اخباروگزارشات کارگری28بهمن1393

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

اخباروگزارشات کارگری28بهمن1393

-18فوریه2015روزجهانی دفاع از حق اعتصاب

– اذیت و آزار و تبعید بهنام از زندانی به زندان دیگر همچنان ادامه دارد

– بهنام ابراهیم زاده به قرنطینه زندان گوهردشت منتقل شد

-” تحرکات عناصر مشکوک را افشا کنیم! “

– بیانیه اتحادیه آزاد کارگران ایران پیرامون اعتراضات معلمان کشور

– بازنشستگی اجباری یکی از کارگران معادن البرز شرقی

– سرپیام نشریه پیام سندیکا شماره 35 دیماه

– افزایش یورش به سفره کارگران در سال 94

– طومار ۱۰۰۰ امضایی بازنشستگان تهران برای افزایش واقعی «حداقل مستمری» ۹۴

– کارگران کارخانه کاشی سمند ۳ ماه حقوق نگرفته‌اند- اخراج 10کارگر

– تجمع دستفروشان مقابل فرمانداری شهرستان پارس آباد

– تجمع جمعی از صاحبان مسکن مهر پرند مقابل مجلس

– بیکاران، همچنان سرکارند!/ نمی‌دانیم وزیر کار کیست/ ماجرای کلاهبرداری یک پیمانکار از باربران چرخی بازار

-8 کارگر ساختمانی بر اثر سقوط از بالابر کشته شدند

– جعفر عظیم زاده: در خشم از به خون خفتن کارگران ساختمانی اصفهان

– جعفر عظیم زاده: در خشم از به خون خفتن کارگران ساختمانی اصفهان

18فوریه2015روزجهانی دفاع از حق اعتصاب

دست درازی به حق اعتصاب ممنوع!

18فوریه2015ازطرف اتحادیه جهانی سندیکاها(ITUC)روزجهانی دفاع ازحق اعتصاب اعلام شده است.

تعیین روزجهانی دفاع ازحق اعتصاب باشعار- دست درازی به حق اعتصاب ممنوع!- بدلیل یورش گروه کارفرمایان سازمان جهانی کار((ILOبه آزادی اعتصاب وزیرسئوال بردن این حق مسلم کارگران است.

این اتحادیه جهانی از تمامی سندیکاها درسراسرجهان میخواهد به همین مناسبت درروز18فوریه دست به اقدامات اعتراضی چون کنفرانس،تجمع ،تظاهرات،راهپیمایی و….بزنند.

به همین منظورفردا درکشورهای ترکیه، پاکستان، کامبوج،مراکش،سوئیس،فرانسه، ایتالیا، لوکزامبورگ،  آلبانی،پاراگوئه،شیلی و…اقدامات اعتراضی صورت خواهد گرفت.

برای اطلاعات بیشتربه لینک زیرمراجعه کنید:

http://www.ituc-csi.org/18feb

اطلاعیه شماره ۴۵ کمیته دفاع از بهنام ابراهیم زاده

اذیت و آزار و تبعید بهنام از زندانی به زندان دیگر همچنان ادامه دارد

کارگران، مردم آزاده، تشکل های کارگری ، وجدانهای بیدار

همچنان که اطلاع دارید کارگر زندانی بهنام ابراهیم زاده نزدیک به ۵ سال است که در زندان به سر میبرد و در پی‌ محاکمه‌ مجدد در دی‌ ماه سال جاری با ۹ سال و نیم زندان دیگر محکوم شد ، پس از ابلاغ حکم جدید به بهنام از اوایل بهمن ماه مسئولان امنیتی بهنام را از زندان رجایی شهر کرج جهت بازجویی به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل کرده بودند و طی‌ مدت ۲۷ روز گذشته بهنام نه اجازه تلفن داشت و نه ملاقاتی تا سرانجام امروز دوشنبه ۲۷ بهمن ماه مجددا بهنام به زندان رجایی شهر کرج منتقل شد و هم اکنون در بند قرنطینه این زندان به سر میبرد .

کمیته دفاع از بهنام ابراهیم زاده ضمن محکومیت چندین باره این همه فشار و اذیت آزار بهنام ابراهیم زاده و دیگر فعالین کارگری و کارگران زندانی خواستار آزادی بدون قید و شرط تمامی‌ کارگران زندانی و زندانیان سیاسی است .

بیست و هفتم دی‌ ماه ۱۳۹۳

شماره تلفن سخنگوی کمیته دفاع از بهنام ابراهیم زاده آقای محمود صالحی ٠٩٣۵٧٣۵٣۴١٢

k.d.behnam.ebrahimzadeh @gmail.com

komitehbehnam1.blogfa.com

بهنام ابراهیم زاده به قرنطینه زندان گوهردشت منتقل شد

بهنام ابراهیم زاده فعال کارگری و حقوق کودکان عصر امروز به قرنطینه زندان گوهردشت منتقل شد بنا بر اظهار همسر بهنام ابراهیم زاده هنوز معلوم نیست که بهنام را به کدام بخش این زندان منتقل کنند.

بهنام ابراهیم زاد پس از محاکمه مجدد و محکومیت به 9 سال و چهار ماه زندان از روز دوم بهمن ماه جاری به بند 209 زندان اوین منتقل شده بود و در طول 26 روز گذشته خانواده اش از وضعیت وی هیچ اطلاعی نداشتند. بنا بر اظهار همسر بهنام ابراهیم زاده،  وی ساعت 18 امروز طی تماسی تلفنی از زندان گوهردشت اعلام کرد ساعتی پیش به قرنطینه این زندان منتقل شده است و معلوم نیست که او را به کدام بخش زندان منتقل کنند.

بهنام  از جمله فعالین کارگری محکم و استواری است  که بارها در اعتراض به شرایط خود و بدرفتاری مسئولین زندان دست به اعتصاب غذا زده است. وی بدنبال وقایع بند 350 زندان اوین در اواخر فروردین ماه امسال و در حالی که بشدت مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود ابتدا به بند 240 و سپس به بند 209 زندان اوین منتقل شد و نهایتا از آنجا به زندان گوهردشت انتقال پیدا کرد و در این زندان بود که  به دلیل انتقالش به بند زندانیان خطرناک دست به اعتصاب  غذا زد و علیرغم تحمل نزدیک به 5 سال زندان بار دیگر با اتهامات واهی محاکمه و به 9 سال و چهار ماه زندان محکوم شد و به فاصله کوتاهی پس از این محاکمه از روز دوم بهمن ماه جاری به بند 209 زندان اوین منتقل شد و در طول 26 روز گذشته هیچ خبری از وی در دست نبود. تمام این شرایط سخت در طول پنج سال گذشته در حالی بر این فعال کارگری و حقوق کودکان تحمیل شده است که تنها فرزند وی به بیماری سرطان مبتلاست و نیاز شدید به حضور پدر در کنارش دارد.

اتحادیه آزاد کارگران ایران با محکوم کردن شرایط سخت و غیر قابل تحملی که بر بهنام ابراهیم زاده تحمیل کرده اند  خواهان لغو حکم جدید صادره بر علیه  این فعال کارگری و آزادی فوری و بی قید و شرط بهنام و دیگر فعالین کارگری در بند و تمامی انسانهای شریفی است که بدلیل آزادیخواهی و حق طلبی به زندان افکنده شده اند.

اتحادیه ازاد کارگران ایران – 27 بهمن ماه 1393

” تحرکات عناصر مشکوک را افشا کنیم! “

مدتی است جریانی به راه افتاده تا از اعتبار تشکل های مستقل برای نیات شوم خود استفاده کنند لذا با دادن بیانیه های و نهادن نام سندیکاهای کارگری در زیر آن از کارگران و زحمتکشان می خواهند که به این حرکات کودکانه بپیوندند.

اولین حرکت در رابطه با سندیکای کارگران فلزکار مکانیک آغاز شد و اطلاعیه ای مشکوک در مردادماه انتشار یافت که نام عده ای از اعضای سندیکای کارگران فلزکارمکانیک  بدون اطلاع آنان در زیر نامه آمده بود. نویسندگان این اطلاعیه مشکوک در اعلامیه بگونه ای اوضاع سندیکا را تشریح کرده بودند که سندیکا در حال نابودی است.  دومین حرکت در دیماه شکل گرفت که گروهی  اقدام به انتشار بیانیه ای کذب نموده و نام سندیکای کارگران هفت تپه را نیز در اول بیانیه جعلی گذاشته بودند.که با هشیاری سندیکای کارگران هفت تپه و  سندیکای کارگران فلزکارمکانیک دستان این عناصر مشکوک برای کارگران و فعالین کارگری رو شد. اقدامی دیگر در هفته گذشته به وقوع پیوست که یک رسانه خارجی با مصاحبه با فردی که از سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه کنار گذاشته شده بودند ، وانمود کردند که نبض جنبش کارگری در دستان این فرد است. متاسفانه مطلع شدیم که همین حرکت های مشکوک در مورد کانون صنفی معلمان ایران نیز انجام گرفته است.

با قدرتمندی سندیکاهای کارگری در میان کارگران و همچنین کانون صنفی معلمان در میان آموزگاران ، تلاش برای سو استفاده از نام و اعتبار این تشکل ها برای مقاصد کودکانه جمعی افراد بی نام و نشان و همچنین برای تحریک پلیس سیاسی برای ضربه زدن به این تشکلها بازی دو سویه آغاز شده است.

ما ضمن تقبیح حرکات مشکوک عناصری که می خواهند سندیکاهای کارگری و تشکل های مستقل را به حاشیه بکشانند ، همه فعالین و سندیکاهای کارگری را به هوشیاری در این ماه آخر سال که روز های تعیین دستمزد برای کارگران است را به هوشیاری فرامی خوانیم.

همچنین از خواسته کانون صنفی معلمان ایران در اعتراض به مشکلات موجود در آموزش و پرورش و تجمع 10 اسفند ماه آنان حمایت قاطع خود را اعلام می کنیم.

سندیکای کارگران فلزکارمکانیک

سندیکای کارگران نقاشان استان البرز

93/11/28

بیانیه اتحادیه آزاد کارگران ایران پیرامون اعتراضات معلمان کشور

در همبستگی با معلمان، حمایت قاطعانه خود را از مطالبات و اعتراضات آنان اعلام میداریم

بدنبال ارائه طومار شش هزار نفری معلمان کشور به مجلس شورای اسلامی در اعتراض به زندگی زیر خط فقر، کانون صنفی معلمان ایران با انتشار بیانیه ای با ابراز نارضایتی شدید از شرایط حاکم بر آموزش و پرورش  و وضعیت معیشتی معلمان اعلام کرد تقاضای رسمی خود را برای برگزاری یک تجمع اعتراضی در روز 10 اسفند ماه از وزارت کشور به این وزارت خانه  داده است.

دیگر هیچ انسان زحمتکشی در این جامعه تحمل فقر و فلاکت موجود را ندارد. فقر و نداری سایه خود را بر همه جا گسترانده و هیچ انسان زحمتکشی از کارگر و معلم گرفته تا پرستار و بازنشسته و نیروی کار ماهر و غیر ماهر از این بلای خانمانسوز در امان نیست. شرایط به قدری تکاندهنده است که معلمان این مربیان بزرگ و دلسوز جامعه بشری به سرویس ایاب و ذهاب دانش آموزانشان بدل شده اند و بالاجبار برای گذران زندگی تن به شغل دوم و سوم داده اند.

وضعیت حاکم بر آموزش و پرورش کشور از شرایط کار و زیست معلمان گرفته، تا گزینشهای غیر علمی و به روز نشدن امکانات آموزشی، تا مدارس کانکسی و بکارگیری معلمانی خارج از چهارچوبهای استاندارد آموزگاری با هدف پرداخت حقوق کمتر، تا فشارهای روحی و روانی ناشی از شرایط سخت معیشتی بر معلمان و به تبع آن نداشتن توان کافی در عمل کردن به وظیفه آموزگاریشان، تا بسط و گسترش مدارس غیر انتفاعی و تلاش برای نهادینه کردن مدارس هیات امنائی به جای مدارس دولتی با هدف برچیدن کامل آموزش رایگان و…، آنچنان شرایطی را پدید آورده است که تربیت علمی و اجتماعی نسل آینده کشور در حال نابودی کامل است.

مجموعه این شرایط درد آور و احساس والای مربیگری و آموزگاری آن انگیزه بزرگی است که معلمان سراسر کشور را به ایفای نقشی تاریخی رهنمون کرده و امروز آنان به میدان آمده اند تا با دفاع از منزلت خود، ایفاگر نقشی دگرگون کننده در آموزش و پرورش کشور و به تبع آن استیفاگر حقوق از دست رفته فرزندان همه مردم زحمتکش ایران در برخورداری از یک جامعه سالم و انسانی باشند.

مطالبات معلمان، مطالبات ما کارگران و عموم مردم زحمکش ایران است. فقر و فلاکت و تمامی آن شرایط سخت و غیر قابل تحملی که امروز بر صدها هزار معلم تحمیل شده، تماما بر ما کارگران نیز تحمیل شده است. درد ما چه در رابطه با معیشت مان و چه در رابطه با احساس مسئولیت مان در برابر وضعیت آموزش و پرورش و آینده فرزندانمان، دردی مشترک است. ما کارگران فریاد اعتراض معلمان هستیم و آنان فریاد اعتراض ما.

در همبستگی با معلمان، حمایت قاطعانه خود را از مطالبات و اعتراضات آنان اعلام میداریم و بدینوسیله از خانواده های کارگران و همه والدین دانش آموزان در سراسر کشور میخواهیم تا از طریق طومار نویسی یا مراجعه به مراکز آموزش و پرورش و حضور در کنار معلمان خواهان تحقق فوری مطالبات بر حق آنان بشوند.

 اتحادیه آزاد کارگران ایران – 28 بهمن ماه 1393

بازنشستگی اجباری یکی از کارگران معادن البرز شرقی

ایلناطی گزارشی بتاریخ28بهمن از تحمیل حکم بازنشستگی به یکی کارگران معادن البرز شرقی خبر داد.

براساس این گزارش،کارفرمای معدن از اول بهمن ماه این کارگررا که مسئول بخش ایمنی معدن بود به واحد اداری انتقال داد و ۲۷ روز است بدون انجام هیچ کاری در واحد اداری همچون یک کارمند حضور دارد اما با این حال نیز کارفرما ظرف چند روز گذشته با فراهم کردن شرایط بازنشستگی پیش از موعداین کارگر از طریق تامین اجتماعی، قصد دارد وی را به زودی بازنشسته کند و این در حالیست که حداقل یکسال و نیم به زمان بازنشستگی وی زمان باقی مانده است.

برپایه این گزارش،علت بازنشستگی زودهنگام این کارگرجلوگیری از ادامه فعالیت کارگران برای احقاق حقوقشان می باشد.

 پیش از این کارفرما روز ۱۵ دی ماه سال جاری با ارسال نامه‌ای ۵ بندی به محل سکونت‌ این کارگر وی را متهم به «بی‌انظباتی در محل کار»، «عدم پایبندی به مقررات شرکت (معدن)»، «تخطی از آئین نامه انظباطی کار در شرکت»، «اقدام به تحریک کارگران برای بر برپایی تجمع غیر قانونی و تحریک کارگران به کم کاری»، «اقدام به سر و صدا و فریاد زدن در محیط‌های اداری و اخلال در نظم معدن» کرده بود.

سرپیام نشریه پیام سندیکا شماره 35 دیماه

آنچه برای طبقه کارگر ایران امروزه بسیار حیاتی و مبرم است دستیابی به دو اصل مهم طبقه کارگر یعنی اول دستمزدهایی برای گذران زندگی و دوم داشتن سندیکاهای کارگری است، تا بتوانند ازاین نان کارگری دفاع بکنند. در حال حاضر پس از توافق هایی که در عرصه هسته ای صورت گرفته و دولت قول داده تا طبق دستورات صندوق بین المللی پول آن را اجرایی کند، نابودی همه آن امتیازاتی است که کارگران طی یکصد سال از کارفرمایان گرفته اند ،در دستورکار کارفرمایان قرارگرفته است. برای این منظور ما می بینیم که قانون کارتوسط خودفروختگان به اصطلاح کارگری در مجلس تغییر داده و موادی را به آن اضافه کنند که سرمایه داری جهانی خواهان آن است. کارگران ارزان و مطیع. و این با پایین آمدن قیمت نفت همسویی کامل دارد. نفت باید ارزان شود تا دولت ایران با دستمزدی مناسب برای زندگی شرافت مندانه مخالفت کند، چرا که بودجه اش را با نفت 70 دلاری بسته و با نفت 43 دلاری کم خواهد آورد پس باید از نان طبقه کارگر بُرید و در سفره سرمایه داری گذاشت.

برای آنکه کارگران نتوانند از حق خود دفاع کنند مدتی است به جای هیات های حل اختلاف وزارت کار، سر و کله نیروهای امنیتی در داخل واحدهای تولیدی باز شده است و نماینده کارگران را به نام اغتشاش گر حتا به شلاق محکوم می کنند. البته در دوماه باقی مانده سال ما باید شاهد دستگیری فعالان کارگری باشیم که گوش به فرمان سرمایه داران نیستند.

دوستان کارگر، طبق گفته آقای روحانی تورم در اسفندماه به زیر ده درصد خواهد رسید و این یعنی اینکه حداقل حقوق کارگران باید زیر ده درصد محاسبه شود و اگر هم کسی صدایش درآمد باید توسط نیروهای امنیتی ساکت شود. البته مشاورین آقای روحانی به ایشان نمی گویند که همین الان با افزایش 25 درصدی قیمت نان، افزایش قیمت دلار، و کم آوردن بودجه دولت در سال آینده ، تورم بالای 70 درصد خواهد بود و نه آقای روحانی و نه مشاورینش نخواهند توانست این تورم را مهار کنند.

ما راه حل کمبود بودجه را در چند پیشنهاد عرضه می کنیم: اول باید دولت هرگونه کالای لوکسی که مورد نیاز حیاتی کشور نیست را با بستن تعرفه های بالا از واردات حذف کند. دوم با بستن مالیات بر درآمد های بنیاد ها و کلیه موسسات مالیی که از راه نزول خواری و دلالی امورات خود را گذرانده و ملت را غارت می کنند ، برای بالا بردن درآمد دولت استفاده کند. سوم با بکارگیری تمامی ظرفیت های تولیدی به جنگ واردات و دلالان رفته، بنیه صنعتی کشور را به سمت تولید ببرد تا کارخانه ها کار کرده نرخ بیکاری کم شده و کارگران بیکار به سرکار روند. چهارم با استفاده از سیستم تعاونی های کارگری (امکان) ، کارمندی( فرهنگیان)، نظامیان (اتکا) به جنگ دلالان و گران فروشی برود تا بخشی از دستمزد کارگران حفظ شود و به یغما نرود. بی تردید این راه آسان نیست ولی تنها راه است. البته سیاستمدارانی که دل در گرو سرمایه داری دارند،نخواهند توانست چنین راهکارهایی را پیش ببرند. منافع ملی ما در گرو اعتماد به سندیکاهای کارگری برای زدودن فقر، فساد و دلالان اقتصادی و سیاسی است.

کارگران و زحمتکشان ایران !

برای داشتن زندگی انسانی و آینده ای برای فرندانمان همین امروز باید دست بکار شویم. قدرت ما در اتحاد ماست. با جمع شدن در سندیکاهای کارگری این توان مبارزاتی را افزایش دهیم. تا زمانی که ایران خودرو جدا، سایپا جدا، کارگران معدن جدا، فرهنگیان جدا ، به دنبال دستیابی به حقوق خود هستند، بهترین موقعیت برای کارفرمایان است که از این تفرقه استفاده کرده همه مان را سرکوب و نان فرزندانمان را غارت کند.

فعالین کارگری ایران ، سندیکاهای کارگری !

متحد شویم ، و با همکاری مشترک این ترفند سرمایه داری را با شکست  روبرو کنیم. تصمیم با ماست.

 تحریریه پیام سندیکا

افزایش یورش به سفره کارگران در سال 94

ما کارگران و مزد بگیران یعنی کسانی که کل زیر ساخت ها ، کارخانجات ، راهها ، تجهیزات ، سدها ، تأسیسات و آسمانخراش ها، خدمات و  مصنوعات و کالاها را تولید کرده از فروش نیروی یدی و فکری خود امرا معاش می کنیم  مجموعا بیش از 65  میلیون نفر از جمعیت کشور را تشکیل می دهیم . کارگران کارخانجات بزرگ و کوچک ، کارکنان بخش خدمات ، معلمان ، پرستاران و حقوق بگیران جزء ،  کارگران بخش های ساختمانی ، حمل و نقل و خدمات  ، بیکاران و هر کس که فاقد ابزار تولید و سرمایه اند همگی جزو طبقه کارگر محسوب می شوند .

در دهه های اخیر بخصوص در ایران کلیه حمایت های اجتماعی در برابرر یورش سرمایه داری ، از طبقات زحمتکش و تحت ستم سلب شده و آنها را در بازار برده فروشان در مقابل صاحبان ابزار تولید ، سرمایه داری حکومتی و خصوصی ، در برابر قدرت سرکوب دولتی دست بسته قرار داده اند .در این راستا نظام سرمایه داری حاکم حتی رعایت قوانین مصوب خودشان را نیز نمی کند . در  اصل سوم قانون اساسی بند 12 ( ایجاد رفاه ، رفع فقر و هر نوع محرومیت در زمینه های تغذیه و مسکن و کار و بهداشت و تعمیم بیمه )  ، ماده 41 قانون کار ( تأمین معیشت یک خانوار کارگری) مطرح شده است و حکومت موظف به اجرای آنست اما نظام سرمایه حاکم برای غارت دسترنج ما کارگران هیچ حد و مرزی را برسمیت نمی شناسد . با  بی ثباتی و بی اعتمادی در بازار کار (خرید و فروش نیروی کار) ، با دور زدن قانون کار ، قراردادهای موقت و سفید امضاء که هم اکنون بیش از 93 % کارگران را شامل می شود ، حضور شرکت های پیمانکاری ، بعنوان حلقه واسط کارگر و کارفرما و تصویب قوانینی در مجلس که حداقل های حمایت های اجتماعی موجود را ملغاء می کند ، همه و همه شرایطی بدتر از دوران برده داری ایجاد نموده است  . مزدبگیر و کارگر امروزی بر خلاف برده از تضمین و دستیابی به حداقل های زندگی نیز محروم شده و به زندگی و کار فردای خود امید ندارد و بخش های زیادی از اوقات امروزین خود را در بیکاری و بدون انجام کار مفید هدر می دهد . تمرکزثروت و قدرت و استثمار نیروی کار و استثمار طبیعت  در دست عده ای خاص هر چه بیشتر افزون تر می شود .  از این لحاظ هم نابودی و تخریب شأن و نیروی انسانی و هم تخریب و نابودی گسترده طبیعت را نظاره گر هستیم  این فاجعه تا آنجا گسترش یافته که هر کدام از مقامات دولتی که سر و کارشان با محاسبه هزینه های زندگی و مزد است مجبورند  با رعایت خط قرمز ها و حفظ نظام که اوجب واجبات است به بخشی از این واقعیات نظام طبقاتی اعتراف کنند هفده تن معاون مزدور  وزیر کار می گوید سهم مزد در قیمت تمام شده محصول در ایران از  8/19  در سال 69 به 1/9  در سال 89 کاهش پیدا کرده است .فرامرز توفیقی رئیس کمیته مزد و بهره وری  وزارت کار اظهار داشت که در هیچ سالی افزایش حقوق کارگران مطابق تورم نبوده است . ارقام مرکز آمار نشان می دهد  هر 1000 تومان سال 1384 حال قدرتش به 273تومان رسیده است یعنی کاهشی 73 درصدی مواجه بوده است . دستمزد یک کارگر در قالب قراردادهای سفید امضا بین ۲۵۰ هزار تا ۳۰۰ هزار تومان است.نایب رئیس کمیسیون مجلس می گوید بش از ۶۰ درصد کارگران کشور حداقل دستمزد را می‌گیرند و این حقوق اندک کفاف بیش از چند روز برج را نمی‌دهد …. طبق آمار  نمایندگان کارگران  هزینه خوراک خانوار در فاصله 84 تا 92 به میزان 575 درصد و هزینه زندگی نیز 490 درصد رشد کرده است هزینه ماهیانه یک خانوار ۴ نفره کارگری در کشور به بیش از ۳ میلیون تومان رسیده است .    اگر با  حقوق 608 هزار تومان ، دریافتی  کارگران با اضافه کار و غیرو ، به یک میلیون تومان برسد ،  میزان دریافتی کارگران  برابر یک سوم خط فقر می شود . طی یک دهه اخیر تعداد افراد زیر خط فقر 5/2 برابر شده است و حتی در صورت ابتلاء به یک بیماری سخت خانوارهای کارگران و مزدبگیران به زیر خط فقر سقوط می کنند . زیرا در ایران حدود 75% هزینه درمان بدوش بیمار قرار می گیرد در حالیکه این نسبت در دنیا معادل 18% است . در واقع حقوق کارگران و مزدبگیران تنها 24%  سطح هزینه های زندگی آنان است می دانیم که تورم یعنی  جابجایی ثروت اکثریت جامعه که فاقد سرمایه و ابزار تولید هستند به سمت یک اقلیت طبقه حاکم  است  . نظام سرمایه داری با تغییر اهرم های پولی و مالی تورم های سالیانه بالای 50 و 80 درصد ایجاد کرده و بدینوسیله هستی و زندگی طبقه کارگر را به غارت می برند .

سهم افزایش  دستمزد در تورم  محجوب دبیر کل جاسوسی خانه کارگر و نماینده مجلس می گوید در ایران سهم دستمزد در قیمت تمام شده کمتر از 6% است در حالیکه سهم دستمزد در کشورهای صنعتی  60% می باشد به این ترتیب اگر دستمزد در ایران به سه برابر یعنی 300 % نسبت به افزایش یابد ،  سطح قیمت ها حدود 15 % بالا خواهد رفت . اگر آن را با تورم های سالیانه ناشی از شوک حذف یارانه ها ، قیمت سوخت و افزایش قیمت دلار و غیرو بسنجیم که تورم 80 تا 30 در صد سالیانه می باشد مشاهده می کنیم که حتی در نظام بازار افزایش سطح دستمزد اثر بسیار کمتری در افزایش سطح قیمت ها دارد . صاحبان قدرت اقتصادی و سرمایه داران این حقیقت را بخوبی می دانند اما بجهت ماهیت ضد کارگری ، ضد بشری و حرص و طمع  برای  تمرکز ثروت خود و تصاحب نیروی کار دیگر جوامع ، حاضر به  افزایش سهم نیروی کار و دستمزد در دستیابی به معیشت مورد نیاز  نیستند .

حقوق سال 94 : دولت میزان تورم را در سال جاری حدود 17 % اعلام نموده است   اما می دانیم که قیمت مواد خوراکی که بیشترین مصرف در بین خانوارهای کارگری را دارد بشدت افزایش یافته است  مهمترین آن نان از 30 تا 60% گرانتر شده است، همچنین برخی اقلام خوراکی از جمله حبوبات بیش از 100% افزایش قیمت را تجربه نموده اند . اگر دولت بخواهد قدرت خرید کارگران و مزدبگیران در سال 94 را نسبت به سال 93 حفظ کند  . اگر سطح هزینه ها برای یک خانوار را در حداقل آن یعنی دو میلیون و پانصد هزار  تومان بگیریم با  17%  افزایش سطح قیمت ها  افزایش  بمیزان 425000 تومان  می شود ، با توجه اینکه سطح حقوق کارگران برابر 608000  تومان می باشد و فرض کنیم که متوسط دریافتی آنان یک میلیون تومان در ماه است  افزایش 17% سطح حقوق برابر 170   هزار تومان می شود در حالیکه سطح قیمت ها  425000  هزار تومان افزایش یافته است . بعبارت دیگر  چون حقوق دریافتی یک سوم هزینه های زندگی است ، با 17% ، تورم حقوق می بایست بمیزان  43% اضافه شود تا قدرت خرید در  سال94 نسبت به 93  حفظ شود . اما همانطور که گفته شد سطح حقوق کارگران در سال 93 ابدا سطح هزینه های زندگی را جبران نمی کند، لذا  در اینجا فریب و دغلکاری دولت سرمایه داری  برای خاک پاشیدن به چشم کارگران و مزد بگیران و غارت سفره تهی آنان نمایان می شود .  از طرف دیگر می گویند که افزایش حقوق کارگران بستگی به بهره وری و رونق اقتصادی دارد اما می بینیم  در همین رکود و کاهش بهروری سطح درآمد و ثروت طبقه حاکم در هر دم افزوده می شود و ثروت در دست آنها بیش از پیش متراکم می شود . فراموش نکرده ایم وقتی قیمت نفت به بشکه ای 140 دلار افزایش یافت کارگران تنها تورم 50 در صدی و کاهش قدرت خرید خود را تجربه شاهد بودند .

می بینیم که بساط فریب  را پهن کرده اند و با بازی با اعداد و ارقام و ادعای افزایش حقوق مطابق تورم و اجرای قانون ، نه تنها همان قانون را اجرا نمی کنند بلکه قصد به ذلت کشیدن و نابودی کل طبقه کارگر و مزدبگیران را دارند و اگر ما کارگران حرکت نکنیم و تشکل های مستقل خود را ایجاد نکنیم خود و خانواده مان را با ناکامی و نیستی مواجه خواهیم شد . و  مسئولیت آن بر عهده و دوش ما قرار دارد . رمز موفقیت دولتیان بهمراه مؤسسات بزرگ اقتصادی وابسته به حاکمیت و همچنین سرمایه داران ، سرکوبی تشکل های مستقل کارگری در سطح کارخانجات ، شرکت های خدماتی ، در بین معلمان و پرستاران و خلاصه همه کارگران و زحمتکشان و مزد بگیران از یکطرف و فقدان اراده در ایجاد تشکل های مستقل و پیگیری  اجتماعی مطالبات کارگری از طرف دیگر در بین ما کارگران و مزدبگیران  است . هر جایی که کارگران اراده کردند تشکل های مستقل خود را ایجاد کنند و در این راستا با تمام قدرت و نیرو و حتی با حضور خانواده های خود به میدان آمدند حاکمیت مجبور به عقب نشینی گردید .

سطح مطالبات ما برای افزایش حقوق سال 94 :

1- برای حفظ قدرت خرید سال 94 نسبت به 93 با تورم اعلام شده 17%  حداقل حقوق می بایست حدود 43 % افزایش یابد در غیر اینصورت طبقه حاکم و دولت نمی تواند حتی ادعای حفظ قدرت خرید ما کارگران و مزدبگیران در سال 94 را داشته باشد و چنین ادعایی یک عوام فریبی و وعده پوچ است  . اما با توجه به فاصله بسیار گسترده بین دستمزد و سطح زندگی در سال های قبل و تا سال 93  جز افزایش 300 در صدی بهبود اساسی در وضع معیشت کارگران و مزدبگیران ایجاد نخواهد شد بعبارت دیگرحداقل حقوق در سال 94 را  برابر یک میلیون و هششصد هزار تومان  افزایش مطالبه می کنیم  .  در غیر اینصورت شاهد افزایش شتاب فقر و بی خانمانی و تنگدستی خواهیم بود .

2-ایجاد نظام حمایت بیمه ای و تأمین درمان کامل توسط تأمین اجتماعی در سطح استانداردهای جهانی از جمله مطالبات ما کارگران است .

مطالبات خود را چگونه محقق کنیم ؟

1- تحقق یک زندگی شرافتمندانه و حقوق متناسب به سطح هزینه های زندگی در گرو قدرت اتحاد و تشکل طبقه کارگر و  مزدبگیران است و لذا ایجاد تشکل های مستقل خود در هر واحد تولیدی ، خدماتی و بیکاران و هر نوع اتحادیه و سندیکای مستقلی را باید پیگیری کنیم. صاحبان قدرت و ثروت تنها در صورت پراکندگی صفوف کارگران و رسوخ فرهنگ سرمایه داران در بین کارگران در تن دادن به رقابت و منفرد دیدن منافع خود –  و نه پیگیری اجتماعی منافع کل طبقه- موفق خواهند بود

2-دولت سرمایه داری در بخش هایی از صنایع از جمله صنعت نفت ، خودرو سازی و دیگر صنایعی که انحصاری بوده و یا حاشیه سود بالاتری دارند حقوق و امتیازات بیشتری به کارگران می دهد تا آنها را از صف یکپارچه و مستقل کارگران جدا نماید اما  کارگران این بخش ها باید آگاهی طبقاتی و اجتماعی خود را بالا برده و با این تبعیضات از وضع موجود راضی نباشند . کارگران می بایست تأمین زندگی برادر و خواهر و هم طبقه ای خود را که در دیگر صنایع کار می کنند ، مدنظر قرار دهند. آنان باید  بدانند که با توجه به روند اقتصادی و تراکم سرمایه،  سطح فقر شدید دامن گیر خود آنان نیز خواهد شد . همانند بخش هایی از خودرو سازان ،  این کارگران می بایستی فردای خود را در امروز دیگر کارگران و مزدبگیران که با حقوق زیر خط فقر زندگی می کنند ببینند . لذا از امروز همدوش دیگر کارگران برای یک زندگی بهتر تلاش و مبارزه کنند .

3-ما برای نجات زندگی خود از یک شرایط دون برده داری به یک سطح درخور انسان عصرکنونی ، بجای خود سوزی و خود کشی و فروش اندام خود می بایست راه نجات خود را اجتماعی و از طریق اتحاد نیروی کار در مراکز کار و تولید ، در محلات کارگری و رشته های صنعت سراسر کشور دانسته و از تن دادن به هر میزان ساعات کار و هر کار خارج از شأن انسان خودداری کنیم و بدانیم که راه حل ما فردی و چند شغل داشتن نیست بلکه کسب حقوق انسانی ما در گرو اتحاد جمعی و طبقاتی ماست . همانطور که دولت و سرمایه داران نهادها تشکل های آزاد و مستقل خود را دارند بدون تشکل بدون ظهور قدرت متشکل و سراسری کارگران و مزدبگیران ،  حاکمیت و سرمایه داران نمی فهمند که ما هم انسانیم و زندگی درخور کرامت و ارزش زندگی انسانی می خواهیم . آنها در درون طبقه خود آزادی و دموکراسی را رعایت می کنند ، ما نیز باید در درون طبقه 65 میلیونی خود آزادی و دمکراسی را محقق کنیم . باید هر گونه تمایزی اعم از قومی ، جنسیتی ، منطقه ای ، رشته های صنایع بزرگ و کوچک ، کارگران خدمات ، معلمان ، پرستاران ، کارگران رسمی و قراردادی و بیکاران را محو کرده و تنها تمایز طبقاتی با دولت سرمایه دار و صاحبان سرمایه را مد نظر داشته باشیم.

نظام حاکم سرمایه داری نوع اسلام سیاسی راهکار گسترش اقتدار خود  و سرکوب طبقه کارگر را از طریق  به زنجیر کشیدن کارگران دیگر ملیت ها و سرزمین های منطقه و ایجاد یک امپراتوری منطقه ای ، یعنی گسترش حیطه نفوذ و قدرت خود قرار داده است . باید با اعتراضات منطقه ای و سراسری خود به این وضعیت پایان دهیم . تنها وقتی که زمین از رژه گام های میلیون ها کارگر بلرزد آنها خود را مجبور خواهند دید که از فریب و دغلکاری و غارت سفره ما کارگران دست بر داشته ، در برابر ما زانو زده حقوق ما را بی کم و کاست پرداخت کنند . کسب حقوق و تأمین یک زندگی شرافتمندانه نیاز به تلاش ، آگاهی ، همت و اراده ای پایه ای  برای تغییر وضع موجود نیاز دارد.

جمعی از فعالان کارگری جنوب

بهمن 93

طومار ۱۰۰۰ امضایی بازنشستگان تهران برای افزایش واقعی «حداقل مستمری» ۹۴

جمعی از بازنشستگان تامین اجتماعی شهر تهران با امضای طوماری از نوربخش مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی خواستند تا در آستانه شروع سال 94 مستمری‌ بیمه شدگان بازنشسته، از کار افتاده و مقرری بگیر این سازمان بر اساس سبد واقعی هزینه‌های زندگی افزایش یابد.

به گزارش28بهمن  ایلنا، امضا کنندگان این طومار که تعداد آنها در حدود هزار نفر عنوان شده است مدعی اند مبالغی که هم اکنون توسط سازمان تامین اجتماعی بابت «حداقل مستمری‌» پرداخت می‌شود با خط فقر موجود فاصله زیادی دارد.

در این طورمار آمده است: از یکسو حدود 55 درصد از جامعه 5 میلیون نفری مستمری بگیران این سازمان را حداقل بگیران تشکیل می‌دهند و از سوی دیگر متوسط دریافتی کل بازنشستگان تامین اجتماعی رقمی در حدود یک میلیون تومان است و این وضعیت با واقعیت‌های اقتصادی همخوانی ندارد.

بازنشستگان تهرانی با یادآوری شرایطی که در بند دوازدهم از اصل سوم و اصل بیست و نهم قانون اساسی تعیین شده است خواستار اجرای کامل مواد 96 و 111 قانون تامین اجتماعی شده اند.

در بند دوازدهم از اصل سوم قانون اساسی دولت مکلف به پی‌ریزی اقتصادی صحیح و عادلانه بر طبق ضوابط اسلامی جهت ایجاد رفاه و رفع فقر و برطرف ساختن هر نوع محرومیت در زمینه‏های تغذیه و مسکن و کار و بهداشت و تعمیم بیمه. شده است همچنین به موجب اصل بیست و نهم قانون اساسی برخورداری از تأمین اجتماعی از نظر بازنشستگی، بیکاری، پیری، ازکارافتادگی، بی‌سرپرستی، درراه‏ماندگی، حوادث و سوانح، نیاز به خدمات بهداشتی‌درمانی و مراقبتهای پزشکی به صورت بیمه و غیره، حقی است همگانی که دولت موظف است طبق قوانین از محل درآمدهای عمومی و درآمدهای حاصل از مشارکت مردم، خدمات و حمایتهای مالی فوق را برای یک یک افراد کشور تأمین کند.

به موجب مواد مواد 96 و 111 قانون تامین اجتماعی نیز سازمان تامین اجتماعی مکلف است میزان کلیه مستمری‌های بازنشستگی، از کار افتادگی کلی و مجموع مستمری بازماندگان را در فواصل زمانی که حداکثر از سالی یکبار کمتر نباشد را با توجه به افزایش هزینه زندگی با توصیب هیات وزیران به همان نسبت افزایش دهد و میزان مستمری از کار افتادگی کلی و مستمری بازنشستگی و مجموع مستمری بازماندگان در هر حال نباید از حداقل مزد کارگر عادی کمتر باشد.

کارگران کارخانه کاشی سمند ۳ ماه حقوق نگرفته‌اند- اخراج 10کارگر

حدود ۸۰ نفر از کارگران کارخانه کاشی سمند در استان سمنان ظرف ۳ ماه گذشته حقوقی دریافت نکرده‌اند.

به گزارش28بهمن ایلنا، معوقات حقوقی کارگران مربوط به آبان، آذر و دی ماه سال جاری است. علاوه بر تعویق حقوق، بخش قابل توجهی از حق بیمه کارگران مربوط به ۶ ماه از سال جاری به سازمان تأمین اجتماعی پرداخت نشده است.

کارگران گفتند: طی چند سال اخیر کارفرما به دلیل مشکلات نقدینگی حقوق کارگران را با سه الی چهار ماه تاخیر پرداخت می‌کرده است بطوریکه آخرین دریافتی کارگران مربوط به حقوق مهر ماه بوده است.

به گفته آنان؛ مطالبات معوقه کارگران کاشی سمند در حالی است که پیش از این در دی ماه سال گذشته این واحد تولیدی به دلیل مشکلات مالی تعطیل و حدود ۱۵۰ کارگر آن بیکار شده‌ بودند.

طبق اظهارات کارگران، کارفرمای کاشی سمند اخیرا با ادامه همکاری حدود ۱۰ نفر از کارگران قرارداد موقت بعد از اتمام مدت قرارداد موافقت نکرده و این کارگران هم اکنون برای دریافت مقرری بیمه بیکاری به اداره کار معرفی شده‌اند.

کارگران کارخانه کاشی سمند همچنین گفتند؛ کارفرما هر ماهه به کارگران قول می‌دهد که معوقات حقوقی آنان را پرداخت کند، اما متاسفانه وعده خود را عملی نمی‌کند.

طبق اظهارات کارگران، دلیل بحرانی بودن وضعیت این واحد تولیدی انباشت بدهی‌های مالی کارخانه به چند نهاد دولتی و خصوصی همانند اداره تامین اجتماعی، اداره گاز و برق و همچنین اداره دارایی بوده است.

تجمع دستفروشان مقابل فرمانداری شهرستان پارس آباد

به دنبال پلمپ بازار دستفروشان در پارس آباد غرفه داران این بازار در مقابل مقابل فرمانداری این شهرستان تجمع کرند.

به گزارش 27بهمن آران مغان، با وجود داشتن مجوز بازار دستفروشان در پارس آباد این مکان بنا به دلایل نامعلوم پلمپ شد تا کسبه این بازار با تجمع در مقابل فرمانداری این شهرستان خواستار بازگشایی و علت پلمپ این بازار شوند.

تجمع جمعی از صاحبان مسکن مهر پرند مقابل مجلس

جمعی از صاحبان مسکن مهر پرند در اعتراض به درخواست واریز مجدد وجوهی جهت واگذاری مسکن خود مقابل مجلس تجمع کردند.

به گزارش 28بهمن خبرگزاری مجلس، امروز (سه‌شنبه 28 بهمن ماه) جمعی از صاحبان مسکن مهر پرند در اعتراض به درخواست واریز مجدد وجوهی جهت واگذاری مسکن خود مقابل مجلس تجمع کردند.

به گفته یکی از تجمع کنندگان در حالی که تمامی وجوه برای واگذاری مسکن در چند سال گذشته پرداخت شده است اما اکنون درخواست پرداخت مبلغی در حدود 12 الی 17 میلیون تومان از صاحبان این مسکن ها شده که این مخالف قانون است.

لازم به ذکر است تجمع صاحبان مسکن مهر مقابل مجلس برای چندمین بار بوده و در حالی که مجلس هرگونه پرداخت وجهی را از سوی صاحبان مسکن مهر پرند خلاف قانون اعلام کرده است اما گویا پیمانکاران توجهی به این موضوع ندارند.

بیکاران، همچنان سرکارند!/ نمی‌دانیم وزیر کار کیست/ ماجرای کلاهبرداری یک پیمانکار از باربران چرخی بازار

پس از عزیمت به بازار بزرگ تهران از راهروی پرجمعیت و شلوغ متروی 15 خرداد وارد خیابان اصلی می‌شویم تا با کارگران بارکش که اکثرا روی چرخ‌دستی خود و یا جدول‌های کنار خیابان نشسته‌اند، صحبتی داشته باشیم.

از کنار مغازه قدیمی رضا آشی که 153 سال در همین شغل فعالیت می‌کند، عبور کرده و به یکی از کارگرانی که روی چرخ خود نشسته است، احوال پرسی می‌کنیم؛ این کارگر که خود را معرفی نمی‌کند، حدود 25 ساله به نظر می‌رسد و درباره وضعیت کاری خود این طور روایت می‌کند: 5 ماه از مراسم عروسی‌ام می‌گذرد و شب‌ها خسته به خانه برمی‌گردم، در این شرایط ماهانه 100 هزار تومان در خانه‌ای که 6 میلیون و 500 هزار تومان پول پیش پرداخت کرده‌ام، اجاره خانه می دهم، روزانه 6 هزار تومان کرایه از زیباشهر به خیابان 15 خرداد هزینه می‌کنم.

هر روز از ساعت 6:30 صبح به سمت تهران راه می‌افتم تا حوالی 8:30 یا 9 صبح به بازار 15 خرداد برسم.

وی در پاسخ به سؤال ما که می‌پرسیم که ماهانه چقدر درآمد دارد، می‌گوید: سال گذشته درآمدمان بهتر بود و معمولا شب عید روزانه 150 هزار تومان کار می‌کردیم، اما امسال وضعیت اصلا خوب نیست و روزانه اگر 30 هزار تومان کار کنیم، واقعا برنده‌ایم.

در این بازار بالای 5 هزار نفر بارکش چرخی کار می‌کند و هر روز هم به تعدادشان افزوده می‌شود.

همزمان که با این کارگر جوان صحبت می‌کنیم، سایر کارگران هم به سمت ما آمده و در جریان صحبت‌ها قرار می‌گیرند؛ در همین زمان یکی از کارگران می‌گوید به شرطی مصاحبه می‌کنم که نامم منتشر نشود.

وی که خود را 33 ساله معرفی می‌کند، با لهجه لرستانی می‌گوید: «خدا وکیلی 900 کیلومتر از زن و بچه و خانه دور شده‌ایم و تهران هم با کارگران بارکش رفتار خوبی نمی‌کند؛ 5 هکتار کشت دیم گندم در شهرستان دارم که به علت نبود آب وسط سال رها کردم و برای کارگری به تهران آمدم. برای اینکه با چرخ کار کنیم باید ضامن معتبر، جواز کسب و حدود200 هزار تومان هم به شهرداری پول بدهیم و بعد از 4 ماه یک پلاک و یک لباس مخصوص زرد رنگ به ما بدهند.

مأموران شهرداری رفتار خوبی با ما ندارند و در برخورد با کارگران بارکش از الفاظ ناسزا استفاده می‌کنند و هر بار چند نفر از کارگران و بارکشان گرفتار این مأموران شده و چرخ دستی‌شان به پارکینگ منتقل می‌شود.

برای اینکه چرخ‌دستی از پارکینگ آزاد شود، باید 10 تا 15 هزار تومان به ازای هر شب هزینه بپردازیم؛ مسئله هزینه‌ها از یک طرف و برخورد ناشایست مأموران شهرداری هم از طرف دیگر ما را بسیار تحت فشار قرار می‌دهد.

هر کارگر بارکش با این چرخ‌دستی 4 تا 5 نفر را خرجی می‌دهد. روز گذشته یک پسربچه 8 یا 9 ساله را دیدم که از وضعیت آن گریه‌ام گرفت. این پسربچه کلوچه می‌فروخت و در دلم می‌گفتم که این بچه باید الان در ناز و نعمت باشد و برای تحصیل به مدرسه برود. اما شرایط کار و درآمدها به جایی رسیده که پسربچه باید نان‌آور خانه باشد؛ واقعا تأسف‌بار است.

این کارگر بارکش در این هوای سرد در حالی که از وضعیت درآمدش انتقاد می‌کند می‌گوید: برای دستفروشی هم 200 هزار تومان ملزومات خریدم، اما مأموران شهرداری هر روز به بهانه ساماندهی، برای اینکه دستفروشی کنیم، پول زور می‌گیرند.

این کار را رها کردم و باز هم برای تأمین مخارج زندگی با چرخ دستی کار می‌کنم.

وی درباره نحوه دریافت مجوز برای کار در بازار می‌گوید ابتدا 100 هزار تومان و ماهانه هم 22 هزار تومان برای دادن مجوز از ما پول می‌گیرند، اما فقط این مورد کافی نیست بلکه برای مجوز بارکشی با چرخ و دادن پلاک باید با یکی از کسبه صحبت کرده و به عنوان ضامن به پیمانکار شهرداری معرفی کنیم.

این کارگر با اشاره به اینکه معلوم نیست کارگران با این وضعیت حقوق و دستمزد چطور زندگی می‌کنند، می گوید هفته گذشته 100 هزار تومان برای خانواده‌ام پول فرستادم، اما آیا یک هفته 100 هزار تومان می‌تواند هزینه یک خانواده 4 نفره را تأمین کند.

در تهران یک اتاق 9 متری 4 نفره اجاره کرده‌ایم و برای همین اتاق 9 متری ماهانه هر کدام 50 هزار تومان کرایه می‌دهیم. این اتاق 9 متری فقط یک سرویس بهداشتی دارد اما حمام و دیگر امکانات در آن وجود ندارد.

وی در ادامه می‌گوید: حمام عمومی به صورت 2 بار در هفته مراجعه می‌کنیم و توان اینکه یک خانه بزرگتر با امکانات مختلف کرایه کنیم وجود ندارد.

این کارگر در پاسخ به این سؤال که برای حمام که در هفته 2 بار می‌روید، چقدر هزینه می‌کنید، می‌گوید: آب خالی 5 هزار تومان و با صابون یا شامپو 7 هزار تومان باید پول بدهیم.

این کارگر در حالی که همچنان تا نیمه‌های ظهر روز دوشنبه بیکار است، در پاسخ به این سؤال که آیا وزیر کار را می‌شناسد، این طور پاسخ می‌دهد: نه نمی‌شناسم و معمولا برای تأمین خواسته‌های کارگران فقط شعار می‌دهند.

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.