مهران مصطوی نوشته است: بدون حاکمیت ملی امکان پیدا کردن راه حلی که حقوق ملی ایرانیان را در نظر گیرد ممکن نیست. یادآوری می کنم که تا چه اندازه پیگیری مسائل مهمی چون سیاست اتمی برای سرنوشت ما اهمیت دارد. بعنوان فایده تکرار اما با افسوس، مقاله را با آنچه در مقاله ای در اول بهمن ۱۳۹۲ نوشته بودم به پایان می برم: «از این رو در زمینه سیاستهای اتمی رژیم و همچنین برخورد قدرتهای خارجی با آن، شفاف سازی و اطلاع رسانی صحیح و خارج از حب و بغضهای سیاسی از جمله وظیفهای برای پیشبرد حقوق بشر در ایران است. بسیار متاسفم که در این باره بسیار کم گفته میشود و بسیار کم نوشته میشود. در آنچه مربوط به فرد فرد مردم ایران میشود مسئله اساسی این است که هرگز با کسانی که بخاطر منافع سیاسی خود بحرانهای عظیم را بوجود آوردند برخورد نکرده ایم و به محض اینکه به هر نوعی تظاهر کردهاند که میخواهند به بحران پایان دهند برایشان نیز دست زده ایم! مسلما منظور انتقامگیری و فردی کردن مسئله نیست، منظور رسیدگی و ریشه یابی مسائل و شفاف کردن آنهاست تا راه حل مناسب برای جامعه شناخته شود، طوریکه در آینده بنوعی دیگر دچار بحران دیگری نشویم. اگر روزی که گروگانهای امریکایی آزاد شدند بجای اینکه بگوییم “الان وقت چرتکه انداختن نیست” میپرسیدیم چرا بعد ۴۴۴ روز آزاد شدند و این “مبارزه با امپریالیسم و استکبار جهانی” چقدر برای ایران هزینه داشته است؟ اگر روزی که آقای خمینی جام زهر را نوشید و مجبور شد قطعنامه سازمان ملل برای آتش بس با عراق را بپذیرد بجای اینکه دل خوش کرده که جنگ پایان یافته است، میپرسیدیم: «چرا الان؟ آیا قبلا فرصتهایی برای پایان جنگ فراهم شده بود؟ اگر آری، آنها کدامها بودند و چرا از آنها استفاده نکردند؟»، دچار بحران اتمی نمیشدیم. اکنون نیز درباره این بحران بجای سپردن سکان و در انتظار نشستن یا دست زدن برای آقایان خامنهای و رفسنجانی و روحانی که خود عامل بوجود آمدن وضعیت امروز هستند تا به اصل آن نپردازیم، فردا باز هم با بحران دیگری برخورد خواهیم کرد!» (۴) در مقاله ای دیگر به اینکه چگونه این توافق حق حاکمیت ملی را در مسئله هسته ای مخدوش کرده است و چرا رژیم به جای تسلیم در برابر واقعیتهای تلخ سیاست هسته ای اش و بیان آنها با مردم ترجیح داد برای حفظ ظاهر باجهای بزرگی به قدرتهای خارجی بپردازد، خواهم پرداخت. ۴) HTTP://WWW.RADIOZAMANEH.COM/120931 واکاوی مسئله اتمی ایران و دروغهای بزرگ آن و من اضافه میکنم که آقای بنی صدر نیز در ریشه های این بحران سهم دارد. اما همیشه از ریشه های این بحران و قبول مسئولیت شانه خالی کرده است. مهران مصطفوی بسیار درست نوشته است.
ارگان رسمی حزب سوسیال دموکرات و لائیک ایران
منو