با نادانان تواضع کردن همچنان است که حنظل را آب دادن چندانکه آب بیشتر یابد بار تلخ تر دهد. (تاریخ گزیده )

با درود شوربختانه جامعه سیاسی ما دهه هاست با گرفتاری بزرگی دست و پنجه نرم می کند٬ که عبارت است از:” رهبری احزاب « چپ٬ میانه و راست» بوسیله ارواح » اگر باور ندارید نگاهی دوباره به اطراف خودتان بیندازید و اگر بتوانید تنها یک نمونه خلاف نظرم را مثال بزنید پیروزید. جهت اطلاع محمد مصدق (۲۹ اردیبهشت یا ۲۶ خرداد ۱۲۶۱ – ۱۴ اسفند ۱۳۴۵) زندگی کرد. جهت اطلاع کورش زعیم: دقیقن ۴۸سال پیش محمد مصدق نخست وزیر سابق ایران مرد و یادش گرامی باد. مثلی قدیمی داریم بدین مضمون : ” اگه این گوسفند خوب چریده پس دنبه اش کو؟” خوشبختانه امروزه با در دست داشتن اسناد و شواهد ان دوره و خاطرات اطرافیان نزدیک مصدق ما با نظرات و باورهای مذهبی مصدق بهتر اشنا می شویم و رجز خوانی های تکراری اقایان مبنی بر ازاد اندیشی و دمکرات بودن او زیر علامت سوال می رود. این هم چند نمونه از دست اوردهای دولت مصدق و اثرات تا به امروز ان که منجر به دخالت بیشتر مذهب در سیاست شد. – انحلال مدارس مختلط « پسرانه و دخترانه» در دولت مصدق – تصویب طرح ممنوعیت تولید و فروش مشروبات الکلی در دولت مصدق – جدا سازی صندوق های رای هنگام رفراندم برای (انحلال مجلس شورای ملی) که خود دولت مصدق برگزار کننده اش بود.* بر خلاف تمام استانداردهای رایج در جوامع متمدن ان دوره برای برگزاری رفراندم « دو نوع صندوق وجود داشت یعنی اگر شما مخالف انحلال مجلس بودید باید – قطع ارتباط دیپلماتیک با اسرائیل فقط بدلیل باورهای اسلامی مصدق و هوادارانش و عدم توجه به ضدیت این اقدام با منافع ملی ایران! بهترین نمونه خاطرات سنجابی٬ ملکی٬ مکی٬ صدیقی . – بی اعتقادی مصدق به اهمیت تشکیلات سیاسی و حزبی وبهترین نمونه: فرا جناحی دیدن خود وعدم پشتیبانی او از جبهه ملی در انتخابات دوره ۱۷ – سند٬ خلیل ملکی – نامه ها٬ ص۴۱۴ —— با توجه به مواد بالا٬ امروزه برایمان قابل فهم تر است که چرا مسئولین طراز اول جبهه ملی به مخالفت با حرکت شجاعانه« شاپور بختیار» پرداختند و برای استقرار دمکراسی به عمامه و نعلین پناه بردند و هنوز که هنوز است بعد ۳۵سال هنوز بدنبال بوی مطبوع و هوای ازاد از زیر این عبا به زیر ان عبا پناه می برند و مثل همیشه مدعی اند که این حکومت اسلام واقعی نیست!!! شاید از خود بپرسید چرا؟ جواب ساده است زیرا اقایان باورمند تز« سیاست ما عین دیانت ما است» هستند اینان پیروان مدرس اند هیچ باوری به حکومت سکولار و جدایی دین از حکومت نداشته و ندارند. مصدق هرکه بود ۴۸ سال پیش زندگیش پایان یافت اما شما خیرات خورهای او بیائید بگوئید که: ” دست اوردهای شما بعنوان وارثان افکار مشعشعانه و راه مصدق بعد از او چیست؟ – در عرض ۳۵سال حکومت اسلامی شمایان چه تلاش عملی در راه بسط و گسترش دمکراسی وحکومتی غیر دینی در کشور انجام داده اید؟ با نقل قولی از خلیل ملکی سخنانم را بپایان می برم: ” من برای سیاستمدار همواره عقل سالم بشری؛ نه راضی کردن همه و نه فریفته بودن نسبت به عوام را معیار داشته ام”