توافق گذرگاه آذربایجان–ارمنستان و پیامدهای ژئوپولیتیک آن برای ایران

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

 

مقدمه

توافق اخیر میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان که با میانجی‌گری مستقیم ایالات متحده در واشنگتن به امضا رسید، نقطه عطفی در ژئوپولیتیک قفقاز جنوبی به‌شمار می‌آید. بر اساس این توافق، گذرگاهی استراتژیک موسوم به «کریدور زنگزور» یا «جاده ترامپ» در جنوب ارمنستان ایجاد خواهد شد. این گذرگاه نه‌تنها مسیرهای جاده‌ای و ریلی را شامل می‌شود، بلکه زیرساخت‌های خطوط انرژی، ارتباطات و حتی بر اساس برخی گزارش‌ها، تأسیسات لجستیکی و احتمالی فرودگاهی را نیز در بر می‌گیرد. مدیریت آن به‌مدت طولانی به کنسرسیوم‌هایی تحت نفوذ آمریکا سپرده خواهد شد.

زمینه و جایگاه منطقه‌ای

منطقه قفقاز جنوبی طی دهه‌های اخیر همواره عرصه رقابت قدرت‌های منطقه‌ای و جهانی بوده است. ایران، به دلیل موقعیت جغرافیایی خود، همواره یکی از مسیرهای اصلی ترانزیت کالا و انرژی میان آسیای مرکزی، قفقاز و اروپا به‌شمار می‌رفته است. ایجاد گذرگاه زنگزور این معادله را تغییر می‌دهد: ارتباط مستقیم آذربایجان با نخجوان و ترکیه بدون عبور از خاک ایران، مسیر جایگزینی ایجاد می‌کند که می‌تواند بخشی از اهمیت ژئوپولیتیک ایران را کاهش دهد.

ابعاد ژئوپولیتیک

این پروژه را نمی‌توان صرفاً یک طرح عمرانی دانست.
• حضور آمریکا در شمال ایران: با مدیریت مستقیم یا غیرمستقیم این گذرگاه، واشنگتن جای پایی تازه در قفقاز جنوبی پیدا می‌کند.
• پیوند با سیاست‌های منطقه‌ای آمریکا: حضور و نفوذ ایالات متحده در عراق و ترکیه، روابط نزدیک با ارتش پاکستان، و ظرفیت‌های «عملیات بر فرازِ افق» پس از خروج از افغانستان، شبکه‌ای از مسیرها و امکانات بالقوه برای فشار سیاسی و اقتصادی ایجاد می‌کند.
• ریسک استفاده دوگانه: هرگونه فرودگاه یا تاسیسات لجستیکی در این مسیر می‌تواند در شرایط خاص برای مقاصد نظامی یا عملیات واکنش سریع به‌کار رود، حتی اگر هدف اولیه اقتصادی باشد.

ابعاد نظامی و امنیتی

از منظر نظامی، اگرچه تهاجم زمینی گسترده به ایران سناریویی پرهزینه و بعید است، اما فشار چندجانبه در حوزه امنیتی قابل‌تصور است. حلقه فشار از چهار سمت — غرب (عراق و مناطق کردنشین)، شرق (امکانات لجستیکی و اطلاعاتی مرتبط با افغانستان و پاکستان)، شمال (قفقاز و گذرگاه جدید) — می‌تواند ظرفیت مانور ایران را محدود کند. این امر لزوم تقویت دفاع مرزی و هوایی در شمال‌غرب و شمال را برجسته می‌سازد.

ابعاد اقتصادی

ایجاد این گذرگاه می‌تواند تأثیرات قابل‌توجهی بر اقتصاد ایران داشته باشد:
• کاهش سهم ایران در ترانزیت منطقه‌ای و مسیرهای انرژی به اروپا؛
• افزایش هزینه‌های حمل‌ونقل و کاهش درآمدهای ارزی ناشی از صادرات؛
• محدودشدن دسترسی به بازارهای کلیدی در نتیجه رقابت مسیرهای جایگزین.

مالکیت و کنترل عملیاتی

گرچه مالکیت زمین و زیرساخت‌های گذرگاه زنگزور به ارمنستان واگذار شده است، اما کنترل عملیاتی یا نظارت احتمالی آمریکا بر این گذرگاه می‌تواند منجر به ایجاد محدودیت‌ها یا موانع در جریان ترانزیت کالا شود. این بدان معناست که کامیون‌ها و محموله‌های عبوری ممکن است تحت نظارت یا کنترل آمریکایی‌ها قرار گیرند و در صورت لزوم، عبور آنها محدود یا متوقف شود.

نتیجه‌گیری و پیشنهادها

تحولات اخیر در قفقاز جنوبی، از جمله توافق گذرگاه زنگزور، نشانه‌ای از بازترسیم خطوط ژئوپولیتیک در منطقه است. برای ایران، این تحولات صرفاً تغییر در مسیر جاده‌ها و خطوط لوله نیست؛ بلکه بازتعریف جایگاه کشور در معادلات امنیتی و اقتصادی منطقه را به همراه دارد. بی‌توجهی به این روندها می‌تواند پیامدهای بلندمدتی بر منافع ملی داشته باشد.

با این حال، اجرای پیشنهادهایی که پیش‌تر مطرح شد — از جمله دیپلماسی فعال، توسعه مسیرهای جایگزین، و تقویت دفاع مرزی — بدون تحول بنیادین در ساختار سیاست‌گذاری کشور، بسیار دشوار خواهد بود. ساختار فعلی تصمیم‌گیری و سیاست‌گذاری در ایران، با کمبود نگاه کلان، تخصص و اولویت‌دادن به منافع ملی روبه‌روست. این شرایط، امکان واکنش به‌موقع و کارآمد در برابر تغییرات سریع ژئوپولیتیکی را محدود می‌کند.

اکنون زمان آن رسیده است که نیروهای جمهوری‌خواه، دموکرات و ملی، به‌همراه مردم، گام‌های عملی و عقلانی برای نجات کشور بردارند. اتخاذ تصمیمات کلان و سرنوشت‌ساز در عرصه سیاست داخلی و خارجی کشور، هم در داخل و هم در عرصه بین‌المللی، نشانه‌های ضعف ساختاری و بحران حکومت کنونی را آشکار کرده است.

این وضعیت شکننده می‌تواند به‌سرعت زمینه‌ساز تحولات ناگهانی و غیرقابل پیش‌بینی در جغرافیای سیاسی و مرزی کشور شود؛ بنابراین هرگونه تأخیر در اقدام، ممکن است پیامدهای بسیار وخیم‌تر و جبران‌ناپذیری به همراه داشته باشد.

از این رو، ضروری است که نیروهای جمهوری‌خواه، دموکرات و ملی هرچه سریع‌تر با همکاری مردم و ایجاد اجماع ملی، وارد میدان شوند و با رویکردی منسجم و مسئولانه، مسیر تغییرات بنیادی در ساختار سیاسی کشور را به پیش ببرند.

این اقدام نه‌تنها در جهت حفظ منافع ملی و امنیت کشور حیاتی است، بلکه تضمینی است برای جلوگیری از بروز بحران‌های عمیق‌تر و تهدیدهای گسترده‌تر در آینده نزدیک.

رحیم کاظمی سرشت

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.