هوشنگ طالع
آقای روحانی با به کار گیری واژهی « فلان هستهای » یا بمب اتمی به گفتهی آقای صادق خرازی ( سفیر پیشین جمهوری اسلامی در فرانسه ) ، شبههی ساخت « بمب » از سوی جمهوری اسلامی را به غربیها القا کرد .
سپس در مقام دبیر شورای امنیت ملی ، با تعطیل کردن همهی فعالیتهای هستهای ، پای انگلیس ، فرانسه و آلمان را در سعدآباد به مسالهی هستهای ایران باز کرد که به دنبال آن ، طوق لعنت 1 + 5 به گردن مردم و ملت ایران افکنده شد .
سپس با رسانیدن ایشان به مقام ریاست جمهوری اسلامی ، قرارداد ژنوچای ( ترکمانچایژنو ) بر مردم و ملت ایران تحمیل شد ؛ اما در این مرحله که مردم ایران آگاه شدهاند و حاضر نیستند « طوق رقیت » غرب را با پذیرش قرارداد « ترکمانچای هستهای » به گردن خود بیفکنند ، آقای روحانی آشکارا مردم را میترساند که اگر تن به رقیت غرب ندهند « آب خوردن » هم نخواهند داشت .
این در حالی است که به عمد دولت یازدهم همهی طرحهای مردمنهاد مانند مسکنمهر را به تعطیل کشاند و با پیشکشیدن این بهانه که پولدارها قابل تشخیص نیستند ، از اصلاح مسالهی یارانهها به سود طبقات فقیر ، صنعت و کشاورزی کشور سرباز زد و تا توانست بر بهای کالاهای عمومی که فشار بیشتری را بر گروههای کمدرآمد جامعه وارد میکند ، افزود . در اوپک هم « پا به پای » عربستان سعودی زیر تصمیم افزایش تولید و تثبیت آن امضا گذارد تا با کاهش درآمدهای نفتی و بدترشدن اوضاع اقتصادی ، مردم آمادهی پذیرش رقیت غرب گردند .
اما از آنجا که این ترفندها کارگر نیفتاد ، رییس جمهور اسلامی در سخنان چند روز پیش خود در همایش محیطزیست ، گشوده شدن گرهی همهی مشکلات کشور از محیط زیست گرفته تا آب آشامیدنی را در گرو برداشته شدن تحریمها اعلام کرد . آقای دکتر حجتالاسلام حسن روحانی ریاست محترم جمهور اسلامی ، به لفظ مبارک خود فرمودند :
« ما وقتی میگوییم باید تحریمهای ظالمانه رفع شود ، بعضیها چشمانشان زیاد نچرخد [؟!] . تحریمهای ظالمانه باید از بین برود تا سرمایه بیاید و مشکل محیط زیست ، اشتغال ، صنعت و آب خوردن مردم حل شود، منابع آبی زیاد شده و بانکها احیا شوند … »
مفهوم این سخنان این است که ای مردم چرا انقلاب کردید ، در زیر رقیت غرب ، « تحریمهای ظالمانه »وجود نداشت .« سرمایه » میآمد و مشکل محیطزیست ، اشتغال ، صنعت و آبخوردن مردم حل شده بود و بانکها احیا شده بودند . حال هم طوری نشده است ، پس از یک « آزمون و خطای » سیوچند ساله ، دوباره میتوان با پذیرش رقیت غرب ، همهی مسایلمان از صنعت و کشاورزی و بانک و محیط زیست گرفته تا آب آشامیدنی ، حل شود ؛ انگار که هیچ اتفاقی نیفتاده است !
اما « من و ما » براین باورایم که استقلال و آزادی برتر از آب آشامیدنی و نان است .
سه شنبه 19 خرداماه 1393 ـ