پیرامون گزافه گویی شخصی به نام ” علی اصغر شفیعیان” در رابطه با شادروان داریوش فروهر” رهبر حزب ملت ایران *
وقتی سخن از رویداد های تاریخی می شود بی گمان هر گفتمان و ادعایی مبتنی بر داده ها ، اسناد ، مدارک محکم و محکمه پسندی باید باشد که بتواند آنچه را که روی داده است به درستی برای مخاطب بیان داشته و حقایق را روشن کند. اینکه تاریخ را آنگونه دلخواه و مورد پسند و در راستای اهداف خاص از پیش تعیین شده بخواهیم بیان کنیم درست به مانند انکار آفتاب است .
سال 1349 را شاید بتوان یکی از سیاه ترین سالهای تاریخ معاصر ایران نامید ، برهه ای که پاره تن سرزمین ایران یعنی” بحرین” از مام میهن به دلیل حماقت و ناتوانی محمد رضا شاه جدا شد.
اما در هنگامه ی خود کامگی مطلق سلطنت پهلوی و تحمیل تجزیه ایران با همیاری بیگانگان که بر خلاف روح قانون اساسی انقلاب مشروطه و ناموس و شرف میهن یعنی تمامیت سرزمینی بود، بودند میهن پرستان آزاده و مبارزی که در برابر این خیانت میهنی سکوت پیشه نکنند و در برابر استبداد داخلی و استثمار بیگانه سینه سپر نموده و از کیان و هست و نیست میهن به دفاع برخیزند.
شادروان داریوش فروهر، مرد خستگی ناپذیر مکتب پان ایرانیسم و یکی از پیشروان و بنیان گذاران اندیشه ناسیو نالیسم ایرانی در کنار هموندان پاک باخته ی “حزب ملت ایران ” در برابر این خیانت محمد رضا شاه اقدام به اعتراض نمود وحزب ملت ایران بیانیه ی شدید الحنی را در تاریخ چهارم اردیبهشت 1349 در اعتراض به جدایی بحرین و بازداشت داریوش فروهر انتشار داد.
خوانش این بیانیه بعد از گذشت 45 سال از تاریخ انتشارآن همچنان برای خواننده اش تازگی داشته و حکایت از شجاعت هموندان ” حزب ملت ایران” در دوران استبداد سیاهی که احدی شهامت اعتراض نسبت به سیاست های حکومت پهلوی را نداشت می باشد .
(اعلامیه حزب ملت ایران در خصوص بازداشت داریوش فروهرپس از انتشار بیانیه ی آتشین نخست بر علیه سیاست های حکومت پهلوی در جدایی بحرین از سرزمین ایران که به تاریخ 12 فروردین سال 1349 انتشار می یابد ) **
هممیهنان!
در پی اعلامیه ی ۱۳۴۹/۱/۱۲ کمیته ی مرکزی حزب ملت ایران که روشنگر حقایقی دربارهی دسیسهی شوم «تجزیه بحرین» از ایران بود، دبیر شجاع و ارزندهی حزب ما داریوش فروهر برخلاف تمام موازین حقوقی و بشری دستگیر گردید.
فروهر بیدرنگ بههنگام بازداشت بهعنوان اعتراض بهاینکه در این لحظه ی تاریخی امکان دفاع از پیوند جاودانهی ایران و بحرین را از او سلب کردهاند، اعتصاب غذا میکند و تاکنون از بازداشتگاه و سرنوشت وی اطلاعی دردست نیست.
دستگاه حاکمهی خودفروختهی ایران که تن به ننگینترین سوداگریهای سیاسی داده است و با تبانی قبلی با استعمار کهنهکار و نیرنگباز انگلستان به گمان خود مقدمات جدایی همیشگی گوشهای از میهن عزیز ما را فراهم ساخته است، اینک با دستگیری فروهر و گروهی دیگر از آزادگان برآنست از رسیدن فریادهای حقطلبی و میهنپرستی ایرانیان بهگوش مردم جهان مانع شود تا در میان هالهای از ترس و سکوت نقشههای ضد ملی خود را به انجام رساند و چند صباحی بیشتر به زمامداری متزلزل خود ادامه دهد.
هممیهنان! بحرین را در شرایطی از ایران جدا می سازند که زنجیرهای گران استعمار و استبداد بر دست و پای ملت ایران سنگینی می کند و دروغپردازیهای هیأت حاکمه ی فریبکار مانع از آن ست که ایرانیان بهدرستی از آنچه بر آنان میگذرد آگاه گردند.
حزب ملت ایران اعلام میکند:
بحرین جزء «جدانشدنی ایران است و نیرنگ هیأت حاکمه برای رسمیتدادن و قانونی جلوهگر ساختن این تجزیه، حتی اگر در مجامع بینالمللی هم صورت پذیرد از نظر ملت ایران بیارزش است. بازداشت داریوش فروهر و آزار سایر وابستگان حزبی تردیدی در ارادهی راسخ ما برای رسوانمودن هیأت حاکمه و دفاع از پیوستگی جاودانهی ایران و بحرین بوجود نخواهد آورد. و یک بار دیگر از همهی مردم، همهی مبارزان ضداستعمار، همهی حزبها و سازمانهای ملی میخواهد علیه این توطئهی شوم بانگ اعتراض بردارند. باشد که درهمشکستن آن خود سرفصل پیکاری گستردهتر برای رهایی همه ی ایرانیان از بندهای گران استبداد و استعمار گردد.
حزب ملت ایران
چهارم اردیبهشت 1349
این بیانیه به عنوان یکی از اسناد راستی و درستی شیوه مبارزاتی ” حزب ملت ایران” و رهبرخردمند و آگاه آن یعنی داریوش فروهر را به خوبی درتاریخ به داوری ملت ایران گذاشته است .
فروهرو همرزمانش در حزب ملت ایران می توانستند همچو عده ای دیگر در یک اعتراض نمایشی نسبت به دولت وقت تلاش کنند تا راه نادرست و ضد میهنی، سازشکاری و سرسپردگی را برای منافع شخصی و حزبی خود در پیش بگیرند اما او درست در راهی گام برداشت که راه ملت بود. یعنی ایستادگی تا پای جان در برابر زورمداران و خیانت پیشگان به تمامیت سرزمینی میهن.
اما شوربختانه این روزها عده ای به مدد وجود فضای مجازی تلاش دارند تا با نقل قول های نادرست و البته به باور من هدفدار حقایق تاریخی را واژگونه جلوه داده و چهره ی مبارزاتی حزب ملت ایران و رهبر آن را خدشه دار نمایند.
اگر این سخنان در دوره ای بیان میشد که دسترسی به منابع و اسناد تاریخی همچو امروزآسان نبود می شد در نهایت خوشبینی! ادعای سازشکار جلوه دادن داریوش فروهر را ناشی از عدم آگاهی تاریخی و سیاسی دانست اما آیا پذیرفته است درعصرارتباطات و دسترسی آنی به هزاران منبع تاریخی باور کنیم که بیان چنین سخنانی از روی نا آگاهی است؟
این روزها شنیده می شود که عده ای بر خلاف اصول اخلاق سیاسی در برگه های اجتماعی(فیس بوک و اینستاگرام) مواردی را در این خصوص بیان می کنند که فاقد ذره ای از حقیقت است . قیاس مخالفان با توافق هسته ای درمجلس اسلامی با مخالفت داریوش فروهر با جدایی بحرین را چگونه باید تعریف و تعبیر نمود؟
آیا چنین قیاسی از اساس درست است ؟اینکه طیفی از نیروهای سیاسی آن زمان به شکلی فُرمالیته و فرمایشی اقدام به مخالفت با دولت هویدا و محمد رضا شاه نمودند را می شود تعمیم به همه ی جریان های سیاسی از جمله حزب ملت ایران و داریوش فروهر داد؟
آیا خواندن رویداد تاریخی در این خصوص که در کتاب”پنجاه سال با تاریخ پان ایرانیست ها”به نگارش دکتر ناصر انقطاع که حقایق کردارمخالفان فرمایشی را بیان داشته است دشوار است؟(ص 199 تا 208)
اردشیر زاهدی در دوران وزیر خارجه بودن خود تنها دوبار به مجلس رفته بود (که یکبارش همان روزی بودکه مسئله را مطرح کرد، ولی به هنگام استیضاح عباس خلعتبری را به جای خود به مجلس فرستاده بود) ولی در وزارت خارجه اشتباهی بزرگ کردند. در وزارتخانه ادارهٔ نشریات به دستور زاهدی قرار بود نشریه یا خبرنامهای ماهانه یا دوهفتگی خبرهای وزارت خارجه و … را برای آگاهی کارکنان یا مردم پخش کنند. زاهدی دستاندرکاران را تهدید کردهبود که خبرنامه باید همان روزی که میباید چاپ شود. ایرج پزشکزاد از دستاندرکاران نشریه گفتهاست:
«روزی که قرار بود پزشکپور در مجلس سخنرانی و دولت را استیضاح کند، درست روز انتشار این نشریه نیز بود و ما ناگزیر بودیم تا یک شب پیش از روز انتشار همهٔ مطالب را به چاپخانه بفرستیم. مانده بودیم معطل که چه کنیم؟ زیرا متن سخنرانی را پیش از اینکه در مجلس خوانده شود، به اداره نشریات فرستاده بودند و آن را در دست داشتیم؛ ولی آیا میشد که در همان هنگامی که او در مجلس است، ولی هنوز نطق خود را نخوانده ما نشریه را چاپ کرده به همه جا بفرستیم و نطق پزشکپور هم در آن باشد؟ اگر این کار را بکنیم، مشت برنامهریزان باز میشود، و همه میدانند که متن یادشده در وزارت خارجه تهیه و آماده شدهاست؛ و اگر هم صبر کنیم تا نطق خوانده شود، و سپس چاپ کنیم، که از روز انتشار، یکی دو روز میگذرد و مورد مؤاخذهٔ اردشیر زاهدی که خیلی بددهن بود و پیوسته ناسزا میگفت واقع میشدیم. اگر هم چاپ نمیکردیم موضوع به این مهمی (مسئلهٔ همهپرسی در بحرین) تا شمارهٔ بعدی نشریه کهنه میشد و ارزش خبری خود را از دست میداد. این بود که دل به دریا زدیم و نطق پزشکپور را پیش از ایراد در مجلس در نشریه اخبار و اسناد وزارت خارجه (در فروردین ۱۳۴۹) چاپ کردیم.
(جدا شدن بحرین از ایران و نقش انگلستان، ماهنامه دوران/آبان 1386 )
بیان اینکه شادروان داریوش فروهر درهنگامه ی جدایی بحرین از ایران در زندان بوده و در همین دوران به ناگه آزاد می شود و با این مسئله به مخالفت بر می خزید ! حکایت از بی سوادی تاریخی بیان کننده ی چنین سخنانی است . چون هر آنکاس که در این مورد تاریخ را خوانده باشد به نیکی آگاه است که داریوش فروهر پس از این اقدام شاه و دولت هویدا به کمک هموندان حزبی اش مخالفت شدیدی با این خیانت کرده و پس از آن به دستور ساواک بازداشت و به مدت سه سال را در زندان به سر می برد.
اگر مخالفت داریوش فروهر به شکلی فرمایشی بود چرا باید سه سال را به اتهام مخالفت با جدایی بحرین در زندان به سر می برد؟
دقت داشته باشیم که پس از انقلاب سال 57 کلیه اسناد و مدارک ساواک به دست حکومت کنونی می افتد و تا کنون چندین کتاب در مورد احزاب و شخصیت های سیاسی پیش از انقلاب و بده بستان ها و میزان همکاری آنها با حکومت پهلوی و ساواک انتشار می یابد اما تا کنون حتا یک خط تاکید می شود حتا یک خط سند مبنی بر همکاری ” حزب ملت ایران” و رهبران آن مبنی بر همکاری با رژیم گذشته و سیستم امنیتی آن انتشار نمی یابد چرا؟چون اساسا این حزب و رهبرش هیچگاه تن به سازشکاری ندادند و با حکومت پهلوی و سیاست هایش همگام نشدند و شک نباید داشت که در صورت وجود کوچکترین سندی مبنی بر همکاری با رژیم گذشته و یا کژراهه روی داریوش فروهر در طول مبارزات سیاسی اش ،حکومت کنونی ایران صدها بار این اسناد را انتشار می داد.
راست قامتان و درست کرداران عرصه سیاست ایران اگرچه انگشت شمارند اما کارنامه ی سیاسی آنان به زلالی و پاکی آفتاب است و از هر گونه خیانت و سرسپردگی بَری و به دور هستند.
امید آنکه به جای به کار گیری نادرست از امکانات فضای مجازی برای واژگونه جلوه دادن حقایق تاریخی از این فرصت در راستای بیان از خود گذشتگی ها ی بزرگان میهنی و الگو قرار دادن آنها برای نیل به آرمان سرفرازی میهن بهره گرفته شود.
پاینده ایران زنده باد آزادی
اشکان رضوی
23 مهر 1394 خورشیدی
* آزادی مخالفت با مذاکره حتی در زمان شاه )یادداشت علی اصغر شفیعیان درفیس بوک و اینستاگرام)
به پدر عکس مخالفان برجام مقابل مجلس نشان دادم و گفتم که خیلی راحت روز و شب آنجا مخالفت میکنند و با کنایه گفتم که الحمدالله کسی با آنها کاری ندارد، در حالی که موافقان برای برگزاری تجمع دستشان کوتاه است.
خاطرهای تعریف کرد از سال 49، وقتی که مذاکرات در مورد استقلال بحرین از ایران در حال انجام بود. یکهو مرحوم داریوش فروهر که پان ایرانیست بود را از زندان آزاد کردند، همچنین برخی دیگر از آن طیف را. آنها به شدت مخالف جدایی بحرین بودند و آزادی آنها عجیب بود، خودشان هم تعجب کرده بودند.
آنها هم به محض این که آزاد شدند، اعلامیهای صادر کردند، به امضای 4 نفر از ردهی دومیهایشان از جمله منصور رسولی، از اقوامی که عمو خطابش میکردم و همین دو سال پیش درگذشت. آنها آن اعلامیه را پلی کپی کردند، فقط هم 120 نسخه که یکی از آنها نزد پدر بود.
بازتاب آن اعلامیه خیلی بیش از تصور آنها بود و باورشان نمیشد که چه بازتابی داشته است، مگر آن 120 نسخه چقدر میتوانست منتشر شود؟
بعد از انقلاب که اسناد و مدارک آن زمان منتشر میشود، مشخص شد که خود ساواک 2000 نسخه از آن اعلامیه را منتشر کرده بود؛ چرا؟
زاهدی در مذاکرات به مخالفت داخلی با مذاکرات نیاز داشت که به طرف مقابل بگوید: ببینید مخالفان در داخل چه میکنند و چه میگویند. ما باید بتوانیم اینها را راضی کنیم.
حالا وضعیت رساییها و کوچکزادهها و تجمعکنندگان هم شاید از این دست باشد، کسانی که تصور میکنند چه قدرتی دارند و چقدر صدایشان شنیده میشود در حالی که شاید مذاکره کنندگان در این مقطع به تجمع و حتی هوار مخالفانی نیاز دارند.
** اعلامیه حزب ملت ایران در اعتراض به جدایی بحرین از ایران
هممیهنان!
نبود آزادی های فردی و اجتماعی و پایمال شدن حقوق اساسی مردم به هیأت حاکمهی ایران این فرصت را داده است که بیاعتنا به خواستهای ملی تنها برای ادامهی زمامداری خود تن به هرگونه سوداگری سیاسی با هر بیگانهای بدهد.
گزارش روز نهم فروردین ماه وزیرخارجه پیرامون سرنوشت «بحرین» به دو مجلس شورای ملی و سنا که کرسینشینان آنها خلق شدهی انتخاباتی نادرست و فرمایشی هستند و بهناچار نمی توان عنوان نمایندگی ملت را داشته باشند نمونه ی آشکاری از طرح یک توطئهی جدید علیه حاکمیت ملی ایران بود.
در زمان شکوفایی آیین ملتگرایی که مفهوم استقلال در یگانگی ملی و تمامیت ارضی تجلی میکند و در سراسر گیتی ملتها برای زیست آزاد و پایاندادن به سلطه ی بیگانه سرسختانه تلاش می کنند، دولت گستاخانه به خود اجازه داده است که به جای کوشش هرچه بیشتر برای استیفای حقوق از دسترفتهی ایرانیان «راه قانونی و منطقی حل مسألهی بحرین را کسب تمایل باطنی و آمال واقعی مردم آن بوسیلهی سازمان مللمتحد» اعلام نماید.
بحرین سالیان دراز است که زیر سلطهی شوم امپریالیسم انگلستان و خاندان غاصب «آل خلیفه» قرار دارد و هرگاه که مردم بحرین برای ریشهکن ساختن «استبداد و استعمار» به پا خاستهاند بهسختی سرکوب و گروههاگروه از زادگاه خود آواره و یا به زندانها و شکنجهگاهها فرستاده شدهاند.
ایرانیان بومی بحرین و سایر ایرانیانی که در پنجاه سال گذشته از کنارههای شمالی خلیجفارس به این جزیره کوچ کردهاند از مدتها پیش در زیر فشار پلیس قرار گرفتهاند و کوشش میشود که هرگونه پیوند آنها با هممیهنانشان گسسته گردد.
هم اکنون زندانهای شیخ خودفروختهی بحرین، که ارتش اشغالگر بریتانیا پاسدار اقتدار مضطرب آن است، انباشته از مبارزان ضد استعمار می باشد و حتی بعضی از این مبارزان به زندانهای دورافتاده ی «سنت هلن» فرستاده شدهاند.
در چنین وضعی چگونه سازمان مللمتحد که خود بارها دستخوش دسیسههای استعمارگرانه بر ضد حق حاکمیت ملتها شده است می تواند خواست واقعی مردم بحرین را روشن سازد.
حزب ملت ایران که همواره برای دستیافتن به استقلال کامل سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور کوشیده است اعلام می دارد: قرارو مدارهای دولت کنونی با امپریالیسم انگلستان حتی با پادرمیانی سازمان مللمتحد نمی تواند اصل حاکمیت ملی را نادیده انگارد و بحرین برای همیشه ایرانی باقی خواهد ماند و پیوند جاودانهی مردم آن با سایر ایرانیان گسستنی نیست.
در این هنگامهی فضیلتسوز حزب ملت ایران از همهی مردم، همهی مبارزان ضد استعمار، همه حزبها و سازمانهای ملی میخواهد علیه این توطئهی شوم بانگ اعتراض بردارند، باشد که درهمشکستن آن خود سرفصل پیکاری گستردهتر برای رهایی همهی ایرانیان از بندهای استعمار و استبداد گردد.
کمیته مرکزی حزب ملت ایران
12 فروردین 1349