ایران امروز در مسیر تصمیمگیری برای آیندهای بهتر قرار دارد. پرسشی که ذهن بسیاری از ایرانیان را درگیر کرده این است که آیا نظامی مبتنی بر جمهوری دموکراتیک میتواند به سعادت و پیشرفت کشور کمک کند یا بازگشت به سلطنت پادشاهی گزینهی بهتری است؟ این مقاله تلاش میکند تا این دو مدل حکومتی را بررسی کند و به شما، مردم ایران، نشان دهد که چرا یک نظام جمهوری دموکراتیک میتواند تضمینکنندهی حقوق و آزادیهای شما باشد، در حالی که یک نظام سلطنتی ممکن است مشکلات ساختاری و سیاسی جدی به همراه داشته باشد.
نظام سلطنتی: لغزشها و آسیبها
نظام سلطنتی به معنای حکومت موروثی است که در آن قدرت سیاسی و اجرایی در دست یک فرد یا یک خاندان قرار میگیرد. این ساختار مشکلاتی اساسی دارد که تجربهی تاریخی نیز آن را تأیید میکند:
1.عدم پاسخگویی و نظارت مردمی
در یک حکومت سلطنتی، پادشاه از طریق وراثت بر تخت مینشیند و مردم در انتخاب او هیچ نقشی ندارند. چنین فردی خود را مالک کشور میداند، نه خدمتگزار مردم. این امر باعث میشود که نظارت عمومی بر عملکرد حکومت کاهش یابد و فساد در درون ساختار قدرت گسترش پیدا کند.
2.تمرکز قدرت و استبداد
تاریخ ایران و بسیاری از کشورهای سلطنتی نشان داده است که پادشاهان معمولاً قدرت را در دستان خود متمرکز کرده و اجازهی مشارکت مردم را در تصمیمگیریها نمیدهند. حکومتهای مطلقهای مانند قاجار و پهلوی نمونههای بارزی از این امر هستند که در نهایت به نارضایتی عمومی و انقلاب ختم شدند.
3.سلب آزادیهای فردی و اجتماعی
حکومتهای سلطنتی معمولاً تلاش میکنند برای حفظ قدرت خود، آزادیهای سیاسی، اجتماعی و رسانهای را محدود کنند. در بسیاری از این کشورها، مخالفان سیاسی سرکوب شده، رسانهها تحت کنترل دربار قرار گرفته و فضای انتقاد بسته میشود.
4.ریسک حاکم نالایق
در نظام پادشاهی، هیچ تضمینی وجود ندارد که وارث سلطنت، فردی شایسته و آگاه باشد. تاریخ نشان داده که بسیاری از پادشاهان به دلیل بیکفایتی، کشور خود را به نابودی کشاندهاند. از ناصرالدینشاه گرفته تا محمدرضا پهلوی، بسیاری از این پادشاهان بیش از آنکه به فکر پیشرفت کشور باشند، درگیر خوشگذرانی، فساد و سرکوب مردم شدند.
5.جدایی حاکمان از مردم
یک پادشاه، برخلاف یک رئیسجمهور منتخب، در فضای اشرافی و به دور از مشکلات مردم زندگی میکند. او از طبقهی ثروتمند جامعه میآید و مشکلات و دغدغههای مردم عادی را درک نمیکند. در چنین شرایطی، چگونه میتوان انتظار داشت که برای منافع عمومی تصمیم بگیرد؟
جمهوری دموکراتیک: مزایای حکومت مردمی
در مقابل، یک نظام جمهوری دموکراتیک به گونهای طراحی شده که مردم بتوانند بهطور مستقیم در تعیین سرنوشت خود نقش داشته باشند. برخی از مهمترین مزایای این نظام عبارتند از:
1.انتخابی بودن قدرت و گردش نخبگان
در یک جمهوری دموکراتیک، حاکمان از طریق انتخابات آزاد و منصفانه برگزیده میشوند. این بدان معناست که مردم میتوانند هر چند سال یک بار تصمیم بگیرند که چه کسی شایستهی ادارهی کشور است. اگر یک رئیسجمهور یا نماینده نالایق باشد، در انتخابات بعدی تغییر خواهد کرد، برخلاف سلطنت که فرد تا پایان عمر خود بر مسند قدرت باقی میماند.
2.مشارکت مستقیم مردم در سرنوشت خود
در یک دموکراسی، مردم حق دارند در تصمیمگیریهای کلان کشور نقش داشته باشند، از طریق انتخابات، رفراندومها، احزاب و آزادی بیان. این مشارکت باعث میشود که قدرت در دستان مردم باقی بماند و هیچ فرد یا گروهی نتواند آن را مصادره کند.
3.پاسخگویی حکومت به مردم
بر خلاف سلطنت که پادشاه خود را “فراتر از قانون” میداند، در جمهوری دموکراتیک، حاکمان موظف هستند به مردم پاسخگو باشند. قوهی قضائیه مستقل و رسانههای آزاد میتوانند تخلفات و فسادها را افشا کرده و جلوی سوءاستفاده از قدرت را بگیرند.
4.آزادی بیان و حقوق شهروندی
یکی از ویژگیهای اصلی دموکراسی، تضمین آزادی بیان، آزادی مطبوعات و حقوق بشر است. مردم میتوانند بدون ترس از سرکوب، نظرات خود را بیان کنند، از حکومت انتقاد کنند و برای حقوق خود مبارزه کنند.
5.پیشرفت اجتماعی و اقتصادی
کشورهای دموکراتیک به دلیل سیستم شفاف و مردمی خود، زمینهی بهتری برای رشد اقتصادی و علمی دارند. شرکتهای خصوصی، نوآوریهای علمی و پیشرفتهای صنعتی در محیطهای آزاد شکوفا میشوند، در حالی که در حکومتهای استبدادی، اقتصاد معمولاً در کنترل یک گروه خاص باقی میماند.
آیا سلطنت میتواند دموکراتیک باشد؟
برخی از طرفداران سلطنت استدلال میکنند که یک “سلطنت مشروطه” میتواند مانند انگلستان یا سوئد، دموکراتیک باشد. اما این نکته را نباید فراموش کرد که در این کشورها، پادشاهان هیچ نقشی در سیاست ندارند و قدرت واقعی در اختیار پارلمان و نخستوزیر است. چنین مدل حکومتی در ایران به دلیل پیشینهی استبدادی و ساختارهای اجتماعی موجود، به سختی قابل اجرا خواهد بود.
نتیجهگیری: آیندهای بر پایهی ارادهی مردم
ایران آینده نیازمند حکومتی است که مردم را در مرکز قدرت قرار دهد، نه یک فرد یا یک خاندان خاص. جمهوری دموکراتیک این امکان را فراهم میکند که مردم سرنوشت خود را به دست بگیرند، آزادیهایشان حفظ شود و کشور در مسیر پیشرفت قرار گیرد.
بازگشت به سلطنت، بازگشت به گذشتهای است که مردم ایران بارها علیه آن قیام کردهاند. اگر خواهان حکومتی هستیم که به حقوق شهروندی، آزادی بیان و توسعهی ملی اهمیت دهد، جمهوری دموکراتیک تنها گزینهی معقول و منطقی است.
انتخاب آینده با شماست!
ر-کاظمی
یک پاسخ
واقعیت این است که ما که در ایران هستیم از همه ی شما خارج نشینان خسته و ملولیم. همه ی شما از پادشاهی طلب تا جمهوریخواه ناکاآمد و مدعی هستید. شماها همین هی بی وقفه مصدق مصدق میکنید! آقایان دست بردارید. شما جمهوریخواها از چپتان تا راستتان از لیبرالتان تا رادیکالتان چه کرده اید که دوباره مردم امیدشان شده رضا پهلوی. آخر شرم و حیا هم چیز خوبی ست. من جوانانی را در ایران میشناسم که پدران و پدربزرگان و مادران و مادربزرگانشان را به صورت تحقیرآمیزی ۵۷ تی مینامند. معنیش این است که اکثریت مردم ایران که جمهوریخواه بودند نتونانستند اگر هم ضد این حکومت اسلام ضد بشر هستند کاری بکنند که دست کم فرزندانشان که تشکیل دهنده ی جامعه ی امروز و فردا هستند محکم جمهوریخواه باشند. من دو سه سال پیش به سایت شما می آمدم، اما مدتها ست که نیامده بودم، چون واقعا خسته کننده اید، همینطور مثل طور در «جائی» همانند خانقا یا معبدی که به هیچ کجا راه ندارد ماندگارید. آخر کاری بکنید. انفجاری پدید آوردید. همین که نوشته اید نشان میدهد که پادشاهی خواهان فراوانی در جامعه هستند. همان چند سال پیش من به شما پیشنهاد دادم که حالا که رضا پهلوی مدعی جمهوریخواهی ست و علنن آنرا با صدا و سیما گفته حرفش را غنیمت بدانید و او را جذب کنید.رهایش نکنید تا او را افراطی و سلطنت طلبش کنند ! شما ها و در رائستان فرهنگ قاسمی و دیگر جبهه ملی ها اصلا وقعی نگذاشتند. اینان چنان پدرکشتگی با محمدرضا شاه و خاندان پهلوی دارند که اصلا ثم بکم هستند. در صورتی فقط یک ذره شرف و اخلاق و درایت لازم بود تا آن حرف رضا پهلوی را همچون سند تحویل گرفته، عزیز داشته تا یک ائتلاف ارزنده به وجود آید. اگر این کار شده بود رضا پهلوی میتوانست اولین رئیس جمهوری، پرزیدانت رپالیک ایران شود. ولی شماها هم به نوبه خودتان فحاش هستید. و همگی در کاخ عاجتان نزول اجلال کرده اید و برای ارضائاتتان مطلب مینویسید. مطالب بدون خواننده ! شاید تنها فایده اش خفتن آسوده باشد در رختخواب. بیدار شوید. حیف که آن موقعیت را ارج نهادید و در اثر بیماریهای روانی مصدق بازی متوجه ار دست رفتن موقعیت ها نبوده و نیستید. بیدار شوید.