ابوالحسن بنی صدر
وسائل ارتباط جمعی غرب نگرانی رهبران سیاسی شخصیتهای انسان دوست و سازمانهای مدافع حقوق انسان و خود را از اعدام شدن خانم سیکنه محمدی آشتیانی، از دو روز پیش، انتشار داده اند. هرچند انسان مسئول است، اما او و زنان در ایران و، به نسبت، در همه جای جهان، قربانی روابط قوای نابرابر و بیان های قدرت توجیه کننده این نابرابری هستند. درآن نظام اجتماعی ستمگرانه و قدرت پرستی، او و همانندهای او هستند که اگر برزندگی دون انسانی بشورند، اعدام می شوند.
بر ایران رژیمی حاکم گشته است که اسلام را، در آئین زورپرستی، از خود بیگانه ساخته و آتش خشونت را به جان هستی ایران افکنده است.ایران با توجه به جمعیت، در جهان، مقام اول را در اعدام کردن دارد. قربانیان این خشونت کور، جوانان ایرانند. این نسل جوان کشور است که این رژیم در تقلای زنده بگورکردن آن است.
اعدام خانم سکینه محمدی آشتیانی، هرگاه انجام بگیرد، تنها دهن کجی این رژیم به وجدان بشریت نیست. زنی را قربانی این دهن کجی و به ایرانیان باوراندن که جهان هم از جنایت بازش نمی دارد، نیز هست.
از این رو، نخست ایرانیانند که می باید تغییر کنند، کرامت زن و حقوق ذاتی زن و مرد را بازشناسند. زندگی را عمل به حقوق گردانند و خشونت زدائی کنند. سپس جهانیان هستند که می باید زمانی را نیز به خشونت زدائی اختصاص دهند. تا مگر، دست کم، جنگ سنگین خشونت که زندگی را در سراسر جهان خفقان آور کرده است، سبک بگردد
رژیمی که جنایت را روش کرده است نیز بداند که سرانجام جنایتش از پایش در می آورد.
جامعه رنگین کمان