی که سیل بی امان اشــک
کرده طـــغیان زچشمـــهای تو
وقتی نگاه سرخ و خــون آلود
شده جــاری زهر دو دیدۀ من
وقتی که چشم تواز نگاه خویش
در هـــراسی عمیـق گم گشتـــه
وقتی که می ترسد از خیال خود
سایۀ سرد و رنگ پریدۀ من
وقتی چه زود می شکند تدبیر
در لــحظه های پریشانی تو
وقتی که می شکفد تشویش
در حرفهای بریده بریدۀ من
وقتی زجور حادثه یا تقدیر
ره به جایی نبرد جز افسوس
صبر باز از کف رمیدۀ تو
جان باز بر لب رسیدۀ من
وقتی که جز نیشخندی تلخ
اجری نبوده بر این همه زجر
خنده های به اشک فروختۀ تو
دردهای به جان خریدۀ من
دیگر آنگاه چه می توان پرسید؟
دیگر آخــر که می دهد پاســخ؟
به چراهای ترشیده،چه های پس مانده
پشت افکار کال و نارسیدۀ من
کوی دانشگاه تهران، بیست و ششم مهر۱۳۷۸
جامعه رنگین کمان