مقدمه‌ای بر شکاف‌های اجتماعی

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

عباس عبدی

بحث مفید و راهگشا درباره جامعه ایران بدون پرداختن به موضوع شکاف‌های اجتماعی موجود در آن امکان‌پذیر نخواهد بود. جامعه ایران مثل هر جامعه دیگری با برخی شکاف‌ها مواجه است، ولی شکاف‌های موجود در ایران به دلایل متعدد استعداد آن را دارند که بحران‌زا شوند، در حالی که وجود شکاف‌های اجتماعی در بسیاری از جوامع می‌تواند زمینه تحول و پیشرفت را فراهم کند.

شکاف‌های اجتماعی در ایران را در حد یک یادداشت و مقاله نمی‌توان تشریح کرد، از این رو در این یادداشت می‌کوشم که برخی نکات مقدماتی و عمده مورد نظرم را درباره این مسأله بیان کنم. نکاتی که گمان می‌کنم توجه به آنها ما را به درک بهتر موضوع شکاف‌ها در ایران رهنمون خواهد کرد.

ـ شکاف‌های عمودی و افقی

یکی از نکات مهمی که در تحلیل شکاف‌های اجتماعی باید در نظر گرفت، عمودی یا افقی بودن آنهاست. منظور از شکاف عمودی، شکافی است که یا باید پر شود یا در حد قابل قبولی باشد، در غیر این صورت برای ترمیم این شکاف مبارزه اجتماعی و سیاسی رخ خواهد داد. دو طرف شکاف چندان بی‌نیاز از یکدیگر نیستند. برای مثال شکاف میان دولت و مردم به گونه‌ای است که برای تخفیف یا ترمیم کامل این شکاف مبارزه خواهد شد، در عین حال که مردم و دولت از یکدیگر بی‌نیاز نیستند، و حتی اگر دولت هم مغلوب شود، باز هم دولت دیگری جایگزین آن خواهد شد. اما شکاف افقی چنین نیست، و دو طرف شکاف می‌توانند از یکدیگر جدا شده و به دو جامعه متمایز از هم تبدیل شوند. مثل شکاف‌های قومی یا مذهبی یا زبانی. اتفاقاتی که در بالکان رخ داد نشانه‌ای از فعال شدن شکاف‌های افقی است. در این موارد، ممکن است که مبارزه سیاسی و اجتماعی در ابتدا برای کاهش فاصله‌ها و شکاف‌ها باشد، ولی در صورت محقق نشدن این هدف، احتمال زیادی دارد که یکی از طرفین ساز جدایی را کوک کند. مبارزه حول این شکاف‌ها بعضاً خیلی خشونت‌آمیز و فاجعه‌بار است. اوضاع شبه جزیره هند پس از رهایی از استعمار بریتانیا، اوضاع بالکان، موارد متعدد در آفریقا، رفتار ترکیه با ارامنه و کردها، اوضاع عراق در زمان صدام، مسایل پیش آمده در برخی از جمهوری‌های روسیه و… از جمله رویدادهای خشونت‌باری بودند که برای حل شکاف‌های افقی پدید آمد.
البته برخی شکاف‌ها نیز ترکیبی هستند، مثل شکاف میان سیاهان و سفیدهای آمریکایی که ترکیبی از هر دو نوع بود. اگر شکاف‌های افقی با جداسازی‌های منطقه‌ای همراه باشد (مثل همه موارد پیش‌گفته) احتمال آنکه تجزیه رخ دهد زیاد است، ولی هنگامی که جداسازی منطقه‌ای وجود ندارد، طرفین چاره‌ای ندارند یا اینکه به شکاف تن دهند یا آن را در حد قابل قبول کم کنند، و این وضعیتی بود که برای سیاهان آمریکا بوجود آمد.
۲ـ شکاف مقطعی و زمانی
تقسیم‌بندی پیشین برحسب افقی یا عمودی بودن، بود اما شکاف‌های عمودی را می‌توان به دو بخش مقطعی و زمانی نیز تقسیم کرد. شکاف میان یک نسل از جامعه برحسب گرایش سنتی یا مدرنیسم، شکافی مقطعی است که در یک جامعه رخ می‌دهد و با گذشت زمان باید یکی به نفع دیگری تعدیل شود یا با یکدیگر به نوعی سازگاری برسند، اما شکافِ زمانی، میان نسل جوان و بزرگسال که ناشی از موقعیت و تجربه‌های متفاوت آنان است، از نوع دیگری است که ممکن است با گذشت زمان و تغییر موقعیت افراد جوان، این شکاف باقی بماند، اما در طرفین آن افراد جدیدتری قرار داشته باشند.
۳ـ ابعاد ذهنی و عینی شکاف
شکاف‌ها یک بعد عینی دارند، مثل فقیر و پولدار، سفید و سیاه، حکومت و مردم، ترک و کرد، یا مسلمان و یهودی و… اما این بعد به تنهایی برای تبدیل شدن آنها به یک شکاف کافی نیست. بلکه مردم و جامعه نیز باید از منظر ذهنی آن وضع را شکاف تلقی کنند. برای مثال در جامعه‌ای که مدارا و تساهل وجه غالب رفتار است، مذهب و اندیشه و رفتار دیگران، امری شخصی محسوب می‌شود و اصولاً برای فرد اهمیتی ندارد که طرف مقابل سیاه است یا سفید؛ یهودی است یا مسیحی؛ ترک است یا فارس یا کرد و عرب؛ اینکه چگونه لباس می‌پوشد موضوع تمایز و ترجیح یکی بر دیگری نخواهد بود. واضح است که در این وضعیت این عوامل عینی موجب شکاف نخواهند شد.
از سوی دیگر درک جامعه از عمق یک شکاف هم مهم است. برای نمونه شکاف فقیر و غنی، یکی از مهم‌ترین شکاف‌های اجتماعی است، می‌توان مقدار آن را با ضریب جینی نشان داد. و هر جامعه‌ای که ضریب جینی بالاتری داشت، شکاف طبقاتی در آن بیشتر است، اما ذهنیت مردم را نمی‌توان صرفاً برحسب این ضریب سنجید، ممکن است در یک جامعه تحمل ضریب جینی ۶/۰ هم امری عادی باشد و در جامعه دیگر، ضریب ۴/۰ هم تحمل نشود.
۴ـ همپوشانی شکاف‌ها
بدترین حالت‌ها برای یک جامعه وقتی است که شکاف‌ها دارای همپوشانی شوند. برای نمونه دو گروه از یک کشور دارای دو زبان، دو مذهب و دو قومیت جداگانه باشند (مثل چچن‌ها در روسیه یا ارامنه در ترکیه)، و شکاف‌های افقی و حتی تاریخی و زمانی هم به آنها اضافه شود. مثلاً یکی از طرفین این شکاف در موضع ضعف سیاسی و فقر اقتصادی و تبعیض و ستم تاریخی قرار داشته باشد، و طرف دیگر به لحاظ ذهنی نیز بر اهمیت زبان، مذهب و قومیت در کسب جایگاه اجتماعی و هویت‌بخشی تأکید کند. در چنین شرایطی کافیست جرقه کوچکی زده شود و این وضعیت مثل انبار بنزین عمل کند و منفجر شود.
۵ـ سیاست و عوامل تشدیدکننده شکاف‌ها
بروز و وجود شکاف‌ها، طبیعت جامعه در حال تحول امروزی است. برخی جوامع می‌کوشند که شکاف‌ها را پله‌ای برای تحولات بعدی قرار دهند و کوشش برای پر کردن آن را موتور توسعه نمایند، در برابر برخی دیگر از جوامع، تعمیق شکاف‌ها را موجب بقای خود تلقی می‌کنند. تصوری که از اساس باطل است. اینکه یک گروه اجتماعی اساس هویت‌بخشی به جامعه را ویژگی‌های زبانی، نژادی و اندیشه‌ای و رفتاری خود قرار دهد، به ناچار باید نسبت به دیگران ظلم و ستم روا دارد و ناخواسته عنصر هویت‌یابی را در طرف دیگر تقویت می‌کند و این وضع به تقابل خشونت‌آمیز دو هویت منجر خواهد شد.
یکی از عوامل موثر در تعمیق شکاف‌ها، شکاف رسانه‌ای و ارتباطی است که با پیشرفت تکنولوژیک و دسترسی آسان و ارزان به رسانه‌ها از یک سو شاهد بروز این شکاف هستیم و از سوی دیگر این شکاف به نوبه خود زمینه را برای تعمیق سایر شکاف‌ها فراهم می‌کند.
عوامل اقتصادی و خارجی، تأثیرات زیادی بر تقویت و فعال کردن آتشفشان شکاف‌های اجتماعی دارند، به میزانی که قوام و استحکام داخلی کمتر باشد، تأثیرگذاری عوامل خارجی و متغیرهای برون‌زا بر فعال کردن این آتشفشان بیشتر است.
۶ـ شکاف‌های اجتماعی و سیاسی ایران
به نظر می‌رسد که شکاف‌های مختلفی در ایران وجود دارد که برحسب شرایط می‌تواند تشدید یا تخفیف یابد. متغیرهای برون‌زا مثل کشورهای خارجی، وضعیت درآمدهای نفتی، و نیز سیاست‌های هویت‌بخشی براساس تمایزات زبانی، قومی و مذهبی و شکاف‌های طبقاتی و نیز شکاف سنت و مدرنیسم و شکاف ارتباطی و بالاخره شکاف سیاسی دولت ـ ملت از اهم این شکاف‌ها هستند. به نظر می‌رسد که جامعه ما در حال حاضر از شکاف‌های عمودی و افقی و نیز تاریخی در رنج است، سهم احتمالی عوامل اقتصادی و خارجی در تقویت و فعال کردن این شکاف‌ها نیز در حال افزایش است و اگر در مقطع مناسبی این شکاف‌ها همپوشانی پیدا کنند، خسارات ناشی از فوران آتشفشان آن قابل پیش‌بینی نیست.
بحث درباره جزییات این شکاف‌ها به گونه‌ای نیست که روزنامه شرق آمادگی درج آن را داشته باشد، لذا جزییات آن را باید به فرصت دیگری واگذار کرد، اگر این فرصت به دست دهد.
منتشره در ۲۹-۷-۱۳۸۹ روزنامه شرق.

جامعه رنگین کمان

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.