با درود این “بهرام رحمانی” هم معجون عجیبی است این “رع فیق” توانا نمونه واقعا موجودی از رزمندگان و مروجین جهل و خفقان است و دلخوش به مبارزه Z سرمایه داری البته از کشور سوئد کاپیتالیستی. البته رحمانی هم همچون دیگر kamarát ها برای سکوتشان در قبال توسعه طلبی پوتین در کریمه بهانه اوردند که دستمان در ” حنا” است و دهانمان پر از ” قاووت” . اخرین صادرات ایشان اختصاص دارد به حادثه معدنی در ترکیه است او فرمایش فرموده که: مسئول قتل کارگران در ترکیه و همه نقاط جهان، سرمایه داران و حکومت های سرمایه داری هستند! این نوع تفکر و برخود را “ایرج پزشکزاد” به بهترین وجهی به نقد کشیده است با تیتر٬ ( دوران بچه پرروها!) کیهان لندن 1299 – 27 اسفند 1388- 18 مارس 2010 من قسمتهایی از این نوشته را می اورم. سردبیر گرانقدر کیهان، احمد احرار عزیز، میدانم که انتظار دارید من هم در شمارۀ مخصوص نوروز مشارکتی داشته باشم. دریغ ندارم. اما چه بنویسم؟ وقتی آنجا اینطور بچههای ما را میکشند. قلم گریان به سمت شادمانی نوروزی نمیگردد. ناگزیر از یک خاطره گذشته دور یاد میکنم. من، با اسم و عنوان و خصوصیات بچهپررو، وقتی آشنا شدم که تازه خدمتم را در دادگستری بعنوان قاضی جزائی شروع کرده بودم. برای جوانان فارسیزبان دورافتاده از ایران، توضیح میدهم که «بچهپررو» را نباید با بچۀ پررو، یعنی بچهای با صفت پررویی، اشتباه کرد. این لفظ،مفهوم مشخص مستقلی دارد و با بچه به معنای طفل، خویشاوندی نزدیکی ندارد. مهمترین تفاوتش این است که بچه نیست، آدم بزرگ است.باری، یکروز تعطیل، قاضی کشیک دادسرای تهران بودم. از کلانتری ناحیۀ دروازه قزوین یک پروندۀ نزاع منجر به ضرب و جرح، همراه تعدادی متهم و شاکی و شاهد به دادسرا آوردند. یک کافهرستوران ناحیه را جمعی اوباش بههم ریخته بودند و در زد و خورد متعاقب آن، دو نفر مجروح شده بودند. صاحب کافه بعنوان شاکی اصلی، با سر شکستۀ باندپیچی شده، مدعی بود که چون در پرداخت باج به باجگیر محل، معروف به اکبرشیر، کوتاهی کرده، ایادیاش آمده اند کافه را شلوغ کنند٬ شلوغی از حد تجاوز کرده و کار به زد و خورد کشیده است.از آنجا که در توضیحات مفصّلش مکرر، از نقش «بچهپررو» در شروع و بالا گرفتن دعوا یاد میکرد، من، ناشیانه سؤالی کردم که بعد خجالت نادانیام را کشیدم. پرسیدم: ـ مگر در کافهرستوران تان که میگوئید برنامههای تفریحی، یا بهقول خودتان ساز ضربی، دارید، بچه هم راه میدهید؟ ـ نخیر آقا، عرض کردم بچهپررو، که ربطی به بچه ندارد. هرکدام از این باجگیرها چند تا نوچۀ بزنبهادر و یک بچهپررو در اختیار دارند. وقتی میخواهند کافهای را بههم بریزند، اول نوچهها میآیند بهعنوان مشتری مینشینند. بعد بچهپررو میآید. یک کارهائی میکند که بین آنها وسایر مشتریها دعوا راه بیندازد. آخرسر، جاهل باجگیر، مثلا اتفاقی، وارد میشود و صلحشان میدهد. خلاصه توصیه میکنم دنباله داستان را خودتان پیگیر شوید تا دریابید که تنها جاهلها نیستند که بچه پرو دارند بلکه خیلی از این جماعت باورمند « ضد امپریالیست» هم بچه پرو تشریف دارند و البته گاهی خودشان هم خبر ندارند و یادشان میرود در غرب استکباری زندگی میکنند و……..
ارگان رسمی حزب سوسیال دموکرات و لائیک ایران
منو