محمد علی مهرآسا
آیا آقای خامنه ای که قبای زعامت و رهبری شیعیان جهان را حدود 26 سال است به امر دوستان و مریدان ایرانی اش مطابق قامتش دوخته اند، اهل روزنامه خواندن و یا نگاه کردن به سایتهای اینترنتی نیست که چنین خونسرد از کنار هرگونه نقد و ایراد بر رفتار و کردار خود بی خیال می گذرد و توجهی به این همه فجایع و فساد موجود در جامعه ی ایران ندارد.
او به این همه دزدی و ارتشا که زیردستان و هوادانش انجام می دهند با نظر صمیمانه و دوستی می نگرد و انگار این همه ثروت نفت به باد نرفته است. آیا این زعیم دست ساز هاشمی رفسنجانی متوجه نیست سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات و قوه قضای حکومت هر کس را که کوچکترین ایراد از حکومت بگیرد به زندان می افکنند؟ آیا در اطراف و دستگاه حکومتش کسی یافت نمی شود که این همه تباهی را به گوش و دید او برساند این کور و ناشنوای خود خواسته را از جریان و ماوقع آگاه سازد؟ به قول خواجه شیراز:
«به ملازمان سلطان که رساند این دعا را که به شکر پادشاهی زنظر مران گدا را»
سایت کلمه که مربوط به اصلاحطلبان رژیم اسلامی است تیتر زده است:
«مخالفت رهبری با تحقیق و تفحص مجلس از بنیان تعاون ناجا/ سرداران متخلف در حاشیه امن»
و ادامه می دهد:
«رهبری به نمایندگان مجلس اجازه نداده است در مورد فساد در بنیاد تعاون ناجا تحقیق و تفحص کنند. آیت الله خامنه ای مایل نیست علت واقعی برکناری احمدی مقدم فاش شود. ظاهرا این هم از حوزه های ممنوعه ای است که قرار است کش داده نشود؛ همچون موضوع بورسیه های غیر قانونی و بسیاری از موارد فسادآمیز دیگر دوره احمدی نژاد؛ که رهبری تمایل به باز شدن پرونده آنها در پیش چشم مردم ندارد. و در این موارد دستور اکید داده است که موضوع را کِش ندهید!»
زمانی که من در یک مقاله ام نوشتم:«این همه آوازها از شه(خامنه ای) بود» و شرح دادم که چگونه اختلاسها و دزدیها همه زیر نظر خود حضرتش و با اذن قطعی او به انجام می رسد، شاید برخی از هموطنان موضوع را در حد شایعه و یا اغراق تصور و برآورد کردند. اما اکنون، این سایت مروط به بخشی از حاکمیّت است که دست رهبر را رو می کند. هرچند پیشتر نیز در سایتی خواندم که حضرت آقای سید علی خامنه ای که با آن عمامه سیاه سه کیلو گرمی خود را از اولاد محمد پیامبر اسلام معرفی می کند، دستور داده بود نسبت به بورسیه های داده شده به دوستان و حامیان «احمدی نژاد» کوتاه بیائید و در این باره دیگر سخن نگوئید. یعنی آن پولهای مفت نوش جان دزدان بیت المال و گوارایشان باد. خامنه ای سخنران و واعظی قدرتمند است و من مطمئنم در پیش از انقلاب در مجالس روضه خوانی و سخنرانی های دینی بیشتر سخنش در مورد دزدان بیت المال زمان محمد رضا شاه بوده و آن کارها را از نظر شرعی حرام اعلام کرده و شاه کشور را برای آن محکوم کرده است. به همین دلیل هم به زندان افتاد. اما اکنون گویا دزدی و ارتشا و فساد اخلاق در دین اسلام مباح و روا شده و دیگر قبحی ندارد. به نظر می رسد محتوای قرآن تغییر کرده است. چون سهم بیشتر دزدی و پاچه ورمالی توسط عمامه بر سران به انجام میرسد. به همین دلیل حضرت رهبر نه تنهاهیچ واکنشی به این همه دزدی و ارتشا و فساد که در جامعه رایج شده است ندارد، بل وکیل مدافع دزدان و رشوه خواران و مفسدین شده و توجهی به رویه و عمق جامعه ندارد و انگار فردی عادی و دور از سیاست و بیطرف است.
بی هیچ تردیدی هم اکنون خامنه ای ثروتمند ترین فرد ایرانی و یکی از ثروتمندان جهان است که چندین میلیارد دلار و یورو و پاند انگلیسی در حسابهای متعدد خود و پسرهایش در بانکهای اروپا خوابیده است. هموطنانی که به ایران می روند و برمی گردند تعریف می کنند که هر اتومبیل نوی که در ایران فروخته می شود، خریدار مجبور است غیر از بهای اتوموبیل، یک میلیون تومان هم به حساب رهبر در بانگ بریزد و رسیدش را به فروشنده بدهد. درایران نیز سه یا چهار کارخانه اتومویل سازی مرتب مشغول ساختن و تولید و فروختن اتوموبیل است و مقداری هم از خارج وارد می شود. اگر در سال تنها 6 هزار اتومبیل فروخته شود، رقمی حدود شش میلیارد تومان هرسال در این مدت 26 سال به خزانه شخصی حضرت خلیفه رفته است. این غیر از حق و حسابی است که دزدهای بیت المال به عنوان رشوه کارشان به رهبر تقدیم می کنند؛ و یا بازاریهای دزد و حریص به عنوان خمس و حق شرعی به دامنش می ریزند. چنین است آخوندی که دوستانش تعریف می کنند پیش از انقلاب و در زمان شاه با گرفتن دو تومان برای روضه خوانی در مجالسی که خانمهای متعصب قشری برای مرگ امامانشان ترتیب می دادند شرکت می کرد، اکنون یکی از عمده میلیاردرهای جهان با پول دلار و پاند است؛ البته چنین ثروتمند تازه به دوران رسیده ای باید اولاد پیامبر اسلام باشد. زیرا آن حضرت نیز علاوه بر بالا کشیدن تمام ثروت همسرش خدیجه که 15 سال از خودش بزرگتر بود، با آوردن آیتی در کتابش، یک پنجم غنائم بی شماری که در جهاد و جنگهای متعددش به دست می آمد نصیب خود می کرد و خزانه ای پر و پیمان داشت و هر آنچه راجع به جوع و خرما خوردن می گویند همه ساخته و پرداخته ذهن باورمندان شیفته ای است که سر در قدم او دارند.
خامنه ای دزد است و برای همین است که دزدیهای پیروان را در نظام حاکمش می پوشاند و از دیگران نیز می خواهد خفه شوند؛ و جراید هم مختلسین و دزدان را ندیده بگیرند و حکم حکومتی را اجرا کنند. این دیگر کمال وقاحت این مرد را می نمایاند که در برابر چشم و شعور مردم ایران و حتا دنیا می گوید دنبال دزدیها و اختلاسها را نگیرید و فتیله چراغش را پائین بکشید. یعنی میزان بیشرفی به این غایت تا کنون جزو نوادر بوده است.
به حقیقت سوگند ایران کنونی در درازای تاریخش از نظر دزدی و اختلاس و رشوه خواری و فساد و فحشا بی نظیر است. در هیچ عصر و زمانه ئی میهن ما چنین در فساد و تباهی غرق نبوده است؛ و اخلاق عمومی هیچگاه چنین به مذلت ننشسته است. و این از برکت آئینی است که اسلام نام دارد و زعمای کشور به غلط تصور می کنند همین روند، قانون اساسی کشور شده است. مقدار دزدی و اختلاس در هیچ یک از کشور جهان سومی چنین ارقامی نجومی و بزرگ نیست. زیرا در کشورهای دموکرات اصولاً چنین بی شرافتی ئی مطرح نیست و کشور های ضعیف نیز پول نفت ندارند. اعراب نیز شیخند و همه چیز متعلق به آنان است. اما دستکم آنها مردم را راضی و سیر نگه می دارند. و سهم مردم را نیز می دهند. اما در میهن ما«آیت الله اش» دزد است و دستور می دهد که از فساد و دزدی و اختلاس سخنی به میان نیاورند؛ پیشانی کپره بسته ها از فرط نماز خواندن و سجده کردن، می دزدند و اختلاس می کنند؛ قاضی دزد و رشوه خوار است؛ و کارمندان دولت و بانکها و شرکتها نیز به تبعیّت جامعه چاره ای جز اختلاس و ارتشا ندارند. در این میان تنها معلمان و فرهنگیان هستند که وامانده اند و دستشان به هیچ دم گاوی بند نیست و فقیرترین قشر اجتماعند؛ و در همان ردیف کارگران قرار می گیرند.
مطالب زیر را آقای عیسی سحرخیز که ده ها سال جزو نظام بود و به اصلاحطلب مشهور شد و این اواخر به زندان هم رفت و پس از رهائی از زندان به بیرون از وطن فراری شده است، در روی فیس بوک نوشته است:
«رشوه ٣٠ هزار ریالی ناظران ساخت مسکن مهر برای تایید هر یک متر بنا، وصول نشدن شش گونی چک در مناطق آزاد، سرقت شش کشتی، باز هم در مناطق آزاد، واگذاری رایگان 20 هکتار از اراضی منطقه آزاد قشم، تخلف ٩ هزار میلیارد تومانی در فرودگاه قدیم قشم، تخلف چهار هزار میلیارد تومانی در بندر درگهان، افشای مدارک جعلی مقامات ارشد دولتی، تخلف در سه هزار بورسیه دانشگاهی و در نهایت گم شدن یک دکل نفتی. اینها همه لیستی از تخلفاتی است که در دوران فعالیت دولت پاک دستی که نزدیکترین رابطه فکری و عملی را با رهبری داشته است روی داده است»
پس می بینید او هم اقرار می کند که دزد اصلی مقام معظم رهبری است؛ از سوی دیگر دستگاه قضائی ایران یک دزدخانه به تمام معنی است؛ آن گونه که دزدهای جامعه ی اداری همه آزادند ولی وکلای مدافعی که از جوانان مخالف سیاست حکومت در دادگاه دفاع می کنند، در بند و زنجیر زندانند! آری وکیل مدافع زندانی می شد و دزد بیت المال راحت و آسوده می زید. و به قول زنده یاد «پروین اعتصامی»
برد دزدی را سوی قاضی عسس خلق بسیاری روان از پیش و پس
گفت قاضی کاین خطا کاری چه بود دزد گفت از مردم آزاری چه سود؟
گفت هان برگوی شغل خویشتن گفت هستم همچو قاضی راهزن
گفت آن زرها که بردستی کجاست گفت در همیان تلبیس شماست
سرانجام بعد از چند بیت در بیان صفات دزد بودن قاضی، دزد می گوید:
دزدی پنهان و پیدا کار توست مال دزدی جمله در انبار توست
تو قلم بر حکم داور می بری من زدیوار و تو از در می بری
……
دزد زر بستند و دزد دین رهید شحنه ما را دید و قاضی را ندید
……
حاجت ار ما را زراه راست بُرد دیو قاضی را به هرجا خواست بُرد
در همین زمینه، امام جمعه یزد در خطبه نماز جمعه گفته است: «باید دفن اخلاق را اعلام کرد»
آیت الله امجد نیز فرموده است: «تقوا در جامعه ما خیلی کمرنگ شده است. ما باعث شده ایم که جوانانمان دینگریز شوند. جامعه ما فلج شده است. افراد با تقوا در جامعه زیاد هستند، اما جامعه رنگ تقوا ندارد. این همه دروغ، تهمت و افترا نشان بی تقوائی است»
اما خامنهای در دیدار با جمعی از دانشجویان گفته است: «هدف تحریمها مسئلهی هستهای و حقوق بشر نیست. مسئله فراتر از اینهاست. میگویند جوان ایرانی افسرده است؛ این یک دروغ محض و خباثتآمیزی است. بههیچ وجه نگذارید افرادی که کلیدهای کار دستشان است به تشکلهای انقلابی دانشجویی فشار وارد کنند. اینکه برای ایجاد نشاط در دانشگاه کنسرت و اردوی مختلط برگزار شود کار غلطی است. هر دو وزیر محترم مورد اعتماد ما هستند ولی مراقب زیردستان خود باشند»
خباثت و وقاحت و قباحت را بنگرید که رهبر خیلی خیلی فرزانه رژیم می خواهد دانشجویان رشته های پزشکی، داروسازی، دندان پزشکی و مهندسی و علوم مرتب روضه و قرآن بخوانند و به موسیقی گوش ندهند و در اردوهای دانشجوئی شرکت نکنند. علیرغم این گفته های مزخرف، باز می گوید دانشجویان ما افسرده نیستند و این ادعا غلط را تکرار می کند. آخر وقتی جوان به موسیقی که خوراک روح است گوش ندهد، چگونه افسرده نمی شود. آیا وقاحت از این بیشتر می شود و اصولاً چنین کشور و اجتماعی جای زندگی است؟؟
کالیفرنیا دکتر محمد علی مهرآسا 26/72015