محسن دارائی
حقیقتاً که ارتباط مستقیمی دیده میشود بین مسائل اقتصادی ایران و مشکلاتی که در اصل خود جمهوری اسلامی ایران آن را درست کرده است در سطح بین المللی و همچنان این مشکلات باقی مانده و قابل حل از طریق این نظام نیست به طوریکه در مذاکرات اخیر وین دیده شد.
درباره مسئله اقتصاد باید این را بدانیم که ما در جهانی زندگی میکنیم ،که چه بخواهیم و یا نخواهیم تمام کشورهای دنیا با هم در ارتباط هستند و تصمیماتی که میگیرند بر اقتصاد همگان تاثیر دارد و ما در اصل در یک دهکده جهانی هستیم و در این دهکده جهانی برای اینکه بتوانیم رشد اقتصادی داشته باشیم،میبینیم که کشورهایی که در ده و بیست سال توانستند یک رشد اقتصادی داشته باشند و ملتهایشان را به یک رفاه اجتماعی و امنیت برسانند،مثل کشورهای چین و ژاپن و کره و کشورهای دیگر و همه در ارتباط با تجارت بین المللی و سرمایه گذاری خارجی ،توانسته اند در اصل این رشد اقتصادی قوی را به دست آورند و برای اینکه ما بتوانیم در ایران فردا و در ایرانی که این همه مشکلات تورم و بیکاری و فقر و مشکلات محیط زیست دیده میشود بتوانیم به آن نتیجه برسیم، میبایست این امکان را داشته باشیم که بتوانیم سرمایههای خارجی و بین المللی را به طرف ایران بکشیم و در ایران این سرمایه گذاریها انجام شود ، تا تولید کار شود و این بیکاریها و تورمها کاهش یابد و از بین برود و برای اینکه سرمایه گذاریها به طرف ایران بیاید و به این نتیجه برسیم ، باید یک نظامی قابل اطمینان و اعتماد باشد و قوانینی داشته باشد که از لحاظ تجارتی و اقتصادی و سرمایه گذاری این امکان را به شرکتهای بین المللی و یا سرمایه گذران ایرانی که در درون و یا خارج از ایران هستند بدهد که بتوانند با آرامش کامل این کار را انجام دهند.
هم اکنون اما متأسفانه به هیچ وجه چنین چیزی دیده نمیشود و وضعیت اقتصادی ایران به جایی رسیده که به قول متخصصین به نکته تکینگی رسیده،یعنی به هیچ وجه سیستم اقتصادی ایران هیچ ابزاری که استفاده شود برای اینکه بتواند این سیستم را تکان دهد ندارد و مثل یک موجود زندهای که متأسفانه در حال مرگ است و نیز به یک شوک اساسی دارد میماند و این نتیجهٔ در اصل، سیاستهای بسیار اشتباه جمهوری اسلامی در این سی و پنج سال بوده ، چه در مدیریت اقتصادی ایران و چه در در روابط بین المللی که ما را به یک نقطهای رسانده که از همه طرف تحریم شده ایم و بد تر از آن تمام روابط اقتصادی ایران با جهان قطع شده ، چه در رابطه با سرمایه گذاری و تجارت و کارهای دیگر.
به فرم مثال ما میبینیم که در خلیج فارس در آن منبع گازی مهم که پارس جنوبی نام دارد که یک روزی در سالهای گذشته به عنوان پایتخت انرژی ایران از آن نام میبرده اند و قرار بود این چنین هم بماند، اما حالا قطر سینزده برابر ایران از آنجا گاز و دو برابر نفت تولید میکند.
این یک فاجعه هست که میبینیم نفت و گاز را در آنجا به جای اینکه ایران بتواند تولید و صادر کند و در آمد بزرگی داشته باشیم، به دلیل عدم سرمایه گذاری و مدیریتهای اشتباه ، قطر در حال انجام این کار است و کشور به این کوچکی چه قدر ثروتمند شده است و به جایی رسیده است که حتی جام جهانی فوتبال هم در سال ۲۰۲۲ به میزبانی قطر انجام خواهد شد و به جای اینکه مسئولین جمهوری اسلامی به فکر منافع ملت ایران باشند و سرمایه گذاری در چنین کارهایی بکنند ، ترجیح میدهند که این سرمایه گذاری را برای دفاع از بشر اسد بکنند و به حزب الله سلاح دهند و نیروهای تروریستی جهانی را تقویت کنند و فقط به این دلیل هست که به فکر منافع خودشان و آن ایدئولژی اسلام سیاسی که دنبالش هستند و میخواهند صادر کنند هستند و به هیچ وجه به فکر ملت ایران نیستند و تا ما نتوانیم یک رژیم و نظام سیاسی داشته باشیم که روی این سیستم خاری نباشد و بر شایسته سالاری قدم بر دارد و به جهت منافع ملی ایران بیاندیشد ، این مشکلات بین روابط اقتصادی و بین المللی ایران همچنان قابل حل نخواهد بود.
محسن دارائی