من البته پا برهنه بدوم توی بحث و بگویم که این جناب حمید مغلطه می کند. البته خودش در دام خودش می افتد! البته که غرب تضاد و تناقض دارد. خودش هم به این تناقض و تضاد می بالد. اصلا تضاد و تقابل و تناقض درونی ست که پیشرفت زا است. اما این آقای حمید دوستی انسانها را با دوستی دولتها مقایسه می کند. این جناب حمید اصلش بر سیرورت و گذشت زمان و تحولات نیست هنوز هم بوی باروت بیست و هشت مرداد دماغش را می آزارد. پدر جان تاریخ را به خاط بسپار ولی آنرا هر لحظه بیاد نیاور که فقط وقت زندگیت صرف همین کار خواهد شد. دوستی با آمریکا که دوستی با بوش نیست. دوستی با آمریکا و با غرب یک معنی ای بسیار فرتر از دریافت جناب عالی دارد. امروز چه بخواهی و چه نخواهی غرب مهد تمدن جهان است و البته بی عیب هم نیست. اما کاری ست کارستان. وقتی از غرب سخن می رد از قولهای فلسفه ی غرب سخن می رود٬ از قولهای اندیشه غرب سخن می رود از علوم دقیقه و علوم اجتماعیش سخن می رود و از علم سیاستش و دیپلماسیش سخن می رود. حالا شما بگو که جنگ ویتنام هم غربی ست٬ بله جنگ ویتنام و نبرد الجزایر هم غربی ست اما بیشتر از اینکه ما مسلمانان مومن آنرا بدون عدله محکوم کنیم آمریکایی ها و فرانسویها خودشان و با ادله به خیابانها ریختند و مورخین و نویسندگان و فلاسفه نوشتند و آنرا محکوم کردند. اما چنانکه در نظر کس دیگری هم آمده کدام جنایت مسلمانان کدام یهودی کشی کدام زرتشتی کشی کدام بهایی کشی مسلمانان توسط خودشان محکوم شده. اگر هم کسی مثضل محمد نوری زاد رفته و پای یک بچه بهایی دردمند را بوسیده آنقدر نمونه اش کم است که خجالت کمبودش زیاد. کدام مسلمانی کشتار های بی حد و حصر مسلمانان را محکوم کرده و می کند؟؟؟ ایکاش قدری کتاب بخوانیم تا اینقدر بیهوده نویس مغلطه گر نشویم. سلام من از کرج به همه
ارگان رسمی حزب سوسیال دموکرات و لائیک ایران
منو